کد مطلب: ۵۰۷۷
تعداد بازدید: ۷۱۱
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۲۸
پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان | ۳۷
اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند! هیچ کس را در عرب نمى‌شناسم که براى قومش چیزى بهتر از آنچه من آورده‌ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را براى شما آورده‌ام، و خداوند به من دستور داده است شما را به این آیین دعوت کنم...

ده درس امام‌شناسی| ۷


درس هفتم؛ حدیث منزلة و حدیث یوم الدّار


حدیث «منزله» ار بسیارى از مفسران بزرگ شیعه و اهل سنت در ذیل آیه‌ی 142 سوره‌ی اعراف که از رفتن موسى(ع) به مدت 40 شب به وعده‌گاه پروردگار و جانشین شدن هارون به جایِ او سخن مى‌گوید، نقل کرده‌اند؛ حدیث چنین است:
به پیامبر خبر داده بودند که امپراطورى روم شرقى لشکر عظیمى فراهم کرده تا به حجاز و مکه و مدینه حمله کند، و پیش از آن که انقلاب اسلامى با برنامه‌ی خاصّ انسانى و آزادى‌خواهى به آن منطقه صادر شود، آن را در نطفه خفه سازد.
پیامبر(ص) با لشکر عظیمى عازم تبوک شد (تبوک نقطه‌اى بود در شمال جزیره‌ی عرب و هم مرز با قلمرو امپراطورى روم شرقى) و على(ع) را به جاى خود قرار داد.
على(ع) عرض کرد: آیا مرا در میان کودکان و زنان مى‌گذارى (و اجازه نمى‌دهى با تو به میدان جهاد بیایم و در این افتخار بزرگ شرکت جویم)؟
پیامبر(ص) فرمود:
الا ترضى ان تکون منّى بمنزلة هارون من موسى الا انه لیس نبى بعدى؟
آیا راضى نیستى که نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى باشى جز این که پیامبرى بعد از من نخواهد بود؟
عبارت بالا در مشهورترین کتب حدیث اهل سنت، یعنى «صحیح بخارى» و «صحیح مسلم» نقل شده است؛ با این تفاوت که در صحیح بخارى تمام حدیث آمده و در صحیح مسلم یک بار تمام حدیث و یک بار تنها جمله‌ی «انت منّى بمنزلة هارون من موسى الا انّه لا نبى بعدى» به صورت یک کلمه‌ی کلّى و عام ذکر شده است.[1]
در بسیارى از کتب اهل سنت از جمله «سنن ابن ماجه»، «سنن ترمذى»، «مسند احمد» و کتب فراوان دیگر نقل شده است و راویان حدیث از صحابه بیش از «بیست نفر» مى‌باشند، از جمله: «جابربن عبدالله انصارى» و «ابوسعید خدرى» و «عبدالله بن مسعود» و «معاویه».
ابوبکر بغدادى در «تاریخ بغداد» از عمر بن خطاب چنین نقل مى‌کند:
مردى را دید که به على(ع) ناسزا مى‌گوید، عمر گفت: من فکر مى‌کنم که تو مرد منافقى باشى؛ زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «انّما علىّ منّى بمنزلة هارون من موسى الّا انّه لا نبىّ بعدى؛ على نسبت به من همچون هارون نسبت به موسى است، جز این که پیامبرى بعد از من نیست».[2]
قابل توجه این که از منابع معتبر حدیث استفاده مى‌شود که پیامبر اسلام(ص) این سخن را تنها در داستان جنگ «تبوک» نفرمود، بلکه در هفت مورد مختلف بازگو نمود که دلیل بر عمومیت مفهوم آن است.
ـ در «یوم المواخات اول مکه» یعنى روزى که پیمان برادرى در مکه میان یارانش بست، على(ع) را در این پیمان، براى خودش انتخاب نمود، و همین جمله را تکرار فرمود.
ـ در «یوم المواخات دوم» که همین پیمان برادرى میان مهاجران و انصار تکرار شد، این جریان تکرار گردید و پیامبر(ص) حدیث منزلت را بار دیگر بیان فرمود.
ـ در آن روز که پیامبر دستور داد درهاى خانه‌هایى که به مسجد بزرگ رسول خدا باز مى‌شد بسته شود، و تنها در خانه‌ی على(ع) را باز گذارد، همین جمله را تکرار فرمود.
ـ همچنین در غزوه ی «تبوک» و سه مورد دیگر که مدارک آن تمام در کتب اهل سنت آمده است.
بنابراین، نه از نظر سند جایى براى تردید در حدیث منزلت باقى مى‌ماند و نه از نظر عمومیت مفهوم آن.


محتوای حدیث منزلت


اگر با بى‌نظرى حدیث فوق را بررسى کنیم و از پیشداوری‌ها خود را برکنار داریم، از این حدیث مى‌توان استفاده کرد که تمام مناصبى را که هارون نسبت به موسى در میان بنى‌اسرائیل داشت، جز نبوت، على(ع) دارا بوده است؛ چرا که هیچ گونه قید و شرط دیگرى در حدیث وجود ندارد.
بنابراین، چنین نتیجه مى‌گیریم:
1ـ على(ع) افضل امت بعد از پیامبر(ص) بود (چون هارون داراى چنین مقامى بود).
2ـ على(ع) وزیر پیامبر(ص) و معاون خاصّ او و شریک در برنامه‌ی رهبری‌اش بود؛ زیرا قرآن همه‌ی این مناصب را براى هارون اثبات کرده است (سوره‌ی طه، آیات ۲۹ تا ۳۲).
3ـ على(ع) جانشین و خلیفه‌ی پیامبر(ص) بود و با وجود او شخص دیگرى نمى‌توانست عهده‌دار این مقام شود همان گونه که هارون چنین مقامى را نسبت به موسى داشت.


حدیث یوم الدّار


بر اساس آنچه در تواریخ اسلامى آمده، پیامبر(ص) در سال سوم بعثت مأمور شد که دعوت مخفیانه‌ی خود را در مورد اسلام آشکار سازد، چنان که در سوره ی شعراء، آیه‌ی ۲۱۴ آمده است: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ؛ بستگان نزدیک خود را انذار کن!»
پیامبر(ص) بستگان نزدیکش را به خانه‌ی عمویش ابوطالب دعوت کرد؛ بعد از صرف غذا چنین فرمود: «اى فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند! هیچ کس را در عرب نمى‌شناسم که براى قومش چیزى بهتر از آنچه من آورده‌ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را براى شما آورده‌ام، و خداوند به من دستور داده است شما را به این آیین دعوت کنم، کدام یک از شما مرا یارى خواهید کرد تا برادر من و وصى و جانشین من باشید؟»
هیچ کس تمایلى به این امر نشان نداد، جز على(ع) که از همه کوچک‌تر بود برخاست و عرض کرد: «اى رسول خدا! من در این راه یار و یاور توام!» پیامبر(ص) دست برگردن على(ع) نهاد و فرمود: «اِنَّ هَذَا اَخِى وَ وَصیِّى وَ خَلیفَتِى فِیکُم، فَاسمَعُوا لَهُ وَ اَطِیعُوهُ؛ این برادر و وصى و جانشین من در میان شماست، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید!» ولى آن قوم گمراه نه تنها پذیرا نشدند، بلکه به سخریه نیز پرداختند.
حدیث بالا که به حدیث «یوم الدّار» (روز دعوت در خانه) معروف است به قدر کافى گویاست، و از نظر سند بسیارى از دانشمندان اهل سنت همچون ابن ابى جریر، ابن ابى حاتم، ابن مردویه، ابونعیم، بیهقى، ثعلبى، طبرى، ابن اثیر، ابوالفداء و گروه دیگر آن را نقل کرده‌اند.[3]
هرگاه حدیث فوق را نیز با بى‌نظرى بررسى کنیم حقایق مربوط به ولایت و خلافت على(ع) براى ما روشن‌تر مى‌شود چراکه صراحت در مسئله‌ی خلافت و ولایت دارد.
 

فکر کنید و پاسخ دهید


1ـ حدیث منزلت چیست؟ و در چند مورد صادر شده است؟
2ـ محتواى حدیث منزلت چه مقاماتى را براى على(ع) ثابت مى‌کند؟
3ـ هارون، طبق نصوص قرآنى، چه موقعیتى نسبت به موسى داشت؟
4ـ حدیث منزلت را کدام دانشمندان نقل کرده‌اند؟
5ـ حدیث یوم الدّار و محتوى و سند و نتیجه‌ی آن را بازگو کنید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. صحیح بخارى، جزء 6، صفحه‌ی 3 و صحیح مسلم، جلد 1، صفحه‌ی 44 و جلد 4، صفحه‌ی 187.
[2]. تاریخ بغداد، جلد 7، صفحه‌ی 452.
[3]. براى آگاهى بیشتر به کتاب المراجعات، صفحه‌ی 130 به بعد و کتاب احقاق‌الحقّ، جلد 4، صفحه‌ی 62 به بعد مراجعه شود.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: