فصل بیست و دوّم: رعایت آداب و سُنن دینی، عرفی و اجتماعی| ۱
تواضع یکی از این آداب و سنن و از ویژگیها و خصوصیات انسان متخلّق به اخلاق نیکو است. دین مقدس اسلام در این باره تأکید زیادی دارد که اینک به بیان برخی از آیات و روایات مربوط به این موضوع میپردازیم.
خدای متعال در آنجا که صفات و ویژگیهای بندگان خاص خود را بر میشمارد یکی از آن امتیازات را تواضع میداند و میفرماید:
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْاَرْضِ هَوْناً وَ اِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً.[1]
بندگان خداوند رحمان آنها هستند که آرام و بیتکبّر بر زمین راه میروند، و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند و به آنها سلام میگویند و با بی اعتنایی و بزرگواری میگذرند.
نخستین صفتی که خدای متعال بندگان خاص خود را به آن توصیف میکند، آرامی و وقار در راه رفتن و نداشتن ژست غرورآمیز است، زیرا شیوهی راه رفتن حاکی از خصلتهای درونی انسان است. برخی از افراد چندان متکبّر و مغرورند که از شیوهی راه رفتن آنها بخوبی میتوان به غرور و نخوتشان پی برد. از این رو خدای متعال در جای دیگر از قرآن مجید راه رفتن ار روی تکبّر را با فلسفهی خاصی نهی کرده و میفرماید:
وَ لا تَمْشِ فِی الْاَرْضِ مَرَحاً اِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْاَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً.[2]
در زمین از سر کبر و غرور گام بر مدار، چرا که به نیروی خود زمین را نتوانی شکافت و به سربلندی به کوهها نخواهی رسید.
و لقمان حکیم به فرزندش گفت:
وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لاتَمْشِ فِی الْاَرْضِ مَرَحاً اِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ.[3]
[پسرم!] با بیاعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو، که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد.
حضرت علی علیه السلام در توصیف اهل تقوا فرمود:
... وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ....[4]
... از جملهی صفات برجستهی پرهیزکاران این است که راه رفتن آنان از روی تواضع و فروتنی است...
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلم تواضع را وسیلهی سربلندی و عظمت مقام انسان میداند و میفرماید:
... اِنَّ التَّواضُعَ یَزیدُ صاحِبَهُ رِفْعَةً فَتَواضَعُوا یَرْفَعْکُمُ اللهُ...[5]
.... تواضع و فروتی وسیلهی سربلندی و سرافرازی است. تواضع کنید تا خدای متعال مقام شما را بلند گرداند...
امام صادق علیه السلام فرمود:
... قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ لا عِزَّ اِلاّ لِمَنْ تَذَلَّل للهِ وَ لا رِفْعَةَ اِلاّ لِمَنْ تَواضَعَ للهِ...[6]
حضرت لقمان به فرزندش فرمود: عزت از آنِ کسی است که برای خدا خضوع کند و افتخار و بزرگی برای کسی است که برای خدا تواضع کند...
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم فرمود:
مَنْ تَواضَعَ للهِ رَفَعَهُ اللهُ فَهُوَ في نَفْسِهِ ضَعيفٌ وَ في أعْيُنِ النّاسِ عَظيمٌ.[7]
کسی که به خاطر خدا تواضع کند خداوند مقام او را بالا میبرد. [آنگاه فرمود:] شخص متواضع گرچه پیش خود ضعیف و حقیر است [:خود را کوچک میشمارد] ولی در نظر مردم بزرگ است.
ملای رومی گوید:
آب از بالا به پستی در رود / آنگه از پستی به بالا بر رود
گندم از بالا بزیر خاک شد / بعد از آن او خوشهی چالاک شد
دانهی هر میوه آمد در زمین / بعد از آن سرها بر آورد از دفین
اصل نعمتها ز گردون تا به خاک / زیر آمد شد غذای جان پاک
از تواضع چون ز گردون شد به زیر / گشت جزو آدمی حیّ دلیر
پس صفات آدمی شد آن جماد / بر فراز عرش پرّان گشت شاد
کز جهان زنده ز اوّل آمدیم / باز از پستی سوی بالا شدیم[8]
امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود:
کَمالُ الْعَقْلِ فِی ثَلاثٍ اَلتَّواضُعُ لِلّهِ...[9]
کمال عقل در سه چیز است، یکی از آنها تواضع برای خدا است...
امیرمؤمنان علیه السلام در ضمن توصیههای خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
... وَ التَّواضُعُ فَإِنَّهُ مِنْ أَفْضَلِ الْعِبادَةِ.[10]
... و تواضع را شیوهی خود قرار ده، چرا که از برترین عبادات است.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
ثَمَرَةُ التَّواضُعِ الْمَحَبَّةُ.[11]
نتیجهی تواضع جلب محبت و علاقهی مردم است.
امام کاظم علیهالسلام فرمود:
كَذلِكَ الحِكْمَةُ تُعْمَرُ في قَلْبِ الْمُتَواضِعِ وَ لا تُعْمَرُ فِي قَلْبِ الْمُتَكَبِّرِ الْجَبّارِ لِاَنَّ اللهَ جَعَلَ التَّواضُعَ الَةَ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ التَّکَبُّرَ الَةَ الْجَهْلِ.[12]
و این گونه حکمت در دل انسان متواضع سامان مییابد که در قلب انسان متکبّر و زورگو جای ندارد، چون خداوند تواضع را ابزار کار عقل قرار داده و تکبّر را ابزار جهل.
حضرت علی علیه السلام فرمود:
... وَ بِالتَّواضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ .....[13]
... با تواضع نعمت کامل میشود...
تواضع از صفات دوستان خدا است
پیامبر گرامی صلّی الله علیه وآله وسلم فرمود:
أرْبَعٌ لا یُعْطُیهِنَّ اللهُ إلاّ مَنْ یُحِبُّهُ، اَلصَّمْتُ وَ هُوَ أوَّلُ الْعِبادَةِ وَ التَّوَکُّلُ عَلَی اللهِ وَ التَّواضُعُ، وَ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیا.[14]
چهار خصلت است که خدای متعال کرامت نمیکند آن را مگر به کسی که او را دوست میدارد،... یکی از آنها تواضع است.
بعضی از مردم در مقام ادّعا خود را متواضع جلوه میدهند اما در مقام عمل میان گفتار و کردار آنها تفاوت فاحشی دیده میشود. به گفتهی مرحوم شیخ بهایی:
آراسته ظاهریم و باطن نه چنان / القصّه چنانکه مینماییم نه ایم[15]
حال، به طور اجمال به بیان بعضی از علائم تواضع و ویژگیهای اهل تواضع میپردازیم، بدان امید که بتوانیم آن خصوصیات را سرمشق زندگی خویش قرار دهیم، چنانکه امام سجاد علیه السلام در مقام مناجات با خدا عرض میکند:
... وَ الْیُنْ جانِبی لَهُمْ تَواضُعاً.[16]
... خدایا! از تو میخواهم که مرا در برابر بندگانت به نشانهی تواضع نرمخو کنی.
یکی از نشانههای تواضع آغاز کردن به سلام است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
مِنَ التَّواضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلی مَنْ لَقیتَ.[17]
نشانهی تواضع این است که به هر کس برخورد کردی سلام کنی.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ.[18]
نشانهی تواضع این است که به هر کس بگذری بر او سلام کنی.
این سنّت بحدّی مهم است که قرآن مجید در موارد متعدد با صراحت به آن امر کرده و در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز دربارهی آن تأکید اکید آمده و پاداش زیادی برای آن در نظر گرفته شده و از ترک سلام نکوهش شده است. در این باره به چند حدیث اشاره میکنیم.
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله وسلم فرمود:
إنَّ فِي الْجَنَّةِ غُرَفاً یُری ظاهِرُها مِنْ باطِنِها وَ باطِنُها مِنْ ظاهِرِها یَسْکُنُها مِنْ اُمَّتی، مَنْ أطابَ الْكَلامَ وَ أطْعَمَ الطَّعامَ وَ أفْشی السَّلامَ وصلّى بِاللَّيْلِ وَ النّاسُ نِيامٌ.[19]
در بهشت خانههایی وجود دارد که برون آن از درون و درون آن از برون دیده میشود. از امّت من کسانی که سخن خوب بگویند و مردم را اطعام نمایند و به طور آشکار سلام کنند و هنگامی که مردم در خواب هستند به نماز [: نماز شب] برخیزند در این خانهها سکونت خواهند کرد.
و نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلم فرزندان عبدالمطّلب را دعوت کرد و فرمود:
یا بَنی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَفْشُوا السَّلامَ وَ صِلُوا الْاَرْحامَ وَ تَهَجَّدُوا وَ النّاسُ نِیامٌ، وَ أطْعِمُوا الطَّعامَ وَ أطیبُوا تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلامٍ.[20]
ای فرزندان عبدالمطّلب! آشکارا سلام کنید و صلهی رحم را انجام دهید، و هنگامی که مردم در خواب هستند شب زندهداری کنید و به عبادت خدا بپردازید و مردم را اطعام کنید و سخن خوب بگویید تا به سلامت وارد بهشت شوید.
همچنین آن امام بزرگوار در حدیث دیگری فرمود:
إذا سَلَّمَ أحَدُكُمْ فَلْيَجْهَرْ بِسلامِهِ، لايَقُولُ: سَلَّمْتُ فَلَمْ يَرُدُّوا عَلَىَّ وَلَعَلَّهُ يَكُونُ قَدْ سَلَّمَ وَ لَمْ يُسْمِعْهُمْ فَاِذا رَدَّ أحَدُكُمْ فَلْيَجْهَرْ بِرَدِّهِ وَ لايَقُولُ الْمُسْلِمُ: سَلَّمْتُ فَلَمْ يَرُدُّوا عَلَىَّ ثُمَّ قالَ: كانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلامُ يَقُولُ: لا تَغْضَبُوا وَ لا تُغْضِبُوا اَفْشُوا السَّلامَ وَ أَطيبُوا الْكَلامَ وَ صَلُّوا بِاللَّيْلِ وَ النّاسُ نِيامٌ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلامٍ ثُمَّ تَلا ـ عليه السلام ـ عَلَيْهِمْ قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: «السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ....».[21]
هرگاه یکی از شما بر دیگری سلام کرد باید بلند سلام کند و نگوید من سلام کردم و جواب مرا ندادند، به خاطر اینکه شاید سلام کرده و آنها نشنیدهاند، و هر کس که جواب سلام را میدهد باید بلند جواب دهد تا کسی که سلام کرده نگوید من سلام کردم ولی جواب مرا ندادند. سپس فرمود: همیشه علی علیهالسلام میفرمود: خشم نکنید و کسی را به خشم نیاورید، آشکارا سلام کنید، سخن خوب بگویید، شب هنگام که مردم در خواب هستند نماز شب بخوانید تا به سلامت وارد بهشت شوید. آنگاه این آیه را برای آنان تلاوت کرد که «السلام المؤمن»... یعنی یکی از اسماءِ حسنی خداوند «سلام» است.[22]
امام هفتم علیه السلام نیز فرمود:
أَطْعِمُوا الطَّعامَ وَ أَفْشُوا السَّلامَ وَ صِلُّوا وَ النّاسُ نِیامٌ وَادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلامٍ.[23]
مردم را طعام کنید، آشکارا سلام گویید و هنگامی که مردم در خواب هستند نماز بگزارید [: نماز شب] تا به سلامت وارد بهشت شوید.
1- چرا نخستین صفتی که خدای متعال بندگان خاص خود را به آن توصیف میکند، آرامی و وقار در راه رفتن و نداشتن ژست غرورآمیز است؟
2- برترین عبادات کدام است؟
3- نشانهی تواضع چیست؟
[1]. فرقان/ ۶۳.
[2]. اسراء/ ۳۷.
[3]. لقمان/ ۱۸.
[4]. نهج البلاغهی صبحی صالح، چاپ بیروت، خطبهی 193.
[5]. بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 72 / ص 119؛ امالی طوسی، ص 9؛ اصول کافی، ج 2 / ص 121، حدیث 1.
[6]. مکشوة الانوار، چاپ نجف، ص 226.
[7]. کنزالعمّال، ج ۳/ص ۱۱۳. احادیث دیگری به همین مضمون نقل شده است که برای اطلاع از آنها ر.ک: کنزالعمّال، ج ۳/ص ۱۱۰، حدیث ۵۷۱۹ و ص۱۱۳، احادیث ۹۷۳۵و۵۷۴۶؛ بحارلانوار، چاپ بیروت، ج ۷۲/ص ۱۲۰، حدیث ۸.
[8]. مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص ۴۰۴.
[9]. مستدرک الوسائل، ج 2 / ص 305.
[10]. امالی طوسی، ص 5.
[11]. دارالسلام محدّث نوری، چاپ سنگی، 1305 ﻫ.ق، ج 2، ص 172.
[12]. بحارالانوار، ج ۷۵/ص ۳۱۲.
[13]. نهج البلاغهی صبحی صالح، حکمت ۲۲۴.
[14]. جامع السعادات، ج 1 / ص 35؛ احیاء علوم الدین غزالی: چاپ بیروت، ج 3 / ص 341.
[15]. کلیّات شیخ بهایی، ص ۸۸.
[16]. صحیفهی سجادیه، دعای 26.
[17]. اصول کافی، ج 2 / ص ۶۴۶، حدیث 12.
[18]. تحف العقول، ص 366.
[19]. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۳/ص ۲؛ امالی صدوق، ص ۲۶۹، حدیث ۵، مجلس ۵۳.
[20]. محاسن برقی، ص 87.
[21]. اصول کافی، ج 2 / ص ۶۴۵، حدیث ۷.
[22]. حشر/۲۳.
[23]. اختصاص مفید، ص ۲۵۳.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت