پرهیز از محرمات (دوری از گناه و معصیت)| ۱
هشتمين نقطه از نقاط آغاز، ترك محرّمات است. يعنى همان گونه كه در تربيّت و سالمسازى بدن از انجام بعضى امور و خوردن پارهاى از خوردنیها بايد پرهيز كرد، در تربيت و تهذيب نفس نيز از انجام برخى كارها و استفاده از بعضى غذاها بايد اجتناب ورزيد. قطب راوندى از امام باقر عليه السّلام نقل میكند كه فرمود:
«عَجَباً لِمَنْ يَحْتَمِي عَنِ الطَّعَامِ مَخَافَةَ الدَّاءِ كَيْفَ لَا يَحْتَمِي عَنِ الْمَعَاصِي خَشْيَةَ النَّارِ.»[1]
«شگفتا كه مردم از ترس بيمارى در خوردن غذا احتياط و امساك میكنند ولى از بيم آتش دوزخ از گناه خوددارى نمیكنند.»
البته اين خويشتندارى و پرهيز برخلاف تمايلات نفس انسان است و در آغاز قدرى دشوار به نظر میرسد لكن با رياضت و مجاهدت، سر انجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنان كه اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود:
«غَالِبُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى تَرْكِ الْمَعَاصِي تَسْهَلْ عَلَيْكُمْ مَقَادَتُهَا إِلَى الطَّاعَاتِ.»[2]
«در ترك گناه با نفس خويش دست و پنجه نرم كنيد تا كشاندن آن به سوى طاعات و عبادات بر شما آسان شود.»
اين جنگ و گريز در خودسازى و تهذيب نفس نقش اساسى را ايفا میكند كه در فرهنگ اسلامى از آن به «تقوا» تعبير میشود و اساس تمام ارزشهاى اسلامى و انسانى است و هيچ عمل و كوششى بدون آن ارزش ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نيست، چنانكه میفرمايد:
«... إنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ.»[3]
«... خداوند تنها از كسانى كه داراى تقوا باشند میپذيرد.»
بیترديد، هر عملى كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلاى روح و صلاح و صفاى آن هيچ گونه تأثيرى نخواهد داشت، زيرا تنها كلام طيّب و عمل صالح به سوى او بالا میرود و تنها انسانهاى پاك و صالح به خدا نزديك میشوند، كه فرمود:
«... إلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ ...»[4]
«... به سوى او [: خداوند تعالى] سخنان پاكيزه صعود میكند و او عمل صالح را بالا میبرد ...»
امام صادق عليه السّلام میفرمايد:
«لَا يَنْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيهِ.»[5]
«هيچ كوششى بدون ورع و پرهيزكارى سودمند نيست.»
امام باقر عليه السّلام میفرمايد:
«إنَّ أشَدَّ العِبادَةِ الوَرَعُ.»[6]
«سختترين عبادتها پرهيزكارى است.»
و امام صادق عليه السّلام در نامهاى خطاب به يكى از شيعيان مینويسد:
«إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ لَا تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْك...»[7]
«چنانچه بخواهى كارت به خوبى پايان يابد و از اين دنيا در حالى رخت بربندى كه به بهترين عمل مشغول باشى، حق خداى را بزرگ بدار. مبادا نعمتهاى او را در نافرمانى صرف كنى و به حلم و بردبارى او مغرور شوى ...»
مفضّل بن عمر میگويد: در خدمت امام صادق عليه السّلام سخن از اعمال به ميان آمد، عرض كردم من در مقام عمل بسيار ضعيف و سستم. حضرت فرمود:
آرام باش و از خدا آمرزش بخواه. يعنى اين اندازه نااميد مباش. سپس فرمود:
«... إِنَّ قَلِيلَ الْعَمَلِ مَعَ التَّقْوَى خَيْرٌ مِنْ كَثِيرِ الْعَمَلِ بِلَا تَقْوَى ...»[8]
«... بیگمان عمل اندكى كه همراه با تقوا باشد بهتر است از عمل فراوانى كه خالى از تقوا باشد ...»
مفضّل میگويد عرض كردم: چگونه ممكن است كسى داراى اين همه عمل خوب باشد ولى تقوا نداشته باشد؟ فرمود: آرى میشود، همانند افرادى كه اطعام میكنند و با همسايگان مهربانند و در خانه آنها به روى مردم باز است، امّا در اولين برخورد با گناه عنان از دست میدهند و به نافرمانى و عصيان میپردازند. ولى كسانى هم هستند كه توفيق انجام اين گونه خدمات و نيكوكارى را ندارند، اما در برخورد با گناه خويشتن دارند و خود را از آلودگى حفظ میكنند.[9]
نگهداشتن شكم و دامن از حرام
خداوند متعال میفرمايد:
«فَلْيَنْظُرِ الْإنْسانُ إلى طَعامِهِ.»[10]
«آدمى بايد به قوت و غذاى خود [به چشم خرد و احتياط] بنگرد.»
امير المؤمنين عليه السّلام به عثمان بن حنيف نوشت:
«... فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْه ...»[11]
«... آنچه را كه حلال بودنش براى تو روشن نبود از دهان بيرون بينداز ...»
بنابراين، مهمترين چيزى كه مؤمن سالك بايد از آغاز راه به آن توجّه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگى به حرام (از قبيل زنا و ...) است، به ويژه در عنفوان جوانى كه در اثر طغيان غريزه شهوت زمينه آلودگى فراهمتر است. پس بايد مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقى بماند تا انسان با روحى سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان همنشين گردد.[12] اهل تقوا علاوه بر آن كه از حرامهاى بَيِّن پرهيز دارند از خوردن غذاهاى شبههناك و نظرهاى فتنهانگيز خوددارى میكنند كه به قول شاعر: «هر آنچه ديده بيند دل كند ياد».
كسانى كه میخواهند در اين وادى توفيق داشته باشند بايد از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خوددارى ورزند و در مشاغل مشروع نيز تمام حدود و دستورهاى لازم الاجراء را رعايت كنند و در اموال عمومى و بيتالمال حدّاكثر احتياط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملّتاند، در انجام وظايف محوّله كوتاهى نورزند و حدّاكثر توان خود را در خدمت به مردم - به خصوص محرومان و مستضعفان- به كار گيرند و براى احتياط قدرى بيشتر از ساعات مقرّر كار كنند كه جبران مافات شود و به ويژه صاحب منصبان و (آنان كه در پستهاى كليدى به كار اشتغال دارند) به تناسب مسئوليّت بايد بيشتر احتياط كنند.[13] ولى جاى بسى تأسّف است كه به اين مطلب بهاى لازم داده نمیشود و چه بسيارند كسانى كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولى در مقام عمل بیتعهّدند و حريم تقوا را رعايت نمیكنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلى ندارند، و همينها هستند كه بيشتر از ديگران در معرض خطر و سقوطند و به آرمانهاى اسلام و انقلاب بيشتر ضربه میزنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدّمه آلودگى به گناهان ديگر است و بدين جهت در احاديث معصومان عليهم السّلام نسبت به كنترل آن دو تأكيد فراوان وارد شده و آن را برترين عبادت و بالاترين رياضت به شمار آوردهاند.
ابو بصير مىگويد: شخصى حضور امام باقر عليه السّلام عرض كرد: من در مقام عمل ضعيف و ناتوانم و كمتر توفيق دارم كه روزه [مستحبّى] بگيرم لكن اميدوارم كه به جز حلال چيزى نخورم. امام باقر عليه السّلام فرمود:
«أَيُ الِاجْتِهَادِ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْج؟»[14]
«كدام كوشش و رياضت بالاتر از حفظ شكم و دامن از حرام است؟»
و در حديث ديگر نيز از آن حضرت آمده است:
«مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ.»[15]
«هيچ عبادتى نزد خدا به اندازه نگهدارى شكم و دامن از حرام ارزش ندارد.»
خودآزمایی
- مضمون و مفهوم آیه « إنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» را شرح دهید.
- امام صادق عليه السّلام در نامهاى که خطاب به يكى از شيعيان مینویسد، پایان خوب کارهای انسان را نتیجه چه چیزهایی میدانند؟
- مهمترين چيزى كه مؤمن سالك بايد از آغاز راه به آن توجّه داشته باشد، چیست؟ و چه زمانی باید این توجه بیشتر باشد؟
پینوشتها
.[1] جامع احاديث الشيعه، ج 3- ص 327.
.[2] همان، ص 326، فهرست موضوعى غرر، ص 129، حديث 6410.
.[3] مائده- 27.
.[4] فاطر- 10.
[5]. اصول كافى، ج 2- ص 77، باب الورع.
.[6] همان.
[7]. بحار الانوار، ج 70- ص 351.
[8]. اصول كافى، ج 2- ص 76، باب الطاعة و التقوى، حديث 7.
.[9] همان.
.[10] عبس- 24.
.[11] نهج البلاغه صبحى صالح، نامه 45.
.[12] اشاره است به آيه «وَ مَنْ يُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَاولئِكَ مَعَ الَّذينَ أنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحينَ ...»: و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند [در روز رستاخيز] همنشين كسانى خواهد بود كه خدا بر آنها انعام كرده، از پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان ... (نساء- 69).
.[13] در اين مورد، نامه حضرت امير به عثمان بن حنيف فرماندار بصره جالب توجه است، آنجا كه مىفرمايد:
أَمَّا بَعْدُ يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ. (نامه 45).
امّا بعد اى پسر حنيف! به من گزارش داده شده كه مردى از ثروتمندان اهل بصره تو را به ميهمانىاش دعوت كرده، و تو به سرعت به سوى آن شتافتهاى، در حالى كه طعامهاى رنگارنگ و ظرفهاى بزرگ غذا يكى بعد از ديگرى پيش تو قرار داده مىشد. من گمان نمىكردم تو دعوت جمعيّتى را قبول كنى كه نيازمندانشان مورد بىمهرى قرار مىگيرند و ثروتمندانشان دعوت مىشوند. به آنچه مىخورى بنگر [آيا حلال است يا حرام؟]، آنگاه آنچه حلال بودنش براى تو مشتبه باشد از دهان بينداز و آنچه را كه به پاكيزگى و حلّيتش يقين دارى تناول كن. آگاه باش كه هر مأمومى امام و پيشوايى دارد كه بايد به او اقتدا كند و از نور دانشش بهره گيرد. بدان كه امام شما از دنيايش به همين دو جامه كهنه و از غذاها به دو قرص نان اكتفا كرده است. البته شما توانايى آن را نداريد كه چنين باشيد، اما مرا با پرهيزكارى و تلاش و عفّت و پاكدامنى و پيمودن راه صحيح يارى دهيد.
[14]. مرحوم طبرسى مىگويد: تمام گناهان از آن جهت كه مشتمل بر تمرّد از دستورهاى الهى هستند كبيرهاند و كبيره و صغيره بودن گناه امرى نسبى است. سپس مىگويد: اين از اعتقادات اصحاب ما اماميّه است( مجمع البيان، ج 3- ص 38).
.[15] اصول كافى، ج 2- ص 79، باب الفقه، حديث 4.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی