شرح بزرگترین خطبه نهج البلاغه در نکوهش متکبّران و فخرفروشان| ۳۲
همانگونه كه پیشتر نیز اشاره كردیم، قرآن كریم پذیرش ولایت كافران و یكدلى با آنان را به شدت نكوهش كرده است. از دیدگاه این برترین كتاب آسمانى، چنین امرى به معناى پیوستن به صفوف آنان و رها كردن اسلام است:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ؛[1]
اى دینباوران! یهود و نصارا[2] را به عنوان یار و یاور نگیرید،[3] برخى از آنان كمك برخى دیگر هستند و هر كه از شما از آنان یارى طلب نمود، او نیز همچون آنان محكوم به كفر است.[4] همانا خداوند مردمان ستمگر را هدایت نمىفرماید.
این آیه و همهی آیات كریمه قرآن را نباید در زندان الفاظ زندانى كرد و همواره باید حقیقت والاى قرآن كریم را نصبالعین قرار دهیم.
امروز هم افرادى كه در رؤیاى شیطانى فشردن دست صفا و صمیمیت با امریكایىها هستند و به آنان با دیدهی دوستانى ارزشمند مىنگرند، حقیقتاً خود، امریكایى هستند. البته نه از نظر ملیت و نژاد؛ بلكه از نظر اعتقاد و طرز تفكر؛ چرا كه خدا و پیامبر(ص) با كسى شوخى ندارند و آیات نورانى قرآن كهنهشدنى نیست و توجیهات و تأویلات بىمورد را برنمىتابد. طرفداران این منش، هرگونه همدردى و همنوایى با ملتهاى ستمدیده و مظلوم را عقبماندگى دانسته و در مقابلْ ثمرهی ارادت به امریكا و همپالكىهایش را سرازیر شدن فنآورى و پیشرفتهاى چشمگیر علمى و صنعتى مىدانند، غافل از آنكه بر اساس رهنمود رهگشاى مولایمان حضرت امیرالمؤمنین(ع)، همین بىتوجهى به مبانى متین اسلام و روى آوردن به ارزشهاى خیالى و بىمهرى به همكیشان دلسوز، براى دشمنان دیرینهاى چون امریكا، نویدبخش سستى و زبونى امریكاباوران مسلماننما خواهد بود و با مشاهدهی حالت انفعالى و قابل نفوذ، زمینه را براى اِعمال خوى ددمنشانه، و حمله و جنگ و ستیز مناسب مىیابند.
آیا در چنین شرایط اسفبارى، دینباوران راستین به یارى این رنگباختگان دنیاپرست مىآیند، و خداوند هم فرشتگان مقرّبى چون جبرئیل و میكائیل(ع) را مأمور امدادرسانىشان مىفرماید؟ یا اینكه حقتعالى چنین كمكى را در گروِ تقوا و صبر و پایمردى، و دفاع از ارزشهاى مورد پسند خود قرار داده و فرموده است:
بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِینَ؛[5]
آرى، اگر اهل صبر و تقوا باشید و (مشركان) با چنین خشم و خروشى[6] به شما حملهور شوند، خداوند شما را با پنجهزار فرشته با نشانههاى خاص[7] یارى مىرساند.
اما اگر به جاى گام نهادن در این مسیر ارجمند، توجه به زرق و برق ناپایدار دنیا شود، نه امداد غیبى وجود خواهد داشت، نه گروههاى مختلف اهل ایمان به یارى خواهند پرداخت؛ چرا كه شرط یارى خدا، یارى كردن اوست:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْكُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ؛[8]
اى اهل ایمان! اگر خدا را یارى كنید، خداوند یارىتان خواهد فرمود و ثابتقدم و استوارتان خواهد ساخت.
قرآن كریم، كتاب رمّان و قصههاى خیالى یا نقل وقایع گذشتگان با هدف سرگرمى و پر كردن اوقات فراغت نیست، و همواره مخاطبان خود[9] را به پند گرفتن از فراز و نشیبهاى زندگى پیشینیان، و پرهیز از دامن زدن به امورى فراخوانده است كه مقدمات شكست در مقابل دشمن برون و درون، و سرانجام هلاكت دین و دنیا را در پى دارد. این همه از عاد، ثمود، لوط، بنىاسرائیل و دیگر اقوام سخن گفتن، براى بیدارى فطرت خفته ما است كه تا فرصت از كف ندادهایم، «خود را دریابیم»،[10] و چارهاى بیندیشیم، و خداى ناكرده فرداى قیامت به این قبیل آیات كه پس از بیان هلاكت اقوام مختلف ذكر شده، به دیدهی حسرت و افسوسِ غیر قابل جبران ننگریم، كه:
إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَةً وَما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ * وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ؛[11]
همانا در این (مورد) نشانهاى (از قدرت خدا و زبونى و هلاكت اقوام) هست؛ ولى بیشتر مردم اهل ایمان نیستند و همانا پروردگار تو، همو شكستناپذیر و مهربان است.
1- قرآن كریم پذیرش ولایت كافران را به کدام معنا میداند؟
2- بیان داستانهای متعدد در قرآن كریم به چه منظور است؟
3- کدام عوامل زمینه را براى اِعمال خوى ددمنشانه دشمنان و حمله و جنگ و ستیز مناسب مىکند؟
[1]. مائده (5)، 51.
[2]. فقط یهود و نصارا ذكر شده است و بقیه كفار نیز در چنین حكمى، همانند آنان هستند. مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 319.
[3]. «لا تعتمِدوا عَلَى الإسْتِنْصارِ بِهم مُتودّدینَ إلَیْهِم؛ یارىطلبى از آنان و طرح دوستى ریختن با آنها را تكیهگاه قرار ندهید». همان.
[4]. «یعنى مَنِ استَنْصَرهُم واتّخذهم أَنْصاراً فإنَّه منهم أی محكومٌ لَهُ بحكمهم فی وجوب لَعْنِهِ والبرائة مِنه و یُحْكَمُ بأَنَّه من اهلِ النّارِ؛ مقصود این است كه كسى كه از آنان یارى بجوید و یاورشان بداند، در حقیقت جزء همانهاست و همان حكم آنها را دارد: لعنت و بیزارى از او لازم و محكوم به جهنمى بودن است». التبیان، ج 3، ص 550.
[5]. آلعمران (3)، 125.
[6]. خشم و غضب، از جمله معانى «فور» شمرده شده و اشارهاى است به غلیان خشم مشركان در جنگ اُحُد، در پى شكست جنگ «بدر» سال پیش از آن. مجمعالبیان، ج 1 و 2، ص 828.
[7]. در مجمع البیان، دو قرائت «مسوِّمین» و «مسوَّمین» ثبت شده است. اولى را علامت گذارندهی خود و دوّمى را علامت گذاشته شده از سوى خداى تعالى معنا كردهاند. همان، ص 829.
[8] . محمّد(ص) (47)، 7.
ممكن است پرسیده شود: خدا را چگونه مىتوان یارى رساند؟
در پاسخ مىتوان ـ براى نمونه ـ به آخرین آیه سوره مباركه «صف» اشاره كرد: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللهِ كَما قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصارِی إِلَى اللهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ». حضرت عیسى ـ على نبینا و آله و علیه السلام ـ پرسیدند یاور «من» به سوى خدا كیست؟ اصحاب خاص حضرت در پاسخ نگفتند ما یاورانِ «شما» به سوى خدا هستیم؛ بلكه مستقیماً گفتند ما یاران خداییم (نَحْنُ أَنْصارُ اللهِ).
اگر در این گفتوگو نیك بنگریم، به نكتهاى زیبا مىرسیم و آن اینكه «یارى خدا، یارى حجت خداست» آنگاه به ابتداى آیه دقّت مىكنیم كه خداى تعالى در مقام ارائه الگو، مؤمنان را مخاطب ساخته و فرمود: «همان گونه» كه (حضرت) عیسى ـ على نبینا و آله و علیه السلام ـ چنین فرمود، و آنان چنین پاسخ دادند، خدا را یارى كنید. حاصل آنكه: امروز تنها راه یارى خداوند و بهرهبردارى از پیامدهاى شیرین آن، یارى حضرت حجةبن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشریف ـ است؛ یعنى: تنظیم همه امور زندگى بر وفق مراد آن وارث همه نیكان و نیكىها.
[9]. خداى تعالى 89 بار با عبارت دلنشینِ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» اهل ایمان را مخاطب ساخته است، و در كنار آن توجه به بیست موردى كه عبارت آسمانى «یا أَیُّهَا النّاسُ» دیده مىشود، حاكى از آن است كه زمینه پندگیرى و بهرهورى از رهنمودهاى بىبدیل قرآن كریم براى همگان فراهم است، و حتى غیر مؤمنان نیز مىتوانند به هشدارها توجه كرده، و پیش از پایان فرصت زندگانى دنیا، گرایش خود را به حق و حقیقت اعلام، و بر اساس آن عمل كنند.
[10]. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ اى اهل ایمان! كاملاً مواظب خود باشید (و نعمت هدایت از كف ندهید، و بدانید:) اگر شما در مسیر مستقیم هدایتبردار باشید، گمراهىِ سرگشتگان شما را زیانى نخواهد رسانید». مائده (5)، 105.
[11]. این دو آیه را در كنار یكدیگر در سوره مباركه شعراء، آیات 67 و 68، 103 و 104، 121 و 122، 139 و 140، 158 و 159، 174 و 175 و 190 و 191 مىبینیم كه به ترتیب به عملكرد نامناسب و سرانجام هلاكت قوم حضرت موسى، ابراهیم، نوح، هود، صالح، لوط و شعیب ـ على نبینا و آله و علیهم السلام ـ اشاره مىكنند. (و قبل از اشاره به داستان اقوام مختلف در آیه 8 و 9 نیز دیده مىشود). آیات فراوان «عبرتآموزى» قرآن كریم را نمىتوان در این مختصر برشمرد، ولى از باب اشاره به نمونههاى بیشتر مىتوان از عبارات زیبایى «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ» (اعراف، 176)، «فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأْبْصارِ» (حشر، 2)؛ همچنین قمر (54)، 31، 34، 38 و 39 و 42؛ صافات (37)، 137 و 138؛ عنكبوت (29)، 35، و... بهره جست.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی