حضرت زین العابدین(ع) در ادامهی دعای مکارم الاخلاق می فرمایند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ». خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا به هدایت شایسته ای بهره مند گردان که آن را (با چیز دیگری) جایگزین نکنم.
معانی کلمات دعا
به خاطر ارتباط عمیق و اشتراکات فراوان بین زبان فارسی و عربی، بیشتر لغات احتیاجی به توضیح و ترجمه ندارند، به همین دلیل به توضیح بعضی از لغات ناآشنا و یا مهم بسنده میکنیم.
در توضیح معنای «مَتَّعَ» در ریاض السالکین آمده است:
«متّعه بالشيء تمتيعا: نفعه به فتمتّع. و قال في المحكم: متّعه اللّه و أمتعه: أبقاه ليستمتع به».
متّعه بالشيء تمتيعا یعنی: به وسیلهی آن چیز به او نفع رساند پس نتیجتاً او متنعّم و بهرهمند شد و از این نعمت لذّت برد. و در المحکم میگوید: متّعه اللّه و أمتعه یعنی: خداوند عمر او را طولانی کرد تا به وسیلهی آن نعمت بهره مند و متلذّذ گردد.[1] از این کلمه در آیات متعدّدی از قرآن کریم استفاده شده است، به عنوان نمونه پروردگار متعال می فرماید:
«بَلْ مَتَّعْتُ هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ».
ولى من اين گروه و پدرانشان را از مواهب دنيا بهرهمند ساختم تا حق و فرستادهی آشكار (الهى) به سراغشان آمد.[2] و یا در آیهی دیگری فرموده است:
«بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ.
ما آن ها و پدرانشان را (از نعمت ها) بهره مند ساختيم، تا آن جا كه عمر طولانى پيدا كردند (و مايهی غرور و طغيانشان شد) آيا نمى بينند كه ما پيوسته به سراغ زمين آمده، و از آن (و اهلش) مى كاهيم؟! آيا آن ها غالبند (يا ما)؟![3] بنا بر این «مَتِّعْنِي» یعنی: مرا بهره مند ساز.
و امّا کلمهی «هُدی» در کتب لغت چنین معنا شده: «الْهِدَايَةُ دلالةٌ بلطفٍ». هدایت، راهنمایی و ارشاد همراه با لطف و مهربانی است.[4]
«فى أسماء اللّه تعالى "الْهَادِي" هو الّذى بصّر عباده و عرّفهم طريق معرفته حتّى أقرّوا بربوبيّته، و هَدَى كلّ مخلوق إلى ما لا بدّ له منه فى بقائه و دوام وجوده».
یکی از اسماء خداوند تعالی «هادی» است و هادی کسی است که به بندگانش بصیرت می دهد و آن ها را با مسیرِ شناخت خود آشنا می کند تا به ربوبیّت پروردگار اقرار نمایند، و خداوند هر مخلوقی را به سوی آن چه در بقاء و دوامِ وجود و حیات او ضروری است، راهنمایی می کند.[5] کلمهی هدایت و مشتقّات آن کاربرد فراوانی در قرآن کریم دارد، البته جای تعجّب نیست چراکه قرآن کریم کتاب هدایت است و خداوند متعال برنامهی مکتوب کمال بشر را در این کتاب مقدّس ارائه نموده است تا با تعلیم انبیاء و اولیاء الهی، بشر را به سوی غایت مطلوب از آفرینش رهنمون باشد. قرآن کریم می فرماید:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ».
آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايهی هدايت پرهيزكاران است.[6] و یا در آیهی دیگری فرموده است:
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ ...».
ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده كه راهنماى مردم و دلايلى روشن از هدايت و جدايى (بين حق و باطل) است.[7] پس هُدی یا هدایت به معنای راهنمایی به همراه لطف و مهربانی است.
در مورد معنای «إسْتَبْدَلَ بِهِ»، این کلمه از مادهی «بدل» گرفته شده که به معنای: «(الْبَدَلُ:) خلفٌ من الشيء»، جایگزین از شیء، می باشد.[8] در لسان العرب چنین آمده است:
«اسْتَبْدَلَ به، ... إتَّخَذَ مِنهُ بَدَلاً».
یعنی جایگزینی از آن چیز برگزید.[9] خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
«وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً».
و اگر تصميم گرفتيد زنى را جايگزين همسر خويش كنيد، مهر فراوانى كه به او داده ايد پس نگيريد. آيا براى پس گرفتن، به تهمت و گناه آشكار متوسّل مى شويد؟![10] در نتیجه «لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ» به این معناست: چیزی را جایگزین آن نکنم، آن را عوض نکنم.
از آن جایی که موضوع دعای امام سجّاد(ع) در این فراز از دعای مکارم الاخلاق، مبحث «هدایت» است و هدایت در دین مبین اسلام بحث بسیار مهمّ و ریشه ای است به طوری که آیات فراوانی از قرآن کریم را به خود اختصاص داده، لذا لازم است تا به قدر نیاز و مجالی که داریم، برخی از عناوین مهمِّ این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
هدایت الهی
خداوند متعال هادی است و بندگان خود را به سوی کمال هدایت می کند. در آیات متعدّدی از قرآن کریم در رابطه با هدایت الهی سخن گفته شده است. پروردگار تبارک و تعالی می فرماید:
«... وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى كند.[11] حال باید دید چگونه خداوند بندگان خود را هدایت می کند. با دقّت در آیات قرآن کریم، می توان نتیجه گرفت که هدایت الهی به سه صورت تحقّق می یابد:
اوّل: هدايت تكوينى: كه در تمام موجودات جهان وجود دارد. منظور از هدايت تكوينى رهبرى موجودات به وسيلهی پروردگار متعال و زير پوشش نظام آفرينش و قانون مندي هاى حساب شدهی جهان هستى است مثل این که خداوند دانه و هسته را جوری آفریده که وقتی در خاك قرار گرفت و شرایط رشد برایش فراهم شد، جوانه می زند، آن هم به این شکل که ريشه اش به سمت پائين (برای جذب بیشتر آب و مواد غنیّ خاک) و ساقه اش در جهت بالاى خاك (برای دریافت نور خورشید و عمل لقاح و ...) حركت مي كند. قرآن مجيد در اين زمينه از زبان موسى(ع) مى گويد: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»
پروردگار ما همان كسى است كه همه چيز را آفريد و سپس آن را هدايت كرد.[12]
دوّم: هدايت تشريعى: كه به وسيلهی پيامبران و كتاب هاى آسمانى انجام مى گيرد و انسان ها با تعليم و تربيت آنان در مسير تكامل پيش مى روند، شاهد آن نيز در قرآن فراوان است از جمله مى خوانيم:
«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا ...»[13]
آن ها را راهنمايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت مى كنند.[14]
سوّم: هدايت توفيقى: كه زمينه اش از خود انسان آغاز مي شود، هدايتى كه اختصاص به كسانى دارد كه خود در راه هدايت و رسيدن به كمال حركت كرده باشند. بعضی از آیاتی که به این نوع از هدایت ارتباط و اشاره دارد عبارت اند از:
-«وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُم»؛
كسانى كه هدايت يافته اند، خداوند بر هدايتشان مى افزايد و روح تقوا به آنان مى بخشد.[15] آرى آن ها نخستين گام هاى هدايت را شخصاً برداشته، و عقل و خرد و فطرت خويش را در اين راه به كار گرفته اند، سپس خداوند طبق وعده اى كه داده است، مجاهدان راهش را هدايت و راهنمايى بيشتر مى كند، نور ايمان به قلب آن ها مى افكند، و از شرح صدر و روشن بينى بهره مندشان مى سازد، اين از نظر اعتقاد و ايمان و امّا از نظر عمل، روح تقوا را در آن ها زنده مى كند، آن چنان كه از گناه متنفّر مى شوند و به طاعت و نيكى عشق مى ورزند.[16]
-«وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدى ...».
(امّا) كسانى كه در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان مى افزايد.[17] بديهى است هدايت درجاتى دارد هنگامى كه درجات نخستين آن به وسيلهی انسان پيموده شود خداوند دست او را مى گيرد و به درجات عالي تر مى برد، و همچون درخت بارورى كه هر روز مرحلهی تازه اى از رشد و تكامل را مى پيمايد، اين هدايت يافتگان نيز در پرتو ايمان و اعمال صالحشان هر روز به مراحل بالاترى گام مى نهند.[18]
-«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ ...».
كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آن ها را در پرتو ايمانشان هدايت مى كند.[19] اين نور هدايت الهى كه از نور ايمانشان سرچشمه مى گيرد، تمام افق زندگانى آن ها را روشن مى سازد، در پرتو اين نور آن چنان روشن بينى پيدا مى كنند كه جار و جنجال هاى مكتب هاى مادى، و وسوسه هاى شيطانى، و زرق و برق هاى گناه، و زر و زور، فكر آن ها را نمى دزدد، و از راه به بيراهه گام نمى نهند.[20]
-«ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ».
هيچ مصيبتى رخ نمى دهد مگر به اذن خدا و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى كند و خدا به هر چيز داناست.[21]
-«وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ».
و آن ها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راه هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است.[22] تمام اين آيات و آیات دیگری از این دست دلالت بر اين دارد كه اوّل ايمان و نيكوكارى، سپس زیاد شدن هدايت از سوى خداوند متعال.[23]
راه است و چاه و دیدهی بینا و آفتاب / تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بی راه می رود / بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
ادامهی این بحث را در نوشتار بعدی دنبال خواهیم کرد ان شاء الله.
خودآزمایی
1- انواع هدایت الهی را نام برید؟
2- آیه ای از قرآن کریم را پیرامون هدایت توفیقی بیان کنید؟
پینوشتها
[1] رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ج 3 ص 307.
[2] سوره زخرف/ آیه 29 (ترجمه مکارم).
[3] سوره انبیاء/ آیه 44 (ترجمه مکارم).
[4] مفردات الفاظ القرآن ص 835.
[5] النهايه في غريب الحديث و الاثر ج 5 ص 253.
[6] سوره بقره/ آیه 2 (ترجمه مکارم).
[7] سوره بقره/ آیه 185 (ترجمه مشکینی).
[8] کتاب العین ج 8 ص 45.
[9] لسان العرب ج 11 ص 48.
[10] سوره نساء/ آیه 20 (ترجمه ارفع).
[11] سوره بقره/ آیه 213 (ترجمه مکارم).
[12] سوره طه/ آیه 50.
[13] سوره انبیاء/ آیه 73.
[14] برگرفته از: تفسير نمونه ج 1 ص 67 و 68.
[15] سوره محمّد/ آیه 17 (ترجمه مکارم).
[16] تفسير نمونه ج 21 ص 448.
[17] سوره مریم/ آیه 76 (ترجمه مکارم).
[18] تفسير نمونه ج 13 ص 125.
[19] سوره یونس/ آیه 9 (ترجمه مکارم).
[20] تفسير نمونه ج 8 ص 233.
[21] سوره تغابن/ آیه 11 (ترجمه مکارم).
[22] سوره عنکبوت/ آیه 69 (ترجمه مکارم).
[23] برگفته از: ترجمه مفردات راغب ج 4 ص 504 تا 507 (با دخل و تصرّف).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکیزاده