امام علی(ع) گاهی آنچنان از دست مردم متأثّر میشد و به ستوه میآمد كه با جملاتی تند و ملامتبار آنها را مورد خطاب قرار میداد و میفرمود:
«یَا أشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لا رِجَالَ حُلُومُ الْأطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ»؛
«ای نامردهای مردنما كه آثار مردانگی در شما نیست، ای کسانی که عقلتان مانند عقل بچّهها و زنهای تازه به حجله رفته است»،
«لَوَدِدْتُ أنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أعْرِفْکُمْ»؛
«ای کاش من شما را نمیدیدم و نمیشناختم».
«قَاتَلَکُمُ اللهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً»؛
«خدا شما را بکشد که دلم را چرکین کردید و سینهام را از خشم آکندید».
«وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلانِ حَتَّی لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أبِی طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ»؛
«شما به سبب نافرمانی و بیاعتنايی به گفتار من رأی و تدبيرم را فاسد و تباه ساختيد تا آنجا كه قريش گفتند پسر ابیطالب مرد دليری است و لیکن علم جنگ كردن ندارد».
«لِلّهِ أبُوهُمْ وَ هَلْ أحَدٌ مِنْهُمْ أشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی»؛
«خدا پدرشان را بیامرزد [که چه بیفکر و تأمّل سخنی گفتهاند] آیا کدامیک از آنان ممارست و جدّیت مرا در جنگ داشته و پیشقدمی و ایستادگی او [در میدانهای جنگ] از من بیشتر بوده است».
«لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَهَا أنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَی السِّتِّینَ»؛
«هنوز بیست سال نداشتم که قدم به میدانهای جنگ نهادم و الآن سنّم از شصت گذشته است».
آيا كسی كه چهل سال در ميدانهای جنگ با حريفان قوی پنجه درگير بوده است، آگاه از اسرار جنگی نخواهد بود؟ ولی راز مطلب اين است كه:
«وَ لَکِنْ لا رَأْیَ لِمَنْ لا یُطَاعُ»؛[۱]
«كسی كه فرمانش را نمیبرند، چه رأی و تدبیری خواهد داشت»؟
چه كند آن فرماندهی كه سربازان از فرمانش اطاعت نمیكنند؟
«وَ إِنِّی لَعَالِمٌ بِمَا یُصْلِحُکُمْ وَ یُقِیمُ أوَدَکُمْ»؛
و من میدانم از چه راهی شما را اصلاح كنم و كجی شما را راست گردانم و برای جنگ با دشمن آماده سازم (میتوانم مانند جبّاران ستمگر، برای پيشرفت مقاصد خود، بعضی از شما را بكشم يا زندانی كنم تا عبرت گيريد و از ترس اطاعتم كنيد).
«وَ لَکِنِّی وَ اللهِ لَا أرَی إِصْلاحَکُمْ بِإفْسَادِ نَفْسِی»؛[۲]
ولی به خدا سوگند، من اصلاح شما را با افساد و تباه ساختن خود، جايز نمیبينم (كه خودم را به خاطر اصلاح شما جهنّمی سازم و كاری برخلاف رضای خدا انجام دهم).
[۱]. نهجالبلاغهی فیض، خطبهی 27.
[۲]. نهجالبلاغهی فیض، خطبهی 68.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت