فصل ششم: سوءظن و بدگمانی | ۳
اکنون که معنی تحریم سوء ظن روشن گردید، موقع آن رسیده که به طرق درمان آن اشاره شود.
همانطور که شاید کراراً اشاره کردهایم همیشه راه درمان بیماری روحی و جسمی و اخلاقی را باید در علل پیدایش آنها جستجو کرد.
روی این حساب با درنظرگرفتن بحثی که دربارهی سرچشمهها و عوامل سوء ظن در گذشته داشتیم به این نتیجه میرسیم که:
1ـ برای برطرف شدن سوء ظن، قبل از هرچیز باید به اصلاح خودمان بپردازیم تا اگر دیگران را با خودمان مقایسه میکنیم، این مقایسه سرچشمهی حکم به فساد و بدی آنها نگردد؛ و نیز در مدتی که به اصلاح خود مشغولیم همواره این نکته را به یاد خود بیاوریم که ما نباید دیگران را همچون خود فرض کنیم، چه بسا آنها روحیاتی به مراتب عالیتر و بهتر از ما داشته باشند، ما باید توجه داشته باشیم این قیاس به خود که شاید یکی از شؤون «حبّ ذات» بشر است هیچگونه پایهی منطقی و علمی ندارد لذا نباید پایهی قضاوت ما دربارهی اشخاص واقع شود.
2ـ باید محیط زندگی خود را که ممکن است سرچشمهی بدبینی و سوء ظن ما باشد پاک سازیم و معاشرت با «اشرار» را که سرچشمهی سوءظن به «اخیار» میگردد ترک گوییم و توجه داشته باشیم اینگونه معاشرتهای مسموم گذشته از معایب فراوان دیگر، محیط فکر ما را در ارزیابی شخصیت افراد، تاریک میسازد و ما را در شناسایی افراد به اشتباهات بزرگی مبتلا میگرداند، این اشتباهات تنها زیان اخلاقی و معنوی ندارد بلکه ما را از بهرهبرداری از منابع فکری و اخلاقی افراد شایسته ـ بواسطهی سوء ظن ـ محروم میدارد.
اگر محیط تربیتی ما در کودکی از این نظر محیط ناسالمی بوده، برای جبران آن تلقیناتی که سرچشمهی بدبینی امروز ما شده، از طریق تلقین و مطالعهی حالات نیکان و معاشرت با افراد پاک وارد شده و آثار دوران کودکی را از محیط مغز خود بشوییم، مخصوصاً شرح حال مردان نیک و برجستهی تاریخ را باید زیاد مطالعه کنیم.
3ـ باید زیانهای فردی و اجتماعی بدبینی و خطرات بزرگی که از این رهگذر دامنگیر ما و اجتماع میگردد مرتباً از نظر بگذرانیم و بحثهای گذشته را که در این زمینه داشتیم کراراً بخاطر بیاوریم و به این حقیقت توجه کنیم که اگر بدبینی بطور موقت در تسکین «حس انتقام» یا «خودخواهی» ما مؤثر باشد و آرامش موقتی کاذبی در ما ایجاد کند، در مقابل، زیانهای غیر قابل جبران برای ما در بر دارد که با آن قابل مقایسه نیست.
4ـ اگر سرچشمهی سوءظن و بدبینی ما، انحرافات اخلاقی دیگران از قبیل کینهتوزی و خودخواهی و توجیه اعمال بد خود و فرار از مجازات وجدان است، باید با تجزیه و تحلیل روانی خود به این سرچشمهها واقف گردیم و به اصطلاح این عوامل را از مرحلهی ناخودآگاه ذهن به مرحلهی خودآگاه منتقل سازیم.
زیرا این نکته در درمان انحرافات اخلاقی نهایت اهمیت را دارد که در اینگونه موارد که انگیزههایی از مرحلهی ناخودآگاه ذهن در اعمال و افکار انسان اثر میگذارد، باید با تجزیه و تحلیل روانی (پسیکانالیز) آنها را به مرحلهی خودآگاه انتقال دهیم، همین موضوع اثر عمیقی در بهبود حال ما میگذارد؛ توجه داشته باشید که این مسأله در روانکاوی امروز مورد بحث و اهمیت فراوان است.
درپایان بحث سوء ظن ذکر این نکته لازم است که بدگمانی و سوء ظن در یک صورت جنبهی منطقی پیدا میکند و آن در جایی است که اکثریت افراد، در محیطی فاسد و منحرف گردند، در چنین محیطی روی «حساب احتمالات» نمیتوان حسن ظن به افراد مشکوک پیدا کرد زیرا احتمال فساد دربارهی هر فرد غیر معلومالحالی بیشتر است، ولی باید توجه داشت در چنین محیطهایی نیز انسان نباید به سوء ظن خود ترتیب اثری جز آنچه مربوط به جنبههای احتیاطی است بدهد، یعنی در عین رعایت احتیاطات لازم باید از تظاهر به اعمالی که بوی بدگمانی و بیاعتمادی نسبت به افراد میدهد خودداری نمود، و این احتمال را هرگز از نظر دور نداشت که ممکن است فرد مشکوکالحال از اقلیت صالح اجتماع باشد، و نیز باید این طرز عمل را محدود به مفاسدی ساخت که دامنگیر اکثریت اجتماع شده است اما در سایر موارد به همان دستور حسن ظن کامل، عمل نمود.
حدیث معروفی که از امیرمؤمنان علی(ع) نقل شده نیز اشاره به همین حقیقت است، آنجا که میفرماید:
اِذَا اسْتَوْلَی الْفَسادُ عَلَی الزَّمانِ فَاَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرِرَ.[1]
هنگامی که فساد در زمانی شیوع پیدا کرد، حسن ظن افراد به هم باعث فریب خوردن است.
1- راه حلهای برطرف شدن سوء ظن را بیان کنید.
2- بدگمانی و سوء ظن در چه صورت جنبهی منطقی پیدا میکند؟
3- کدام مورد در درمان انحرافات اخلاقی نهایت اهمیت را دارد؟
[1]. مجلسی، بحارالانوار 75/197، روایت 18.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت