کد مطلب: ۶۰۸۷
تعداد بازدید: ۲۰۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۶
شرح دعای مکارم‌الاخلاق | ۱۲۳
قضیه اجابت دعا هم از همین قانون تبعیت می کند، یعنی خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده است که دعای بندگان خود را اجابت می کند، اما در موارد زیادی ما دعا می کنیم و از اجابت آن خبری نیست. در واقع خداوند متعال خُلف وعده ننموده است، بلکه اجابت دعا طبق آیات و روایات فراوانی متوقّف بر شرایط و آدابی است که اگر رعایت نشود، دعا طبیعتا به هدف اجابت نمی رسد. و یا این که اجابت دعا موانعی دارد که در صورت بروز این موانع دعا مستجاب نمی گردد.

در نوشتار قبل در باره این سخن گفتیم که صله رحم با خویشاوندان کافر مستلزم دوستی و عُلقه قلبی نسبت به ایشان نیست و تا زمانی که آن ها علیه دین اسلام وارد جنگ و آزار و اذیت نشده اند و صله رحم با ایشان موجب جرأت و گستاخی ایشان در کفر و فسق نمی شود، صله رحم بر وجوب خود باقی است. همچنین بیان گردید که صله رحم با بستگانی که قطع رابطه کرده اند نیز واجب است و قطع ارتباط ایشان نمی تواند مجوّز ترک صله رحم باشد. اکنون به ادامه مباحث صله رحم می پردازیم.


آثار دنيوى صله رحم‏


در اين شكى نيست كه همه اعمال انسان ها، نيك يا بد، آثار طبيعى خود را دارند و دير يا زود نتيجه آن متوجه آنان مى ‏شود؛ منتهى خداوند از باب لطف و فضل خويش، پاداش و نتيجه طبيعى برخى از اعمال را در دنيا متوجه انسان ها نمى ‏سازد و فقط در سراى آخرت به هنگام بررسى حساب اعمال آنان در دنيا به آن رسيدگى مى ‏شود، و لكن برخى از اعمال از آن جا كه بسيار مهم است و اثرهاى آن ها بسيار زياد است، در دنيا نيز پاداش و نتيجه آن را نصيبشان مى ‏كند تا انسان ها طعم بعضى از اعمال خوب و بد خود را قبل از قيامت براى تنبه وجود ديگران ببينند و در اين كار چه بسا مصلحت عمومى تربيتى نيز وجود دارد. از جمله اين اعمال، صله رحم يا قطع پيوند خويشاوندى است كه آثار نيك يا بد آن در طول عمر به انسان مى ‏رسد.[1]
امام باقر علیه السلام می فرمایند:

«فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ‏ وَ الْيَمِينُ‏ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا وَ إِنَّ أَعْجَلَ الطَّاعَةِ ثَوَاباً لَصِلَةُ الرَّحِمِ». ‏

در کتاب علی علیه السلام آمده که: سه خصلت است كه صاحب آن نمی میرد تا این که وبال (نتيجه بد) آن ها را مى ‏بيند: ظلم، قطع رحم، سوگند دروغ. او با این سه خصلت به جنگ خدا می رود. و به درستی که ثواب (نتیجه) صله رحم، قطعا سریع تر از هر طاعت دیگری به صاحب آن می رسد.[2] در احادیث اهل بیت علیهم السلام آثار دنیوی متعددی برای صله رحم و قطع رحم ذکر شده که در ادامه به برخی از آن ها می پردازیم:


طول عمر


یکی از آثار درخشان صله رحم در دنیا، طولانی شدن عمر کسی است که به صله رحم می پردازد به طوری که امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند:

«مَا نَعْلَمُ شَيْئاً يَزِيدُ فِي الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَ الرَّحِمِ». چیزی را نمی شناسم که عمر را طولانی کند مگر صله رحم.‏[3] به عبارت دیگر هیچ چیز به اندازه صله رحم نمی تواند باعث طول عمر شود. امام صادق علیه السلام به نقل از اجداد طاهرینشان از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت می کنند که آن حضرت فرمودند:

«إِنَّ‏ الرَّجُلَ‏ لَيَصِلُ‏ رَحِمَهُ‏ وَ قَدْ بَقِيَ‏ مِنْ‏ عُمُرِهِ‏ ثَلَاثُ‏ سِنِينَ‏، فَيُصَيِّرُهَا اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) ثَلَاثِينَ سَنَةً، وَ يَقْطَعُهَا وَ قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلَاثُونَ سَنَةً فَيُصَيِّرُهَا ثَلَاثَ سِنِينَ، ثُمَّ تَلَا (عَلَيْهِ السَّلَامُ): [يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ]».

همانا انسان در حالی که سه سال از عمرش باقی مانده، صله رحم به جا می آورد و خداوند سه سال عمر او را به سی سال مبدّل می سازد؛ و (بالعکس) در حالی که از عمرش سی سال باقی مانده، مرتکب قطع رحم می شود و خداوند سی سال عمرش را به سه سال تغییر می دهد. سپس امام علیه السلام این آیه را تلاوت فرمودند: خداوند محو و (یا) ثابت می کند آن چه را بخواهد و امّ الکتاب (لوح محفوظ) نزد اوست.[4]


لوح «محو و اثبات» و «لوح محفوظ یا امّ الکتاب»


اين نكته در توضيح آیه و روايت بالا لازم است كه: تحقق موجودات و حوادث مختلف جهان دو مرحله دارد: يكى مرحله قطعيت كه هيچ گونه دگرگونى در آن راه ندارد (و در آيه فوق از آن اشاره به أُمُّ الْكِتابِ «كتاب مادر» شده است) و ديگرى مرحله غير قطعى به تعبير ديگر «مشروط» است كه در اين مرحله دگرگونى در آن راه دارد، و از آن تعبير به مرحله محو و اثبات مى ‏شود. گاهى نيز از اين دو، تعبير به «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» مى ‏شود، گويى در يكى از اين دو لوح، آن چه نوشته شده است به هيچ وجه دگرگونى در آن راه ندارد و كاملا محفوظ است و اما ديگرى ممكن است، چيزى در آن نوشته شود و سپس محو گردد و به جاى آن چيز ديگرى نوشته شود.
و اما حقيقت امر اين است كه گاهى يك حادثه را با اسباب و علل ناقصه آن در نظر مى‏ گيريم مثلا سم كشنده ‏اى را كه مقتضاى طبيعتش نابود كردن يك انسان است، مورد توجه قرار مى ‏دهيم و مى‏ گوئيم هر كس آن را بخورد مي ميرد، بى ‏خبر از اين كه اين سم يك «ضد سم» هم دارد كه اگر پشت سر آن بخورند، اثرش را خنثى مى ‏كند (البته ممكن است بى ‏خبر هم نباشيم اما نخواهيم يا موقعيت اقتضا نكند كه سخنى از ضد سم بگوئيم). ملاحظه مى ‏كنيد در اين جا اين حادثه يعنى «مرگ به خاطر خوردن سم» جنبه قطعى ندارد و به اصطلاح جاى آن «لوح محو و اثبات» است كه تغيير و دگرگونى با توجه به حوادث ديگر در آن راه دارد. ولى اگر حادثه را با علت تامه ‏اش، يعنى وجود مقتضى، و اجتماع همه شرائط و از ميان رفتن همه موانع، در نظر بگيريم (در مثال بالا، سم را با نخوردن ضد سم توأم در نظر بگيريم) در اين جا ديگر حادثه قطعى است و به اصطلاح جايش در لوح محفوظ و ام الكتاب است، و هيچ گونه دگرگونى در آن راه ندارد.
اين سخن را به نوع ديگر مى ‏توان بيان كرد و آن اين كه علم خداوند داراى دو مرحله است: «علم به مقتضيات و علل ناقصه» و «علم به علل تامه». آن چه مربوط به مرحله دوم است، تعبير از آن ام الكتاب و لوح محفوظ مى ‏شود و آن چه مربوط به مرحله اول است، تعبير به لوح محو و اثبات مى ‏گردد. و از اين جا به سؤالات بسيارى كه از مطالعه در منابع اسلامى به وجود مى ‏آيد پاسخ گفته مى‏ شود، زيرا گاهى در روايات و يا در بعضى از آيات قرآن مى‏ خوانيم: فلان كار موجب فلان اثر و نتيجه مى ‏شود، اما ما گاهى چنان نتيجه ‏اى را در آن نمى ‏بينيم. اين به خاطر آن است كه تحقق آن نتيجه، داراى شرائط و يا موانعى بوده است كه بر اثر فقدان شرط يا وجود مانع، تحقق نيافته است.[5]
به عنوان مثال روزى حضرت عيسى عليه السّلام با اصحابش نشسته بودند كه مردى از كنار آنان گذشت، حضرت به ياران خود فرمود: اين مرد خواهد مرد. پس از گذشت زمانى، ديدند آن مرد برگشت در حالى كه يك بار هيزم حمل مى ‏كند. اصحاب پرسيدند: اى روح اللّه! به ما خبر دادى كه او مى ‏ميرد ولى الآن مى ‏بينيم كه زنده است. عيسى عليه السّلام به آن مرد گفت: بار خود را بر زمين بگذار. آن مرد بارش را بر زمين گذاشت و آن را باز كرد، ناگاه ديدند مار بزرگ سياهى در حالى كه سنگى در دهان دارد در بين هيزم هاست. حضرت به آن مرد گفت: امروز چكار كرده ‏اى؟ او گفت: اى روح اللّه! دو قرص نان داشتم، گدايى از كنارم گذشت، يكى از آن دو قرص را به او دادم (يعنى اگر تصدق آن يك قرص نان نبود، آن مار سياه، اين مرد را مى‏ گزيد و مى ‏كشت)».[6]
قضیه اجابت دعا هم از همین قانون تبعیت می کند، یعنی خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده است که دعای بندگان خود را اجابت می کند، اما در موارد زیادی ما دعا می کنیم و از اجابت آن خبری نیست. در واقع خداوند متعال خُلف وعده ننموده است، بلکه اجابت دعا طبق آیات و روایات فراوانی متوقّف بر شرایط و آدابی است که اگر رعایت نشود، دعا طبیعتا به هدف اجابت نمی رسد. و یا این که اجابت دعا موانعی دارد که در صورت بروز این موانع دعا مستجاب نمی گردد.
حال در مورد طولانی شدن و یا کوتاه شدن عمر بر اثر صله رحم و قطع رحم نیز همین قانون حاکم است. یعنی بدون در نظر گرفتن علّت تامه فردی سه سال دیگر از دنیا می رود، امّا اگر صله رحم انجام دهد، با لحاظ این موضوع، عمر او تا سی سال افزایش می یابد. و همین طور است در باره قطع رحم. گاهی شخصی بدون در نظر گرفتن شرایط و جزئیات علت تامه مرگ، سی سال دیگر زندگی می کند ولی با لحاظ قطع رحمی که او مرتکب شده، عمرش چندین سال کاهش پیدا کرده و بسیار زودتر از آن چه در حالت عادی می باید عمر می کرد، از دنیا می رود. امام صادق علیه السلام به فردی به نام میسّر فرمودند:

«يَا مُيَسِّرُ قَدْ حَضَرَ أَجَلُكَ‏ غَيْرَ مَرَّةٍ كُلَّ ذَلِكَ يُؤَخِّرُكَ اللَّهُ بِصِلَتِكَ رَحِمَكَ وَ بِرِّكَ قَرَابَتَكَ».

ای میسّر، اجل (مرگ) تو بارها فرا رسیده بود امّا هر بار، صله رحمی که انجام دادی و احسانی که به نزدیکانت داشتی، مرگ تو را به تأخیر انداخت.[7]
ادامه این بحث را در نوشتار بعد دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- طبق روایت امام باقر علیه السلام، سه خصلتی را نام برید که انسان نمی میرد مگر آن که وبال آن ها را در دنیا خواهد دید؟
2- لوح «محو و اثبات» و «لوح محفوظ یا امّ الکتاب» را با ذکر مثال توضیح دهید؟

پی نوشت ها

 

[1] نظام اخلاقى اسلام (حقانی، حسین) ص 406 و 407.
[2] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏2 ص 347.
[3] همان ص 152.
[4] الأمالي (للطوسي) ص 480.
[5] تفسير نمونه ج ‏10 ص 241 و 242.
[6] آيين بندگى و نيايش (ترجمه عدة الداعي) ص 109.
[7] وسائل الشيعة ج ‏9 ص 389.


دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
عزیز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
0
0
متاسفانه همسر من بعد از صله رحم بیشتر مواقع نسبت به داراییهای فامیل واکنش نشان میدهد و تا چند روز در خانه مان همش بحث بر سر اینست که فامیلمان دارای فلان امکانات زندگی هست و ما نداریم.
این برخورد وی مرا از بجا آوردن صله رحم پشیمان می کند.
راهکار ی بمن بفرمایید
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: