کد مطلب: ۶۹۰۰
تعداد بازدید: ۱۱۷
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۰
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۱۰۷
«آيا [كسانی‌ كه به مبدأ و معاد ايمان ندارند و در آیه‌ی قبل، به آنها اشاره شده است ارزشمندند يا] كسی‌ كه در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] می‌کند [و] از آخرت می‌ترسد و به رحمت خدا اميدوار است؟ بگو آيا كسانی‌ كه می‌دانند و كسانی‌ كه نمی‌دانند يكسانند؟ تنها خردمندانند كه پندپذيرند».

قاری قرآن بدعاقبت


در حالات خوارج نهروان، اين گروه ديندار دين‌نشناس آمده است كه يک شب حضرت اميرالمؤمنين(ع) در كوفه با كميل همراه بودند و از كوچه‌های كوفه عبور می‌كردند. شب از نيمه گذشته و اكثر مردم در خواب بودند و چراغ‌ها خاموش بود. از كنار خانه‌ای می‌گذشتند؛ متوجّه شدند كه صاحب‌خانه قرآن تلاوت می‌كند و با لحنی‌ خوش اين آيه را كه در مدح نمازشب‌خوان‌هاست، می‌خواند:
«أمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةِ وَ یَرْجُوا رَحْمَة رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إنَّما یَتَذَکَّرُ اُولُوا الْاَلْبابِ»؛[۱]
«آيا [كسانی‌ كه به مبدأ و معاد ايمان ندارند و در آیه‌ی قبل، به آنها اشاره شده است ارزشمندند يا] كسی‌ كه در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] می‌کند [و] از آخرت می‌ترسد و به رحمت خدا اميدوار است؟ بگو آيا كسانی‌ كه می‌دانند و كسانی‌ كه نمی‌دانند يكسانند؟ تنها خردمندانند كه پندپذيرند».
وقتی‌ اين آيه از قرآن با آن لحن و آهنگ خوش به گوش كميل رسيد، آنچنان تحت تأثير قرار گرفت كه در وسط كوچه ايستاد و به آن قرائت گوش فراداد.

امام(ع) متوجّه توقّف كميل شد و فرمود:
«یا کُمَیْل لا یُعْجِبْکَ طَنْطَنَةُ الرَّجُلِ اِنَّهُ مِنْ اَهْلِ النّارِ»؛
«کمیل، آهنگ جذّاب اين مرد در دلت ننشيند؛ او از اهل آتش است».
واقعاً بايد پناه بر خدا برد كه انسان عاقبت كار خود را نمی‌داند. كميل تعجّب كرد و پيش خود گفت: او در دل شب با خدا خلوت كرده و راز و نياز می‌كند، چگونه است كه مولا او را جهنّمی‌ می‌داند؟
اين ماجرا گذشت تا جنگ نهروان پيش آمد. امام همراه كميل ميان اجساد كشته‌ها می‌گشت تا كنار جسد همين شخص نمازشب‌خوان رسید. نیزه‌ی خود را روی سینه‌ی او گذاشت و فرمود:
(یا کمیل «أمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَة وَ یَرْجُوا رَحْمَة رَبِّهِ ...»)؛
كميل، اين همان نمازشب‌خوانِ قاری قرآن است كه آن شب با نغمه‌ی خوش قرآنی‌اش جذبت كرده بود. اينک ببين كه چگونه جهنّمی شده است. کمیل روی پاهای مبارک مولا افتاد و پاهای حضرت را بوسيد و از حال حيرتی‌ كه از سخن مولا در دلش پيدا شده بود عذرخواهی‌ كرد. مارقين اينگونه بودند. واقعاً عجيب و حيرت‌آور! دينداری توأم با جهل و نادانی‌ جدّاً خطرناک و زیان‌بار است.

 

پی نوشت 

 

[۱]. سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۹.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: