کد مطلب: ۵۰۴۰
تعداد بازدید: ۷۱۷
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۷
امر به معروف و نهی از منکر| ۵۳
شیوه پرسش و پاسخ موجب افزایش درک و معرفت مخاطب به ارزش ها و منکرات می شود. این شیوه را در آیات و روایات متعددی می توان یافت. گاهی پرسش و پاسخ، بیدارسازی وجدان را در پی دارد و خداوند با طرح موضوع وجدان پذیر و غیر قابل انکار مانند مرگ و حیات و ...، مخاطب را به دوری از گناه وا می دارد.

پرسش و پاسخ


در نوشتار قبل به بیان یکی از شیوه های امر به معروف و نهی از منکر پرداختیم. در این نوشتار شیوه دیگری از این فریضه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


شیوه پرسش و پاسخ


شیوه پرسش و پاسخ موجب افزایش درک و معرفت مخاطب به ارزش ها و منکرات می شود. این شیوه را در آیات و روایات متعددی می توان یافت. گاهی پرسش و پاسخ، بیدارسازی وجدان را در پی دارد و خداوند با طرح موضوع وجدان پذیر و غیر قابل انکار مانند مرگ و حیات و ...، مخاطب را به دوری از گناه وا می دارد. گاهی از سوال انکاری و اعتراض در روایات استفاده می شود و گاهی این شیوه برای بیان معروف ها به کار می رود. از منظر ادراکی و معرفتی، در شیوه پرسش، گناهکار در برابر آمر به معروف و ناهی از منکر، دلیلی برای ارتکاب گناه نمی یابد و توجیهاتش رنگ می بازد و از لحاظ وجدانی و درونی اقناع می شود که عملش بی پایه و سست بنیاد است.[1]
در تفسیر نمونه از این شیوه تحت عنوان «روش مؤثّر تربيتى» یاد شده و در توضیح آن آمده است: در قرآن مجيد بسيارى از حقايق مربوط به معارف دينى و اخلاقى و اجتماعى در قالب سؤال، طرح مي گردد و طرفين مسئله در اختيارِ شنونده گذارده مى ‏شود تا او با فكر خود يكى را انتخاب كند، و اين روش كه بايد آن را روش غير مستقيم ناميد، اثر فوق العاده ‏اى در تأثير برنامه ‏هاى تربيتى دارد زيرا انسان، معمولا به افكار و برداشت هاى خود از مسائل مختلف بيش از هر چيز اهميت مي دهد، هنگامى كه مسئله به صورت يك مطلب قطعى و جزمى طرح شود، گاهى در مقابل آن، مقاومت به خرج مي دهد و همچون يك فكر بيگانه به آن مي نگرد، ولى هنگامى كه به صورت سؤال طرح شود و پاسخ را از درون وجدان و قلب خود بشنود، آن را فكر و تشخيص خود مي داند و به عنوان يك فكر و طرح آشنا به آن مي نگرد و لذا در مقابل آن مقاومت به خرج نمي دهد، اين طرز تعليم مخصوصا در برابر افراد لجوج و همچنين در برابر كودكان مؤثر است. در قرآن از اين روش استفاده فراوان شده است.[2]
نمونه ای از این روش را می توان در سوره آل عمران ملاحظه کرد:
«أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ * هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ».
آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. * هر يك از آنان، درجه و مقامى در پيشگاه خدا دارند و خداوند به آن چه انجام مى ‏دهند، بيناست.[3]


ماجرای توبه فُضیل


یکی از آیات قرآن که با پرسشی تکان دهنده، دل های آزادگان جهان را به سمت نور و هدایت راهنمایی می کند و جان های بسیاری از اهل غفلت و معصیت را از زنگار گناه جلا می دهد، آیه 16 از سوره حدید است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
«أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ».
آيا وقت آن نرسيده است كه دل هاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آن چه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟![4]
در طول تاريخ افراد بسيار آلوده ‏اى را مى ‏بينيم كه با شنيدن اين آيه چنان تكان خوردند كه در يك لحظه با تمام گناهان خود وداع گفتند، و حتى بعضا در صف زاهدان و عابدان قرار گرفتند، از جمله سرگذشت معروف فضيل بن عياض است. فضیل كه در كتب رجال به عنوان يكى از راويان موثّق از امام صادق علیه السّلام و از زهاد معروف معرفى شده و در پايان عمر در جوار كعبه مى ‏زيست و همان جا در روز عاشورا بدرود حيات گفت، در آغاز كار راهزن خطرناكى بود كه همه مردم از او وحشت داشتند.
فضیل از نزديكى يك آبادى مى‏ گذشت، دختركى را ديد و نسبت به او علاقه ‏مند شد. عشق سوزان دخترك فضيل را وادار كرد كه شب هنگام از ديوار خانه او بالا رود و تصميم داشت به هر قيمتى كه شده به وصال او نائل گردد، در اين هنگام بود كه در يكى از خانه ‏هاى اطراف شخص بيداردلى مشغول تلاوت قرآن بود و به همين آيه رسيده بود:
«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ ...».
اين آيه همچون تيرى بر قلب آلوده فضيل نشست، درد و سوزى در درون دل احساس كرد، تكان عجيبى خورد، اندكى در فكر رفت اين كيست كه سخن مى ‏گويد؟ و به چه كسى اين پيام را مى ‏دهد؟ به من مى‏ گويد: اى فضيل! آيا وقت آن نرسيده است كه بيدار شوى، از اين راه خطا برگردى، از اين آلودگى خود را بشويى، و دست به دامن توبه زنى؟! ناگهان صداى فضيل بلند شد و پيوسته مى ‏گفت:
«بلى وَ اللّهِ قَد آنَ، بلى وَ اللّهِ قَد آنَ»: به خدا سوگند وقت آن رسيده است، به خدا سوگند وقت آن رسيده است.
او تصميم نهايى خودش را گرفته بود، و با يك جهش برق ‏آسا از صف اشقيا بيرون پريد، و در صفوف سعدا جاى گرفت، به عقب برگشت و از ديوار بام فرود آمد، و به خرابه ‏اى وارد شد كه جمعى از كاروانيان آن جا بودند، و براى حركت به سوى مقصدى با يكديگر مشورت مى ‏كردند، مى ‏گفتند فضيل و دار و دسته او در راهند، اگر برويم راه را بر ما مى ‏بندند و ثروت ما را به غارت خواهند برد! فضيل تكانى خورد و خود را سخت ملامت كرد، و گفت چه بد مردى هستم! اين چه شقاوت است كه به من رو آورده؟ در دل شب به قصد گناه از خانه بيرون آمده ‏ام، و قومى مسلمان از بيم من به كنج اين خرابه گريخته ‏اند! روى به سوى آسمان كرد و با دلى توبه‏ كار اين سخنان را بر زبان جارى ساخت:
«اللهم انى تبت اليك و جعلت توبتى اليك جوار بيتك الحرام ...». خداوندا! من به سوى تو بازگشتم، و توبه خود را اين قرار مى‏ دهم كه پيوسته در جوار خانه تو باشم، خدايا از بدكارى خود در رنجم، و از ناكسى در فغانم، درد مرا درمان كن، اى درمان كننده همه دردها! و اى پاك و منزه از همه عيب ها! اى بى ‏نياز از خدمت من! و اى بى ‏نقصان از خيانت من! مرا به رحمتت ببخشاى، و مرا كه اسير بند هواى خويشم از اين بند رهايى بخش. خداوند دعاى او را مستجاب كرد، و به او عنايت ها فرمود، و از آن جا بازگشت و به سوى مكه آمد، سال ها در آن جا مجاور بود و از جمله اوليا گشت.[5]


دعوت به تفکّر


در واقع در این روش (پرسش و پاسخ) به کمک پرسش های بیدار کننده، آمر و ناهی تلاش می کند تا فکر خُفته و فطرت غبارگرفته فرد عصیان کار را به جنبش درآورده و او را به تأمّل وادارد و برای لحظه ای هم که شده از لجاجت و پیروی از هواهای نفسانی بازدارد. در داستان شکستن بت ها توسّط حضرت ابراهیم علیه السّلام، قرآن کریم شیوه دعوت غیر مستقیم بت پرستان توسّط ابراهیم خلیل الله به سوی توحید و هدایت ایشان به سمت تفکّر در بطلان شرک را این گونه توصیف می کند:
«قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ * قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ».
(هنگامى كه ابراهيم را حاضر كردند،) گفتند: تو اين كار را با خدايان ما كرده ‏اى اى ابراهيم؟! * گفت: بلكه اين كار را بزرگشان كرده است! از آن ها بپرسيد اگر سخن مى ‏گويند.[6]
نتیجه این گفتمان چنان شد که بت پرستان به فکر فرو رفتند و نتیجه کاملاً روشن بود:
«فَرَجَعُوا إِلى‏ أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ * ثُمَّ نُكِسُوا عَلى‏ رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ».
آن ها به وجدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: «حقّا كه شما ستمگريد!» * سپس بر سرهايشان واژگونه شدند (و حكم وجدان را به كلّى فراموش كردند و گفتند:) تو مى ‏دانى كه اين ها سخن نمى‏ گويند.[7] ابراهیم علیه السّلام وقتی ملاحظه نمود که مشرکین به بطلان مسلک خویش پی برده اند و پوچی بت پرستی برای ایشان محرز شده است، آن گاه با سخنانی صریح و طوفانی فرمود:
«قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ * أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ».
(ابراهيم) گفت: آيا جز خدا چيزى را مى ‏پرستيد كه نه كم ترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مى ‏رساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!) * اُف بر شما و بر آن چه جز خدا مى ‏پرستيد! آيا انديشه نمى‏ كنيد (و عقل نداريد)؟![8]
بنا بر این یکی از روش های امر به معروف و نهی از منکر، دعوت فرد خطاکار به تأمّل در مورد بطلان خطای او و تبعات شوم آن است. حال با توجّه به شرایط، گاهی می توان با تذکر و نصیحت مستقیم و گاهی به طور غیر مستقیم او را به این قضیه واقف کرد. شیوه پرسش و پاسخ نیز یکی از طرق غیر مستقیم دعوت به تفکّر است که در بسیاری از موارد امر به معروف و نهی از منکر، مخصوصا در برابر افراد لجوج و متعصّب، نتیجه مطلوبی دارد، لذا در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که با استفاده از این شیوه به امر و نهی عاصیان پرداخته است.


خودآزمایی


1- شیوه پرسش و پاسخ را توضیح دهید و یک نمونه آیه قرآن برای آن ذکر کنید؟
2- فضيل بن عياض که بود و چگونه توبه کرد؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهی از منکر در آیینه قرآن کریم (عابدی میانجی، محمّد) ص 287 و 288.
[2] تفسير نمونه ج ‏3 ص 156.
[3] سوره آل عمران/ آیه 162 و 163 (ترجمه مکارم).
[4] سوره حدید/ آیه 16 (ترجمه مکارم).
[5] تفسير نمونه ج ‏23 ص 345 و 346.
[6] سوره انبیاء/ آیه 62 و 63 (ترجمه مکارم).
[7] همان/ آیه 64 و 65.
[8] همان/ آیه 66 و 67.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: