کد مطلب: ۵۵۵۱
تعداد بازدید: ۴۳۲
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۳
نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی| ۹۶
شیطان راههای خویش را برای شما آسان جلوه می‌دهد و می‌خواهد پیمانهای دینی شما را گره گره بگشاید و به جای جمعیّت و هماهنگی، تفرقه و به وسیله‌ی تفرقه فتنه و آشوب برقرار سازد. بنابراین از وسوسه‌ها و فریبهای او روی بگردانید و نصیحت را از کسی که آن را به شما هدیه می‌دهد بپذیرید و آن را در درون وجود خود نگهداری کنید.

فصل نوزدهم؛حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم | ۱۲


خطر اختلاف از دیدگاه روایات


پس از اینکه عواقب سوءِ اختلاف از نظر قرآن روشن شد به ذکر برخی از روایاتی می‌پردازیم که جمعیت‌ها را از تفرقه و گروه‌گرایی منع کرده است.
امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید:
.... وَ احْذَرُوا ما نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَكُمْ مِنَ الْمَثُلاتِ بِسُوءِ الْأَفْعالِ وَ ذَميمِ الْأَعْمالِ فَتَذَكَّرُوا فِي الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوالَهُمْ وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا أَمْثالَهُمْ....[1]
...از کیفرهایی که در اثر کردار بد و کارهای ناپسند بر امّتهای پیشین واقع شده برحذر باشید و حالات آنها را در خوبیها و سختیها همواره به یاد آرید، نکند شما مانند آنان باشید...
فَإِذا تَفَكَّرْتُمْ في تَفاوُتِ حالَيْهِمْ فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ وَ زاحَتِ الْأَعْداءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْكَرامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ الْإجْتِنابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحاضِّ عَلَيْها وَ التَّواصي بِها، وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ مِنْ تَضاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشاحُنِ الصُّدُورِ، وَ تَدابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخاذُلِ الْأَيْدي....[2]
پس اگر بیندیشید در تفاوت احوال آنها در زمان خوشی و رفاه و زمان سختی، آنگاه لازم می‌شود بر شما که به سراغ عواملی بروید که باعث عزّت و اقتدار آنان شد و دشمنانشان را از آنها دور کرد و عافیت و سلامت برایشان آورد و نعمت را در اختیارشان قرار داد و با این مکرمت و فضیلت پیوندشان را استوار ساخت، و آن عبارت است از پرهیز از تفرقه و اهتمام به الفت و محبّت و توصیه و تشویق بر همگامی و همبستگی. [سپس فرمود:] از هر کاری که ستون فقرات آنها را درهم شکست و قدرتشان را سست کرد اجتناب بورزید؛ یعنی از کینه‌های درونی، بُخل و حسادت و پشت کردن به هم و ایجاد فتور و سستی بین جامعه دوری گزینید...
تا آنجا که در شرح حال مؤمنان پیشین می‌فرماید:
... فَانْظُرُوا کَیْفَ کانُوا حَیْثُ کانَتِ الْأمْلاءُ مُجْتَمِعَةً وَ الْأهْواءُ مُؤْتَلِفَةً وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً وَ الْأَیْدی مُتَرادِفَةً وَ السُّیُوفُ مُتَناصِرَةً وَ الْبَصائِرُ نافِذَةً وَ الْعَزائِمُ واحِدَةً أَلَمْ یَکُونُوا أَرْباباً فی أَقْطارِ الْأرَضینَ، وَ مُلُوکاً عَلى رِقابِ الْعالَمینَ! فَانْظُرُوا إِلى ما صارُوا إِلَیْهِ فی اخِرِ أُمُورِهِمْ حینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ، وَ تَشَتَّتِ الْألْفَةُ وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَالْأفْئِدَةُ، وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفینَ وَ تَفَرَّقُوا مُتَحارِبینَ، قَدْ خَلَعَ اللهُ عَنْهُمْ لِباسَ کَرامَتِهِ، وَ سَلَبَهُمْ غَضارَةَ نِعْمَتِهِ، وَ بَقِیَ قَصَصُ أَخْبارِهِمْ فیکُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرینَ...[3]
... بنگرید آنها چگونه بودند هنگامی که جمعیتهایشان متحد، خواسته‌ها متفق، قلبها و اندیشه‌ها معتدل، دستها پشتیبان هم، شمشیرها یاری‌کننده‌ی یکدیگر، دیدها نافذ و عزمها و هدفها همه یکی بود. آیا آنها مالک و سرپرست اقطار زمین نگردیدند و آیا زمامدار و پیشوای همه‌ی جهانیان نشدند؟!
از آن طرف، پایان کار آنان را نیز بنگرید، آن هنگام که پراکندگی در میان آنها واقع شد، الفتشان به تشتّت گرایید، اهداف و دلها اختلاف پیدا کرد، به گروههای متعدّدی تقسیم شدند و در اثر پراکندگی، با هم به نبرد برخاستند. [در این هنگام بود] که خدا لباس کرامت و عزّت از تنشان بیرون کرد و وسعت نعمت را از آنان سلب نمود و تنها سرگذشتی از آنان در میان شما باقی مانده که مایه‌ی عبرت برای عبرت‌گیرندگان است...
همچنین در مورد زیان اختلاف فرمود:
... فَإِيّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ في دينِ اللهِ فَإِنَّ جَماعَةً فيما تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فيما تُحِبُّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ إِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضى وَ لا مِمَّنْ بَقِيَ...[4]
... مبادا در دین و آئین خدا متلوّن و دو رنگ باشید که همبستگی و اتحاد در راه حق گرچه از آن کراهت داشته باشید بهتر است از پراکندگی در راه باطلی که مورد علاقه‌ی شما است؛ چرا که خداوند سبحان به هیچ کس ـ نه گذشتگان و نه آنها که هم اکنون هستند ـ در اثر تفرقه چیزی نبخشیده است...
و در مورد دیگر، یکی از خطرهای اختلاف را افتادن در دامِ شیطان معرّفی کرده و می‌فرماید:
وَ الْزَمُوا السَّوادَ الْأعْظَمَ فَإنَّ يَدَ اللهِ مَعَ الْجَماعَةِ وَ إيّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّيْطانِ كَما أنَّ الشّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئبِ....[5]
و همواره همراه بزرگترین جمعیتها [:اکثریتهای طرفدار حق] باشید که دست خدا با جمعیت است. از پراکندگی بپرهیزید که انسانِ تنها بهره‌ی شیطان است چنانکه گوسفند تک رو طعمه‌ی گرگ!...
و در جای دیگر می‌فرماید:
إنَّ الشَّیْطانَ یُسَنّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُریدُ أَنْ یَحُلَّ دینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً وَ یُعْطِیَکُمْ بِالْجَماعَةِ الْفُرْقَةَ وَ بِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ فَاصْدِفُوا عَنْ نَزَغاتِهِ وَ نَفَثاتِهِ، وَ اقْبَلُوا النَّصیحَةَ مِمَّنْ أَهْداها إِلَیْکُمْ وَ اعْقِلُوها عَلى أَنْفُسِکُمْ.[6]
شیطان راههای خویش را برای شما آسان جلوه می‌دهد و می‌خواهد پیمانهای دینی شما را گره گره بگشاید و به جای جمعیّت و هماهنگی، تفرقه و به وسیله‌ی تفرقه فتنه و آشوب برقرار سازد. بنابراین از وسوسه‌ها و فریبهای او روی بگردانید و نصیحت را از کسی که آن را به شما هدیه می‌دهد بپذیرید و آن را در درون وجود خود نگهداری کنید.
و فرمود:
... وَاعْلَمُوا أنَّ الشَّيْطانَ إنَّما يُسَنّي لَكُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ.[7]
...بدانید که شیطان راههای [فریب] خود را برای شما آسان می‌نماید تا از او پیروی کنید.

 

شکست در سایه‌ی اختلاف

 

آنگاه که بین مردم عداوت و دشمنی به‌وجود آمد، در نتیجه، کارها را به یکدیگر واگذار کرده و هر کدام شانه از زیر بار مسئولیت خالی خواهند کرد که این خود موجب شکست آنان می‌گردد، چنانکه حضرت علی علیه‌السلام فرمود:
غُلِبَ وَ اللهِ الْمُتَخاذِلُونَ....[8]
به خدا سوگند، آنها که دست از یاری یکدیگر بردارند قطعاً شکست خواهند خورد...
و هنگامی که جمعیتی شکست خوردند اموال آنان به غارت خواهد رفت و دشمن بر آنها مسلّط خواهد شد، چنانکه امیرمؤمنان علیه‌السلام در نکوهش اصحاب خود فرمود:
فَتَواكَلْتُمْ وَ تَخاذَلْتُمْ حَتّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغاراتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطانُ....[9]
شما سستی کردید و دست از یاری من برداشتید تا آنجا که دشمن به شما حمله کرد و اموالتان را به غارت برد و سرزمین شما را مالک شد...
و این نبود جز در سایه‌ی اختلاف و عداوتی که بین یاران آن حضرت به‌وجود آمده بود.


وفای به عهد و پیمان


وفای به عهد و پیمان که یکی از فرایض و از جمله‌ی آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می‌رود، باید همیشه مورد توجه سالک الی الله باشد.
در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق‌العاده اهمیت داده شده که برخی از آیات و روایات را یادآور می‌شویم.


وفای به عهد در قرآن


وفای به عهد علامت ایمان


قرآن مجید یکی از ویژگیها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می‌داند و می‌فرماید:
وَ الَّذِینَ هُمْ لِاَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ.[10]
مؤمنان آنها هستند که امانتها و عهد خود را مراعات می‌کنند.
نشانه‌ی نیکوکاران:
در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه‌ی افراد نیکوکار دانسته و می‌فرماید:
...وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا...[11]
... نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود [هنگامی که عهد بستند] وفا می‌کنند...
اسماعیل صادق‌الوعد:
در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای متعال آنگاه که می‌خواهد از حضرت اسماعیل به عظمت نام ببرد وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجسته‌ی او یادآور می‌شود و می‌فرماید:
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إسْمعيلَ اِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيّاً.[12]
در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیامبر بزرگی بود.
جالب آنکه در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوّت و رسالت می‌آورد، گویی که صدق وعد پایه‌ی نبوّت است.
به هر حال، قرآن مجید درباره‌ی وفای به عهد زیاد سفارش کرده و می‌فرماید:
... اَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُؤلاً.[13]
... به عهد [خود] وفا کنید که از عهد سؤال می‌شود.


خودآزمایی


1- طبق خطبه 192 نهج البلاغه، در کدام هنگام بود که خدا لباس کرامت و عزّت را از تن مؤمنان پیشین بیرون کرد؟
2- چرا باید از وسوسه‌ها و فریبهای شیطان روی بگردانید و نصیحت را از کسی که آن را به شما هدیه می‌دهد بپذیرید؟
3- قرآن مجید یکی از ویژگی‌ها و خصوصیات افراد با ایمان را چه چیزی می‌داند؟


پی نوشت ها


[1]. نهج‌البلاغه‌ی صبحی صالح، خطبه‌ی ۱۹۲.

[2]. همان.
[3]. نهج‌البلاغه‌ی صبحی صالح، خطبه‌ی ۱۹۲.
[4]. همان، خطبه‌ی ۱۷۶.
[5]. همان، خطبه‌ی ۱۲۷.
[6]. نهج‌البلاغه‌ی فیض الاسلام، خطبه‌ی ۱۲۰.
[7]. همان، خطبه‌ی ۱۳۸.
[8]. نهج‌البلاغه‌ی صبحی صالح، خطبه‌ی ۳۴.
[9]. نهج‌البلاغه‌ی فیض الاسلام، خطبه‌ی ۲۷.
[10]. مؤمنون /8؛ معارج /32.
[11]. بقره /۱۷۷.
[12]. مریم /۵۴.
[13]. اسراء /۳۴.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: