کد مطلب: ۳۶۹۴
تعداد بازدید: ۱۰۹۵
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۲
امر به معروف و نهی از منکر| ۱۲
«نظارت وجدان» یا «خودکنترلی»، مؤثّرترین و کارآمدترین نوع نظارت است که از برتری های ادیان الهی شمرده می شود. «نظارت بیرونی» فقط در صورتی مؤثّر خواهد بود که انسان از درون نیز خود را کنترل کند...

نظارت درونی

 
پیش از این بیان گردید که اسلام به نظارت درونی و بیرونی معتقد است و نظارت درونی، برخاسته از وحی یا وجدان (فطرت) است. همچنین گفتیم که نظارت برخاسته از وحی را «نظارت الهی» و نظارت برخاسته از وجدان را «نظارت وجدانی» می نامیم و هر دو نوع این نظارت ها به بیدارباش وجدان (فطرت) انسان باز می گردد. حال وقت آن فرا رسیده تا نظارت درونی (نظارت الهی و نظارت وجدانی) را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
 

نظارت الهی
 

در بسیاری از آیات قرآن تأکید شده که انسان در محضر خداست و خدا و فرشتگان الهی، رفتار و حتّی نیّت وی را کنترل می کنند. همچنین به انسان یادآور می شود، خداوند ناظر بر همه کارهای اوست، چنان که در آیاتی از قرآن کریم می خوانیم:
«... إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ». خداوند به اعمال شما بيناست.[1]
«... وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ». و خدا به آن چه عمل مى ‏كنيد، آگاه است.[2]
«لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ ...». آن چه در آسمان ها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آن چه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى ‏كند.[3]
«... إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ». خدا از (اسرار) درون سينه ‏ها آگاه است.[4]
«... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً». خداوند، مراقب شماست.[5]
«... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَسِيباً». خداوند حساب همه چيز را دارد.[6]
پیامبران خدا از طریق وحی، از «نظارت الهی» بهره مند می شدند. برخی توطئه های پنهانی دشمنان علیه رسول خدا صلّی الله علیه و آله، از طریق وحی بر ایشان آشکار می شد. خداوند متعال در سوره نساء از نقشه و توطئه ی گروهی از منافقان سخن می گوید و می فرماید: «يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى‏ مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً». آن ها زشتكارىِ خود را از مردم پنهان مى ‏دارند امّا از خدا پنهان نمى ‏دارند، و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى ‏گفتند، خدا با آن ها بود، خدا به آن چه انجام مى ‏دهند، احاطه دارد.[7]
در شأن نزول این آیه در تفاسیر قرآن دو واقعه تاریخی ذکر شده است که هر دو بر نظارت الهی دلالت دارد:
واقعه اوّل- طايفه بنى ابيرق طايفه ‏اى نسبتاً معروف بودند، سه برادر از اين طايفه به نام بشر و بشير و مبشر نام داشتند. بشير به خانه مسلمانى به نام رفاعه دستبرد زد و شمشير و زره و مقدارى از مواد غذايى را به سرقت برد، فرزند برادر او به نام قتاده كه از مجاهدان بدر بود جريان را به خدمت پيامبر صلّی الله علیه و آله عرض كرد، ولى آن سه برادر يكى از مسلمانان با ايمان به نام لبيد را كه در آن خانه با آن ها زندگى مى ‏كرد در اين جريان متّهم ساختند.
لبید از اين تهمت ناروا سخت برآشفت، شمشير كشيد و به سوى آن ها آمد و فرياد زد كه مرا متّهم به سرقت مى ‏كنيد؟ در حالى كه شما به اين كار سزاوارتريد، شما همان منافقانى هستيد كه پيامبر خدا را هجو مى ‏كرديد و اشعار هجو خود را به قريش نسبت مى‏ داديد، يا بايد اين تهمت را كه به من زده ‏ايد ثابت كنيد يا شمشير خود را بر شما فرود مى ‏آورم. برادران سارق كه چنين ديدند با او مدار كردند، امّا چون با خبر شدند كه جريان به وسيله قتاده به گوش پيامبر صلّی الله علیه و آله رسيده، يكى از سخنوران قبيله خود را ديدند كه با جمعى به خدمت پيامبر صلّی الله علیه و آله بروند و با قيافه حق به جانب سارقان را تبرئه كنند، و قتاده را به تهمت ناروا زدن متّهم سازند. امّا آيه نازل شد و اين مرد بى‏ گناه را تبرئه كرد و خائنان واقعى را مورد سرزنش شديد قرار داد.
واقعه دوّم- زرهى از يكى از انصار در يكى از جنگ ها به سرقت رفت، آن ها به يك نفر از طايفه بنى ابيرق ظنين شدند، سارق هنگامى كه متوجّه خطر شد، زره را به خانه يك نفر يهودى انداخت و از قبيله خود خواست كه نزد پيامبر صلّی الله علیه و آله گواهى به پاكى او بدهند و وجود زره را در خانه يهودى دليل بر برائت او بگيرند. امّا آيات سوره نساء نازل گشت و حقيقت را روشن ساخت.[8]
موضوع نظارت الهی چنان بر همگان روشن بود که حتّی دشمنان رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز در واپسین سال های عمر آن حضرت به «نظارت الهی» معتقد بودند و همین «احساس نظارت» سبب می شد تا برخی از آن ها در گفتار و کردار خود با احتیاط عمل کنند. برای مثال، در تفسیر مجمع البیان آمده است:
روز فتح مكّه رسول خدا صلّی الله علیه و آله به بلال حبشى دستور فرمودند بلال روى پشت بام خانه كعبه رفته اذان گفت، عتاب بن اسيد (با شنیدن صدای اذان بلال) گفت: «سپاس خداوند را كه پدرم را كشت و اين روز را به خود نديد»، حرث بن هشام گفت: «آيا محمّد غير از اين كلاغ سياه مؤذّنى پيدا نكرده است؟!»، سهيل بن عمرو گفت: «اگر خدا بخواهد چيزى را تغيير دهد مى ‏دهد»، ابو سفيان گفت: «من حرفى نمى ‏زنم چون مى‏ ترسم خداى آسمان ها خبر مرا براى محمّد بازگو كند». جبرئيل بر حضرت نازل شد و گفته ‏هاى آنان را به حضرت رسانيد، حضرت آنان را احضار كرده در مورد گفته ‏هايشان از آنان پرسش فرمودند، همگى به گفته‏هاى خود اقرار كردند، به دنبال آن، آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُم» نازل شد، و خداوند آنان را از تفاخر در انساب و سرزنش فقراء، و تكاثر اموال مذمّت كرد.[9]
«احساس نظارت» سبب رشد جامعه انسانی خواهد شد. انسانی که پروردگار را ناظر بر همه اعمال و رفتار خود می داند، رفتارش را سامان می دهد و در انجام وظایفش کوتاهی نمی کند.
 

نظارت وجدانی
 

«نظارت وجدان» یا «خودکنترلی»، مؤثّرترین و کارآمدترین نوع نظارت است که از برتری های ادیان الهی شمرده می شود. «نظارت بیرونی» فقط در صورتی مؤثّر خواهد بود که انسان از درون نیز خود را کنترل کند، در غیر این صورت، فقط در حضور «ناظر بیرونی» درست کردار است و چنان چه «ناظر بیرونی» غفلت کند، او نیز از وظیفه خود سر باز می زند. کسانی که بر اعمال خود نظارت نمی کنند، در برابر «نظارت بیرونی» مقاومت می کنند و کارهای ناپسند خویش را پسندیده جلوه می دهند، چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ إذا قیلَ لَهُمْ لاتُفْسِدُوا فی اْلأَرْضِ قالُوا إنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ * ألا إنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لایَشْعُرُونَ». و هنگامى كه به آنان گفته شود: در زمين فساد نكنيد، مى ‏گويند: ما فقط اصلاح كننده‏ ايم * آگاه باشيد! اين ها همان مفسدانند ولى نمى ‏فهمند.[10]
ره آورد نظارت بیرونی برای جوامع انسانی، رفاه و امنیت است. حکومت ها با برنامه ریزی های فراوان، وضع رفاهی را سامان می دهند و امنیت لازم را برای افراد جامعه فراهم می کنند. سیستم های کنترل گوناگون دولتی، انسان ها را از دست درازی به اموال عمومی و زیاده خواهی بازمی دارند و از این طریق می کوشند، امنیت در جامعه نهادینه و گسترده شود. در این میان، جوامعی که به رابطه انسان و خدا عقیده دارند، موفّق تر هستند و هرچه از این میزان که اعتقاد درونی است کاسته شود، نظارت بیرونی افزایش می یابد و البته این نظارت، بسیار شکننده و آسیب پذیر است.
نقل است پادشاهی شیر درّنده ای داشت و شخصی را مأمور کرده بود هر روز گوسفندی در برابر شیر بیندازد تا او بخورد. پس از چند روز به او خبر دادند که نگهبان، ران گوسفند را برای خود بر می دارد. پس فرد دیگری را ناظر نگهبان کرد. ناظر و نگهبان، هم دست شدند و به این ترتیب، دو ران گوسفند نصیب آن دو می شد و نیمی از گوسفند، از آن شیر. پادشاه از این ماجرا خبردار شد و ناظر دیگری بر آن دو گمارد. از این پس شیر فقط سردست گوسفند را می خورد و دو ران و سردست دیگر نصیب ناظران و نگهبان گوسفند می شد. شاه وقتی از خیانت نگهبان و ناظران باخبر شد، ناظر دیگری تعیین کرد که البته سرانجام، شیر از گرسنگی مرد. اهمیّت و ارتباط نظارت درونی و همچنین آسیب پذیری نظارت بیرونی را می توان در قالب این داستان مشاهده کرد. حکایت نظارت بیرونی چنین است و تا هنگامی که ناظر درونی برنخیزد، ناظر بیرونی بازدارندگی درست و کاملی نخواهد داشت.
بیشترین سفارشات کتب آسمانی و انبیاء و اولیاء بر همین «نظارت درونی» است و ایشان پیش از «نظارت بیرونی» بر «نظارت درونی» تأکید می کردند. توصیه ی به تقوا بر پایه ایمان به خدا و روز جزا که در سراسر قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السّلام به وفور یافت می شود، اشاره به تحصیل و تقویت نظارت درونی انسان است. قرآن کریم می فرماید: «... وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً». و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى ‏كند.[11] یعنی تقوا که نتیجه و محصول محاسبه ی نفس و مراقبت از آن است، راه نجات و برون رفت از انواع مشکلات و گرفتاری های فردی و اجتماعی است. اگر روح تقوا بر تمام افراد بشر حاکم باشد، دیگر نوبت به ناظران بیرونی نخواهد رسید و همین امر موجب آسانی و گشایش در امور زندگی انسان می شود، چنان چه خداوند متعال می فرماید: «... وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً».  و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند كار را بر او آسان مى ‏سازد.[12]
لذا از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ‏ أَنْ‏ تُحَاسَبُوا عَلَيْهَا». خودتان را محاسبه کنید قبل از آن که مورد محاسبه (دیگران) قرار گیرید.[13] انسان خداباور که خود را کنترل می کند، هرگز نمی تواند کم کاری کند و می کوشد، کار خود را با دقّت و ظرافت به انجام رساند و از سوی دیگر به کسی ستم نمی کند. هر گاه این روحیه در جامعه نهادینه شد، نتیجه طبیعی آن رفاه و امنیت خواهد بود.[14]
 

خودآزمایی
 

1- با استناد به دو آیه از قرآن کریم نظارت الهی را توضیح دهید؟
2- نظارت وجدانی و نقش آن در رابطه با نظارت بیرونی را شرح دهید؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره بقره/ آیه 110 (ترجمه مکارم).
[2] همان/ آیه 234.
[3] همان/ آیه 284.
[4] سوره آل عمران/ آیه 119 (ترجمه مکارم).
[5] سوره نساء/ آیه 1 (ترجمه مکارم).
[6] همان/ آیه 86.
[7] همان/ آیه 108.
[8] برگرفته از: تفسير نمونه ج ‏4 ص 110 و 111.
[9] مجمع البيان في تفسير القرآن ج ‏9 ص 203/ ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن ج ‏23 ص 215.
[10] سوره بقره/ آیه 11 و 12 (ترجمه مکارم).
[11] سوره طلاق/ آیه 2 (ترجمه مکارم).
[12] همان/ آیه 4.
[13] الكافي (ط - الإسلامية) ج ‏8 ص 143.
[14] برگرفته از کتاب: شیوه های نظارتی امر به معروف و نهی از منکر در گفتار و سیره پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) ص 12 تا 16.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: