کد مطلب: ۶۲۳۱
تعداد بازدید: ۲۹۰
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۳
معارف دین | ۸۰
خلاصه این برنامه در محیطی واقع شده که ظاهراً غیر از محیطی است که بعد آدم به آنجا منتقل شد و موضع و مسکنش تغییر پیدا کرد موضع اوّل میتواند غیر عادی و نحو خاصی بوده باشد که در محدوده اسرار و مطالب غیبی باشد نمی‌توان در مجموع راجع به آن و معنای ظلم و عصیان و غوایت و نهی واقع در آن بطور جزم اظهار نظر کرد و آن محیط را به تمام معنی با این محیط قیاس کرد...

تفسیری از کردار حضرت آدم و نوح و یونس‌ علیهم‌السلام

 

 با در نظر گرفتن آیاتی چون:

«وَ لَا تَقربَا هَذِهِ الشَّجَرَة فَتکُونَا مِنَ الظالِمِینَ» (2/ 35 و 7/ 19) و «فَلا یَخرِجنکمَا مِنَ الجَنّة فَتشقَی (20/ 117) و «وَلا تُخاطبنِی فِی الَّذِینَ ظَلمُوا اِنَّهُم مُغرقُونَ (11/ 37) و «وَلا تَکُن کَصاحِبِ الحُوت» (48/ 68) حضرتعالی رفتار و کردار پیامبران را در کدام یک از تقسیمات تشریع اسلامی قرار می‌دهید: حرمت، وجوب، کراهت، استحباب یا اباحه؟

 و اما آیاتی که راجع به حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام است جواب این است که نهی مثل *لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ* ارشادی و اخبار از آثار و تبعات وضعی قرب به شجره است و با توجه به آیات:
*وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلَائِکَةِ[1]*معلوم می‌شود اخراج آدم از جنت مذکور در آیه شریفه *یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ ... [2]* مقدر بوده است و خداوند به آنچه برای آدم پیش آمد عالم بود هر چند این برنامه به اختیار خود آدم و به خیر خواهی ظاهری و فریب ابلیس پیش آمد و اثر وضعی آن که در آیه *فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا ... [3]* بود بنابراین *فَتَکُونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ* هم اخبار است از کاری که به ظاهر بموقع واقع نشده و در حد یک ترک اولی انجام شده.
خلاصه این برنامه در محیطی واقع شده که ظاهراً غیر از محیطی است که بعد آدم به آنجا منتقل شد و موضع و مسکنش تغییر پیدا کرد موضع اوّل میتواند غیر عادی و نحو خاصی بوده باشد که در محدوده اسرار و مطالب غیبی باشد نمی‌توان در مجموع راجع به آن و معنای ظلم و عصیان و غوایت و نهی واقع در آن بطور جزم اظهار نظر کرد و آن محیط را به تمام معنی با این محیط قیاس کرد و یکسان شمرد و یا واقعه‌ای را که فی الجمله معلوم است عادی نیست و تقدیر العزیز العلیم است به تفصیل تفسیر نمود و به این آیات که حکایت از آن محیط است نسبت ظلم و عصیان به مفهومی که امر مولوی نزد ما دارد داد و بلکه احتمال اینکه این آیات از متشابهات باشد احتمال بعیدی نیست.
اما نهی در آیه *فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَی * نهی ارشادی است، و شقاء در اینجا به معنی تعب و رنج دنیوی است که لازمه بودن در این دنیا است.
هم‌چنین آیه: *وَلا تُخاطَبنی* نیز نهی در آن ارشادی است. در آیه شریفه *وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ* نیز دلالت بر امر خلاف عصمت ندارد.

 

پی نوشت ها


[1] سوره بقره، آیه 30 و 31
[2] سوره بقره، آیه 35
[3] سوره اعراف، آیه 22

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: