کد مطلب: ۳۵۴۹
تعداد بازدید: ۵۴۵
تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۰
امر به معروف و نهی از منکر| ۷
مرزهای امر به معروف و نهی از منکر محدود به منطقه ای خاص نمی‌شود. آثار و نشانه‌های امر به معروف و نهی از منکر را می‌توان حتّی در میان امّت‌هایی از مناطق مختلف دنیا مشاهده کرد.
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که با بیان مصادیق مختلف و محسوس، به طور خاص نشان دهنده‌ی پیشینه‌ی طولانی امر به معروف و نهی از منکر و رویکرد گوناگون بشر در مواجهه‌ی با آن است. در این بخش به بررسی تعدادی از این آیات و تفاسیر و روایات مربوط به آن می‌پردازیم تا در این موضوع از دریای معارف بی پایان قرآن و عترت بهره‌ی بیشتری برداشت کنیم.
 

شهدای امر به معروف و نهی از منکر
 

«إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ».
 كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى‌‏ورزند و پيامبران را به ناحق مى‌‏كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‌‏كنند به قتل مى‌‏رسانند، به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده.[1] شیخ طوسی در توضیح عبارت «وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ» می‌نویسد: «معناه الّذين يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر». معنای این عبارت کسانی هستند که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.[2]
آیه به روشنی نشان می‌دهد امر به معروف و نهی از منکر در امّت‌های گذشته بخشی از مناسبات اجتماعی بوده است. فعل مضارعِ «یأمرون» که از نظر ادبی دلالت بر استمرار دارد، بر همین معنا دلالت می‌کند، یعنی همواره گروهی از مردم در برابر امور ناشایست به پاخواسته و امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند، تا جایی که حتّی برخی از ایشان چون پیامبران و ... هزینه‌های سنگینی مثل قتل را به خاطر اقامه و احیای این فریضه می‌پرداختند. از ابى عبيده جرّاح روايت شده كه به پيغمبر گفتم كدام مردم در قيامت عذابشان از همه سخت‏ تر است، فرمود: مردمى كه پيغمبر يا آمر به معروف و ناهى از منكر را بكشند و بعد اين آيه را خواند:
«وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ ...»
سپس پيغمبر فرمود: اى ابا عبيده! بنى اسرائيل 43 پيغمبر را در ساعت اوّل روز كشتند و 112 مرد از عابدان بنى اسرائيل که به امر به معروف و نهى از منكرِ قاتلان انبياء قيام كردند؛ همه‌ی آن‌ها را نيز در آخر همان روز كشتند و اين است كه خداوند می‌فرمايد:
«فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»
يعنى به آن‌ها خبر ده كه عذابى پر درد در انتظارشان است.[3] از نکات مهم در این آیه، کاربرد فعل مضارع (یکفرون) و (یقتلون) است که نشان می‌دهد این کار، سیره و روش آنان بود و کشتن انبیا و آمران به عدالت، گویا بخشی از برنامه‌ی زندگی آن‌ها شده بود.
حضرت امیر المؤمنین(ع) خطاب به معاویه فرمودند:
«يا معاوية، إنا أهل بيت اختار الله لنا الآخرة على الدنيا، و لم يرض لنا بالدنيا ثوابا. يا معاوية، إن نبي الله زكريا قد نشر بالمناشير، و يحيى بن زكريا (ذبح و) قتله‏ قومه و هو يدعوهم إلى الله عز و جل [و ذلك لهوان الدنيا على الله‏]. إن أولياء الشيطان قد حاربوا أولياء الرحمن، و قد قال الله عز و جل في كتابه: إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ‏».
 ای معاویه! ما اهل بیتی هستیم که خداوند برایمان به جای دنیا، آخرت را برگزید و برای ما راضی به ثواب دنیا نشد. ای معاویه! همانا نبی خدا زکریّا به وسیله‌ی ارّه‌ها تکّه تکّه شد و یحیی پسر زکریّا (سرش بریده شد و) قومش او را کشتند، در حالی که او قومش را دعوت به سوی خدای عزّ و جلّ می‌کرد [و این به خاطر خواری دنیا نزد خداست]. همانا دوستان شیطان با دوستان خدای رحمن جنگیدند و خداوند عزّ و جلّ در کتاب خود فرمود:
 إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ ...». [4]
 

گستردگی حوزه‌ی جغرافیایی امر به معروف و نهی از منکر
 

«لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ * يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ».
آن‌ها همه يكسان نيستند، از اهل كتاب جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى‌‏كنند و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى‌‏خوانند در حالى كه سجده مى‌نمايند. * به خدا و روز ديگر ايمان مى‌‏آورند، امر به معروف و نهى از منكر مى‌كنند و در انجام كارهاى نيك، پيشى مى‌‏گيرند و آن‌ها از صالحانند.[5]
مرزهای امر به معروف و نهی از منکر محدود به منطقه ای خاص نمی‌شود. آثار و نشانه‌های امر به معروف و نهی از منکر را می‌توان حتّی در میان امّت‌هایی از مناطق مختلف دنیا مشاهده کرد. در تفسیر این دو آیه‌ی شریفه آمده است: «اهل كتاب همه يكسان نيستند، و در برابر افراد تبه ‏كار، كسانى در ميان آن‌ها يافت مى‌‏شوند كه در اطاعت خداوند و قيام بر ايمان ثابت قدمند ... و به وظيفه‌ی امر به معروف و نهى از منكر قيام مى‌‏كنند ...».[6] در مورد این که این آیات به چه افرادی اشاره دارد، در تفاسیر مطالبی مطرح شده ولی در برخی از تفاسیر با استناد به روایات، این دو آیه را شامل حال40 نفر از مسیحیان نجران، 32 تن از مردم مسیحی حبشه و 8 نفر از مردم روم می‌دانند.[7] همان طور که پیداست، گستردگی حوزه‌ی جغرافیایی امر به معروف و نهی از منکر نشان می‌دهد این فریضه، علاوه بر پیشینه‌ی زمانی، از حیث جغرافیایی نیز در مناطق مختلف سابقه داشته است.
 

توصیه به امر به معروف و نهی از منکر در امّت‌های گذشته
 

لقمان حکیم توصیه‌های مختلف و راه گشایی به فرزند خود داشته و قرآن کریم برخی از این وصایا را ذکر نموده است، از جمله از قول او می‌فرماید:
«يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ».
پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مى‌‏رسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است.[8]
همان طور که از آیه‌ی شریفه پیداست، وجوب نماز و امر به معروف و نهی از منکر مخصوص اسلام نیست، زیرا لقمان قبل از اسلام به این دو سفارش می‌کند؛ ضمن این که گویای این واقعیت است که پیش از اسلام نیز اولیای خدا و بزرگان، فرزندان خود را از حیث آگاهی‌ها به قدری بالا می‌بردند که اولاً معروف و منکر را بشناسند، ثانیاً بتوانند به معروف‌ها امر و از منکرها نهی کنند.[9]
 

پیامبران و امر به معروف و نهی از منکر خانواده
 

پروردگار متعال در قرآن کریم به رسول گرامیش فرمان می‌دهد که خانواده‌ی خود را نسبت به نماز، امر به معروف کن، می‌فرماید:
«وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى».
خانواده‌ی خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش! از تو روزى نمى‌خواهيم (بلكه) ما به تو روزى مى‌‏دهيم و عاقبت نيك براى تقواست.[10] و یا در جای دیگر در مدح و توصیف اسماعیل صادق الوعد که از انبیاء الهی بود، می‌فرماید:
«وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا * وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا».[11]
و در اين كتاب (آسمانى) از اسماعيل (نيز) ياد كن، كه او در وعده‏‌هايش صادق، و رسول و پيامبرى (بزرگ) بود! * او همواره خانواده ‏اش را به نماز و زكات فرمان مى‌‏داد و همواره مورد رضايت پروردگارش بود.[12]
در کامل الزّیارات روایتی از امام صادق(ع) در باره‌ی این پیامبر خدا آمده است که دارای نکته‌ی زیبا و قابل توجّهی است. امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«إِنَّ إِسْمَاعِيلَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ‏ كانَ‏ صادِقَ‏ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا لَمْ يَكُنْ إِسْمَاعِيلَ بْنَ إِبْرَاهِيمَ ع كَانَ نَبِيّاً مِنَ الْأَنْبِيَاءِ بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخَذُوهُ فَسَلَخُوا فَرْوَةَ رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ فَأَتَاهُ مَلَكٌ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِي إِلَيْكَ فَمُرْنِي بِمَا شِئْتَ فَقَالَ لِي أُسْوَةٌ بِمَا يُصْنَعُ بِالْحُسَيْنِ ع».
همانا اسماعیلی که خداوند تعالی در کتابش می‌فرماید: [و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن، كه او در وعده‏‌هايش صادق، و رسول و پيامبرى (بزرگ) بود]، اسماعیل پسر ابراهیم(ع) نبود بلکه پیامبری از پیامبران بود که خداوند او را به سوی قومش مبعوث کرد؛ (امّا) قومش او را گرفتند و پوست سر و صورتش را کندند. پس فرشته ای از جانب خداوند تبارک و تعالی نزد او آمد و عرضه داشت: همانا خدا مرا به سوی تو فرستاده است، پس به هر چه می‌خواهی مرا امر کن. اسماعیل گفت: آن چه با حسین(ع) انجام خواهد شد برای من الگو و اسوه است.[13]
و در روایت دیگری آمده است که اسماعیل این گونه پاسخ داد:
«يَكُونُ لِي بِالْحُسَيْنِ أُسْوَةٌ
حسین(ع) اسوه‌ی من است».[14] یعنی چنان که در امّت پیغمبر خاتم صلّی الله علیه و آله، فرزند او و پاره‌ی تنش، حضرت حسین(ع) در برابر مصائب و ظلم‌های فاسقان امّت، صبر نموده و مظلومانه به شهادت خواهد رسید، من نیز بر مصائب و ستم قوم خود صبر می‌کنم و جام شهادت را می‌نوشم.
آری اسماعیل نبیّ همان طور که در شهادت خود و صبرِ بر مصائب آن، به حضرت سیّد الشّهدا(ع) اقتدا کرد، در دوران حیات و سلوک خویش نیز همچون مقتدایش حسین(ع) زندگی کرد. همان طور که حضرت ابا عبد الله(ع) چهره‌ی درخشان امر به معروف و نهی از منکر است، اسماعیل نبی نیز به شهادت قرآن، اهل امر به معروف و نهی از منکر بود؛ و چنان چه امام حسین(ع) در راه اقامه‌ی این فریضه و احیای دین خدا خون خود را نثار پروردگار نمود، اسماعیل نیز در این مسیر جان خود را فدای خداوند عزّ و جلّ کرد. و این است حیات و ممات حسینی.
«اللّهمّ اجعل محیای محیا محمّد و آل محمّد و مماتی ممات محمّد و آل و محمّد»
 

خودآزمایی
 

1- با استناد به آیه ای از قرآن کریم گستردگی جغرافیایی امر به معروف و نهی از منکر را تبیین کنید؟
2- در باره‌ی اسماعیل صادق الوعد و ارتباط او با حضرت امام حسین(ع) توضیح دهید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] سوره آل عمران/ آیه 21 (ترجمه مکارم).
[2] التبيان في تفسير القرآن ج ‏2 ص 423.
[3] همان ص 422/ ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن ج ‏4 ص 7.
[4] البرهان في تفسير القرآن ج ‏1 ص 605.
[5] سوره آل عمران/ آیه 113 و 114 (ترجمه مکارم).
[6] تفسير نمونه ج ‏3 ص 56.
[7] همان ص 57.
[8] سوره لقمان/ آیه 17 (ترجمه مکارم).
[9] تفسير نور ج ‏9 ص 261.
[10] سوره طه/ آیه 132 (ترجمه مکارم).
[11] سوره مریم/ آیه 54 و 55 (ترجمه مکارم).
[12] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهی از منکر در آیینه قرآن کریم ص 42 تا 45 و 47.
[13] كامل الزيارات ص 64/ در علل الشرایع (شیخ صدوق) نیز این حدیث با سند صحیح در ج 1 ص 77 آمده است.
[14] همان ص 65.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: