بخش اوّل: مشکلی به نام ازدواج | ۹
بسیارى از فرارها، جدایىها و انتحارها ناشى از عدم انطباق تخیلات عاشقانهی پیشین با زندگى واقعى آینده است.
هر جوانى در معرض این خطر قرار دارد که روزى گرفتار عشق آتشین نامقدس و بىسرانجامى گردد، و بدون اینکه خودش بخواهد همه چیز حتى هستى خود، و شاید بعضى از بستگان دور و نزدیک خود را، بر سر این کار نهد!
بنابراین باید همهی جوانها ـ و پدران و مادران ـ را از این خطر آگاه ساخت تا به هنگامى که پیشگیرى امکان دارد اقدام به پیشگیرى کنند.
«عشق» بر خلاف سایر نهالها خیلى زود بزرگ و بارور مىگردد و دقیقهها در آن کار سالها را انجام مىدهد، و همانطور که گفتیم گاهى با یک نگاه، در افرادى که استعداد خاصى براى این موضوع دارند، بذرى به صورت درخت تنومندى درمىآید، آرى فقط در یک لحظه و با یک نگاه!
همین کیفیت خاص این پدیدهی روحى، ایجاب مىکند که بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد و به خطرات آن کاملاً اهمیت داده شود، اینک به دنبال بحث گذشته دربارهی خطرات عشق، خطرات دیگر را مورد بررسى قرار مىدهیم.
هیچ چیز مانند عشق خیالانگیز نیست.
رابطهی میان این دو موضوع از دورترین ازمنهی تاریخ شناخته شده است.
گرفتاران این «کمند» دائماً در یک عالم رؤیایى به سر مىبرند که همه چیز آن با این جهان فرق دارد.
مقیاسهاى آن غیر از مقیاسهاى این جهان و نمودها و پدیدههاى آن طورى است که به گفتهی خودشان «دیدنى» است نه «گفتنى»! و به هر حال، الفاظ و کلماتى که براى این زندگى معمولى ساخته شده قادر بر توصیف زندگى عاشقان نیست!
اینهمه خیالپردازى «شاعران غزلسرا» و ریزه کارىهاى جالب اشعار آن غالباً مدیون همین تخیلات عشقهاى حقیقى یا مجازى آنهاست.
به این دلیل عاشقان دلخسته هنگامى که در این عالم رؤیایى فرو مىروند، پیش خود فکر مىکنند اگر روزى به وصال محبوب برسند چه خواهد شد و چه حوادثى روى خواهد داد!؟
لابد زمینها و آسمانها و کهکشانها رنگ دیگرى به خود خواهند گرفت!
یک جهان سرور و شادى، یک عالم شور و نشاط و یک دنیا لذت غیر قابل توصیف ناگهان آشکار مىشود!
اما غالباً هنگامى که به وصال مىرسند و کمتر از آن رؤیاهاى شیرین اثرى مىبینند، همه چیز در حد عادى یا کمى بالاتر از حدّ واقعى است، به واقعیتهایى دست مىیابند که اگرچه در حدّ خود قابل ملاحظهاند، اما در برابر آن همه رؤیاها صفر هستند، راستى صفر!
در این موقع وحشتى سر تا پاى آنها را فرا مىگیرد.
سردى غم انگیزى ـ به جاى آتش سوزان عشق پیشین ـ قلب آنها را فشار مىدهد؛ خود را در این معامله فردى ورشکست شده مىبینند. گاهى فکر مىکنند اغفال شدهاند.
و یا فکر مىکنند ارواح مرموزى مستقیماً ـ یا به کمک اغیار و رقیبان و حسودان ـ به دشمنى با آنها برخاستهاند.
چیزى که تصورش آن همه دلانگیز بود پس چرا وجود حقیقیاش اینچنین کم روح و کم رنگ و سرد است!
درست حال کسى را پیدا مىکند که روزى تابلوهاى نقاشى دورنماى فوقالعاده دلانگیز و زیبایى را ببیند و سعى کند با هزار زحمت خود را به آن نزدیک کند، اما همین که به آن نزدیک شد جز یک مشت خطوط ساده و رنگهاى معمولى چیزى نمىبیند.
اینجاست که عکسالعملهاى شدیدى از خود نشان مىدهند که درجهی شدت آن متناسب با فاصلهی آن رؤیا با این واقعیت است: فرار از این زندگى؛ جدائى و یا انتحار؛... و یا عکسالعملهاى حادّ دیگر.
عاشقان دلسوخته معمولاً گذشتهاى بىحسابى در راه محبوب خود مىکنند و یا اگر گذشتى آنچنان نکرده باشند، لااقل آمادگى هرگونه گذشت را داشتهاند.
به همین دلیل هنگامى که آتش عشق فرو نشست جاى خود را به انتظارات و توقعهاى عجیب و غریبى خواهد داد، و چون این انتظارات هرگز برآورده نمىشود شروع به ناراحتى مىکنند و شکوه و شکایت را سر مىدهند و همان است که زندگى آیندهی آنان را حتى اگر به یکدیگر هم برسند مبدل به جهنم سوزانى خواهد کرد.
یکى دیگر از خطرات بزرگ عشق، بیدار شدن حسّ انتقام شدید و خطرناک به هنگام یأس از وصال و نرسیدن به مقصود است.
تاریخ معاصر و گذشته پر است از صحنههاى خونین قتلهاى فجیعى که به دست عاشقان بىقرار اتفاق افتاده، و مقتول هم کسى جز محبوب دیروز نبوده است.
از نظر روانى نکتهی آن روشن است:
این عشق سرکش با آن قدرت عظیم خود تا زمانى که امید ضعیفى براى رسیدن به مقصود وجود دارد او را به پرستش محبوب وا مىدارد، اما همین که یأس کامل سر تا پاى او را فرا گرفت، چون این نیروى عظیم ممکن نیست یک مرتبه خاموش شود فوراً تغییر شکل داده به یک نیروى ضربتى شدید (درست مانند توپى که به شدت به مانعى برخورد کند و به عقب برگردد) تبدیل مىشود، و همانطورى که در صورت امید وصال، همه چیز را در راه رسیدن به محبوب، کوچک و قابل تحمل مىدید، در هنگام یأس نیز از هیچ چیز در راه انتقام از او پروا ندارد، و غالباً تا عکسالعمل نشان ندهد آرام نمىگیرد، و اگر چنین قدرتى در خود احساس نکند ممکن است واکنش را با انتحار و خودکشى نشان دهد و این نیز نمونههاى فراوانى دارد، و به این ترتیب یا از محبوب، و یا از خودش انتقام مىگیرد.
اینها گوشهاى از خطرات عشقهاى آتشین و هوسآلود و بىسرانجام است.
سخن از ازدواج، یعنى سختترین و پر پیچ و خمترین مرحلهی زندگى جوانان امروز بود، و به دنبال آن سخن به مسئلهی عشق و خطرات آن کشیده شد، اکنون به سراغ دنبالهی بحث مهم سابق برگردیم.
اگر تعجب نکنید ازدواج هم براى خودش انواع و اقسامى دارد:
ازدواجهاى تجارتى
ازدواجهاى هوسى
ازدواجهاى کاغذى
و انواع دیگرى از ازدواجها
هر یک از این ازدواجها مشخصاتى دارد که روى آن به آسانى مىتوان نوع ازدواج را تشخیص داد.
از علائم ازدواجهاى تجارتى: وجود مهریههاى سنگین، جهیزیهی زیاد، آب و ملک و خانه و مستغلات پشت قباله!، پولهاى هنگفت دیگرى که گاهى به نام شیربها (در حالى که از نظر قوانین اسلامى اصولاً شیربها معنی ندارد) و یا عناوین دیگر، گرفته مىشود، است.
در ازدواجهاى تجارتى معمولاً دو نوع ثروت و سرمایه مورد مبادله قرار مىگیرد.
1ـ ثروت مرئى
2ـ ثروت نامرئى
منظور از ثروت مرئى، محاسبهی دقیق ثروت مرد یا زن، و کسان و بستگان نزدیک از قبیل پدر و مادر و برادر و خلاصه همهی کسانى که اگر عمرشان را به عروس و داماد بخشیدند، و به رحمت ایزدى پیوستند همه یا قسمتى از ثروت آنها به عروس یا داماد مىرسد!
در ازدواجهاى تجارتى همهی این ثروتها به دقت بررسى و موازنه مىشود، و صد البته که پس از انجام این «معامله» عروس و داماد، هر کدام در کمین اموال پدر و مادر و برادر دیگرى نشسته و براى مرگ آنها عملاً روزشمارى مىکنند.
اما ثروت نامرئى، زمینههاى اجتماعى و مقامات مختلف کسان و بستگان دور و نزدیک طرفین است که از وجود آنها به عنوان یک پارتى نیرومند براى بالا رفتن از نردبان ترقى در اجتماع استفاده مىشود!
ارزش این ثروتهاى نامرئى که گاهى به صورت پاس دادن پستها و شغلها به کسان و بستگان یک فامیل در مىآید، احیاناً به مراتب از ثروتهاى مرئى بیشتر است، و با این تفاوت که عروس و داماد در اینجا پس از انجام معامله، شب و روز دعا به جان فامیلهاى یکدیگر مىکنند تا خداوند آنها را از گزند حوادث محفوظ دارد و به سلامت باشند و در موقع لزوم بتوانند از توصیه و حمایت آنها برخوردار گردند و نردبان ترقى را تا آخرین پله بالا روند.
شاید احتیاج به تذکر نداشته باشد که در این نوع ازدواج، صفات انسانى طرفین، پایهی معلومات، و مانند اینها مطرح نیست بلکه تمام بحثها بر محور دارائى و سرمایههاى مرئى و نامرئى طرفین (مخصوصاً زن) دور مىزند.
در ازدواجهاى تجارتى شخصیت زن تا سر حّد یک متاع عادى سقوط مىکند و همچون کالا با پول معامله مىشود. این نوع ازدواج در اجتماع امروز ما، با نهایت تأسف، بسیار فراوان است، و بسیارى از پدران و مادران و جمعى از جوانان از علاقهمندان وفادار و پر و پا قرص آن هستند.
عیب بزرگ این نوع ازدواجها یکى دو تا نیست، سر تا پا عیب است و بدبختى و ناراحتى. عامل بقاى این ازدواجها همان چیزى است که علت حدوث آن بوده و اگر مرد یا زن خود را از دیگرى بىنیاز دید، یا تصاحب اموال مورد نظر صورت گرفت، فوراً وضع آنها به هم مىخورد، و بسیار دیده شده که اینگونه مردان، همسر خود را همچون میوهاى که آن را بمکند و تفالهی آن را به دور اندازند، از خود جدا مىکنند.
علاقه و عشق مقدس که ضامن بقاى پیوند زناشویى است هرگز در میان آنها مفهومى ندارد و طرفین به یکدیگر به همان صورت نگاه مىکنند که به یک اتومبیل گران قیمت و یا یک آپارتمان لوکس!
توقعات زنانى که به این صورت به خانهی بخت مىروند فوقالعاده زیاد است؛ به مقدار ثروت و مکنت و امکانات کسان و بستگان و جهیزیه و اموال دیگرشان.
و اینچنین توقع دامنهدارى دشمن بزرگ بقاى پیوند زناشویى است.
شیوع این نوع ازدواج سبب شده که بسیارى از جوانان براى جلب توجه دختران و یا خانوادهی آنها، خود را به دروغ و تزویر صاحب آلاف و الوف، و اتومبیلهاى لوکس و خانه و آپارتمان و... معرفى کنند و اگر پس از اتمام ازدواج ثابت شود که در هفت آسمان یک ستاره هم ندارند، آن وقت آغاز دعوا و کشمکش «خودکشى» و «دیگرکشى» است.
در دستورات مذهبى ما، به این مسئله اهمیت خاصى داده شده است و مردم مسلمان به شدت از این نوع ازدواجهاى نابسامان منع شدهاند.
پیشوایان بزرگ ما کسانى را که به خاطر مال و ثروت طرف، ازدواج مىکنند ملامت کردهاند؛ همچنین مهریههاى سنگین را نشانهی شومى ازدواج گرفتهاند و مخصوصاً فرزندان خود را با مهرهاى سبک به افرادى که ثروت مادیشان کم ولى از ثروت معنوى غنى بودند مىدادند تا سرمشقى براى همگان باشد.
پیغمبر گرامى اسلام مىفرماید:
کسى که با زنى «تنها» به خاطر زیبایىاش ازدواج کند، به منظور خود نمىرسد؛ و کسى که با زنى تنها به خاطر ثروتش ازدواج کند خدا او را به حال خود وامىگذارد (و لطفش را از او قطع مىکند). بکوشید با زنان با ایمان و پاک ازدواج نمایید![1]
1- بسیارى از فرارها، جدایىها و انتحارها ناشى از چیست؟
2- چرا هنگامى که آتش عشق فرو نشست جاى خود را به انتظارات و توقعهاى عجیب و غریبى خواهد داد؟
3- عیوب ازدواجهای تجاری را بیان کنید.
[1]. وسائل الشیعه، جلد ۳، صفحه ۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی