پرهیز از محرمات (دوری از گناه و معصیت)|۱۱
آثار مثبت ردّ غيبت
* نصرت دنيا و آخرت:
پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله و سلم فرمود:
«مَنِ اغْتِيبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ يَنْصُرْهُ وَ لَمْ يَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ فَضَحَهُ الله عَزَّوَجَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.»[1]
«كسى كه نزد او از برادر دينیاش غيبت شود و در صورت امكان به يارى او برخيزد خداى تعالى در دنيا و آخرت او را يارى خواهد كرد.»
* دفع بلايا:
از پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم نقل شده است:
«مَنْ رَدَّ عَنْ أَخِيهِ غِيبَةً سَمِعَهَا فِي مَجْلِسٍ رَدَّ الله عَنْهُ أَلْفَ بَابٍ مِنَ الشَّرِّ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.»[2]
«كسى كه در مجلسى غيبت برادر خود را بشنود و در مقام ردّ آن برآيد و از او دفاع كند خداوند هزار نوع از شرور دنيا و آخرت را از او دور خواهد ساخت.»
* رفتن به بهشت:
رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود:
«مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ.»[3]
«كسى كه از آبروى برادر مسلمان خود دفاع كند بهشت بر او واجب میشود.»
آثار منفى رد نكردن غيبت
* خوارى دنيا و آخرت:
رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم ضمن حديثى فرمود:
«... وَ مَن خَذَلَهُ وَ هُوَ يَستَطِيعُ نَصرَهُ خَذَلَهُ الله فِي الدُّنيَا وَ الاخِرَةِ.»[4]
«... كسى كه در حضور او از برادر دينیاش غيبت میشود و او میتواند دفاع كند ولى ياریاش نكند خداوند او را در دنيا و آخرت به حال خود وامیگذارد [و او را خوار میکند].»
* گناه هفتاد برابر:
مرحوم شيخ صدوق در ضمن حديثى از امام صادق عليه السّلام نقل میکند كه پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود:
«... فَإِنْ هُوَ لَمْ يَرُدَّهَا وَ هُوَ قَادِرٌ عَلَى رَدِّهَا كَانَ عَلَيْهِ كَوِزْرِ مَنِ اغْتَابَهُ سَبْعِينَ مَرَّة.»[5]
«كسى كه بتواند غيبت برادر خود را رد كند و كوتاهى ورزد گناه او هفتاد برابر شخص غيبت كننده است.»
مرحوم شيخ انصارى پس از ذكر اين روايت میفرمايد:
«وَ لَعَلَّ وَجه زِيادَة عِقابِهِ انَّهُ اِذَا لَم يَردهُ تَجرِى المُغتَاب عَلَى الغِيبَةِ فَيَصِرَّ عَلَى هَذِهِ الغِيبَةِ وَ غَيرهَا.
شايد علّت افزايش گناه مستمع در اين مورد به خاطر آن است كه سكوت او موجب تجرّى و جرأت غيبت كننده میشود و در نتيجه او را در ارتكاب مجدّد غيبت و ديگر گناهان تشويق میکند.»
به نظر نويسنده علّت افزايش گناه مستمع در صورت سكوت و عدم ردّ غيبت- علاوه بر آنچه شيخ فرموده- آن است كه سكوت او در اين گونه موارد زمينه را براى شايعهپراكنیها و هتکحرمتها فراهم و اذهان مردم را نسبت به يكديگر بد بين میسازد و باعث سلب اعتماد عمومى میشود و چه بسا اشخاص مفيد و خدمتگزار كه در اثر اين شايعات بى اساس مظلومانه از صحنه كنار رفتهاند و كسى از آنها دفاع نكرده است و در حقيقت عدم دفاع از كسانى كه آماج تهمتها و غيبتها قرار میگيرند جامعه را به نااميدى و خدمتگزاران صديق را به سرخوردگى سوق میدهد. در چنين صورتى ديگر نهى از منكر به تنهايى نمیتواند حقوق اين گونه مظلومان را استيفاء كند بلكه علاوه بر نهى از منكر مطالبى كه در اثر غيبت و تهمت به شخص نسبت داده شده بايد رد شود، يعنى با توجيه صحيح و دفاع درست و منطقى بايد تصوّرات و خاطرات نادرست را از دلها زدود و بدبينیها را به خوشبينى تبديل كرد و از شخص غيبت شده اعاده حيثيّت نمود.
سرچشمه غيبت
حال كه با بررسى و مطالعه آيات و روايات به بزرگى و زشتى اين گناه پى برديم و به عواقب و آثار شوم و ناپسند آن واقف شديم جا دارد كه علل و عوامل اين بيمارى را جستجو كنيم تا بتوانيم در معالجه آن اقدامى اساسى و ريشهاى معمول داريم.
سوءظنّ و تجسّس
از قرآن مجيد استفاده میشود كه يكى از مهمترين عوامل اين گناه، سوء ظنّ و تجسّس در احوال و اسرار مردم است. كسى كه با سوء ظنّ با ديگران برخورد میکند و همواره در خصوصيّات و اسرار مردم به جستجو میپردازد قهراً به بيمارى غيبت مبتلا میشود.
تجسّس يعنى چه؟
ابن اثير مینويسد:
«التَّجَسُّسُ بِالجيمِ: التَّفتِيشُ عَن بَواطِنِ الأمورِ وَ أكثَر مَا يقَالُ فِي الشَّرِّ. وَ الجَاسُوسُ: صَاحِبُ سِرِّ الشَّرِّ.[6]
تجسّس، جستجو كردن از چيزهاى پنهانى است و بيشتر در كشف نهانیهاى شرّ استعمال میشود و جاسوس به كسى گفته میشود كه بدیهاى پنهان مردم را پیگيرى میکند.»
وقتى كه انسان به كسى گمان بد ببرد و به آن ترتيب اثر دهد، به تجسّس منجر خواهد شد كه مرحوم شهيد ثانى میفرمايد:
«وَ مِن ثَمَراتِ سُوء الظَنِّ التَّجسِيسِ فَانَّ القَلب لَا يَقنَع بِالظَّنِّ وَ يَطلَبُ التَّحقِيق فَيَشتَغِل بِالتَجسِيسِ وَ هُوَ اَيضاً مَنهِىٌّ عَنهُ قَالَ الله تَعالَى «وَ لَا تَجَسَّسُوا» وَ قَد نَهَى الله سُبحَانَهُ فِي هَذِهِ الايَةِ الوَاحِدَةِ عَنِ الغِيبَةِ وَ سُوءِ الظَنِّ وَ مَعنَى التَّجَسَّس اَن لَا تَترُكَ عِبادَ الله تَحتَ سِرِّ الله فَيَتَوَصَّلَ إلَى الاِطِّلَاعِ وَ هَتَكَ السّتر حَتَّى يَنكَشِفَ لَكَ مَا لَو كَانَ مَستُوراً عَنكَ كانَ اَسلَم لِقَلبِكَ وَ لِدِينِكَ فَتََدَبَّرَ ذَلِكَ رَاشِداً وَ بِاللّهِ التَّوفِيقِ.[7]
تجسّس كردن از حال درونى افراد از ثمرات سوء ظنّ است، براى اين كه قلب انسان با بدبين شدن تنها قانع نمیشود بلكه او را وامیدارد كه در مورد افراد تحقيق و جستجو كند كه نتيجه اين تحقيق اين است كه سرگرم عيب جويى و تجسّس شود با اين كه دين مقدّس اسلام از تجسّس نيز نهى كرده است. قرآن كريم میفرمايد: «تجسّس نكنيد». [آنگاه شهيد ثانى میفرمايد:] معنى تجسّس اين است كه بندگان خدا را زير پرده ستّاريّت پروردگار رها نكنى و پرده از روى كار آنان بردارى و آنچه را كه خداوند پوشيده داشته است آشكار كنى، كه اين كار وسيله كسب اطلاع از امور مخفى آنها و پرده برداشتن از روى اسرارشان میشود و در نتيجه آنچه بر تو پوشيده بود آشكار میگردد كه اگر مخفى بود دل و دينت سالمتر میماند. اينك تو خود در اين باره بينديش و از خداى متعال توفيق رشد و سعادت خويش را بطلب.[8] پس اگر بخواهيم دچار اين بلاى عظيم نشويم بايد راهى را انتخاب كنيم كه خداوند به ما نشان داده است آنجا كه میفرمايد:
«يا أيُّها الَّذينَ آمَنوا اِجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَغْضُكُمْ بَعْضاً ...»[9]
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز [در كار ديگران] تجسّس نكنيد ...»
اگر میخواهيد غيبت نكنيد بايد سوء ظنّ نداشته باشيد و چنانچه بخواهيد گرفتار سوء ظنّ نشويد بايد در امور مردم جستجو نكنيد، زيرا سوء ظنّ و تجسّس در يكديگر تأثير متقابل دارند: گاهى تجسّس باعث سوء ظنّ و گاهى سوء ظنّ منشأ تجسّس میشود. بنابراين بايد از هر دو احتراز كرد. در روايات نيز از تجسّس نهى شده است كه براى نمونه به يك حديث بسنده میکنيم.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ضمن حديثى فرمود:
«وَ لا تَحَسَّسُوا وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا تَنَاجَشُوا وَ لا تَحاسَدُوا وَ لا تَباغَضُوا وَ لَا تَدابَرُوا وَ كُونُوا عِبَادَ الله إخواناً.»[10]
«تحسّس و تجسّس نكنيد و در صدد كشف عيوب مردم نباشيد و نسبت به هم حسد و كينه نورزيد و از يكديگر روى برنگردانيد، و اى بندگان خدا با هم برادر باشيد.»
خودآزمایی
1- سه مورد از آثار مثبت رد غیبت را نام ببرید.
2- يكى از مهمترين عوامل غیبت با توجه به آیات قرآن مجید چیست؟
3- مرحوم شيخ انصارى پس از ذكر روايت «كسى كه بتواند غيبت برادر خود را رد كند و كوتاهى ورزد گناه او هفتاد برابر شخص غيبت كننده است.» علّت افزايش گناه مستمع در اين مورد را چه میداند؟
پینوشتها
[1] - مكاسب محرمه، ص 46، ثواب الاعمال، ص 178 با اندكى اختلاف.
[2] - مكاسب محرمه، ص 46. در كتاب من لا يحضره الفقيه( ج 4- ص 8) آمده است:« الا و من تطول على اخيه في غيبة سمعها فيه ...»(اگر كسى بر برادر دينىاش منّت بگذارد و از او دفاع كند ...).
[3] - بحار الانوار، چاپ بيروت، ج 72- ص 261.
[4] - مكاسب محرمه، ص 46.
[5] - من لا يحضره الفقيه، ج 4- ص 9، مكاسب محرمه، ص 46.
[6] - نهايه ابن اثير، چاپ اسماعيليان قم، ج 1- ص 272.
[7] - كشف الريبه، ص 9.
[8] - نكتهاى كه ذكر آن مفيد به نظر میرسد اين است كه تجسس و تحسس هر دو به معناى جستجو كردن است با اين تفاوت كه معمولا تجسس در امور شرّ گفته میشود ولى تحسس در امور خير به كار برده میشود. قرآن مجيد از قول حضرت يعقوب نقل میکند كه به فرزندانش گفت: «يا بَنِىَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أخيهِ ...»: اى فرزندان من! برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد (يوسف- 87).
جهت اطلاع بيشتر رك.: تفسير قرطبى، ج 16- صص 332 و 333.
[9] - در اين آيه روان شناسى اخلاقى كاملا مورد توجه قرار گرفته و قرآن كريم چه بسيار دقيق و عميق اين موضوع را مورد بررسى قرار داده است كه براى از بين بردن معلول بايستى علت را از ميان برداشت، زيرا تا علت وجود داشته باشد معلول باقى خواهد بود.
[10] - تفسير قرطبى، ج 16- ص 331.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی