کد مطلب: ۳۸۲۷
تعداد بازدید: ۱۹۲۵
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۰
حج؛ برنامه‌ی تکامل| ۶۲
اجماع شيعه‌ی اماميّه بر اين است كه صحّت و مقبوليّت اعمال مسلمان در نزد خدا، مشروط به اقرار و اعتقاد به ولايت و امامت اميرالمؤمنين على(ع) و ائمّه‌ی اهل ‌البيت(ع) است و اخبار دالّ بر اين مطلب نيز از طريق شيعه و سنّى، در حدّ تواتر است...

زیارت| ۱


 

۱- به زيارت مرقد پاك رسول خدا(ص) و ائمّه‌ی هُدى(ع) مى‌رويم
 

اینک كه به فضل خدا، موفّق به زيارت بيت‌الله گردیده و از انجام مناسك حجّ، فراغت يافته‌ایم، با دلى سرشار از محبّت و روحى بانشاط از شدّت اشتياق به زيارت اولياى خدا، رو به «مدينه‌ی طيّبه» مى‌آوريم تا مرقد پاك رسول خدا(ص) و صدّيقه‌ی كبرى(س) و ائمّه‌ی هُدی(ع) را كه عمرى همچون مرغ در قفس به اشتياق زيارت و حضور در مزارشان بال و پر زده‌ايم، اكنون از نزديك دیده و تا آنجا كه مى‌توانيم، این جسم و جان خود را به مدفن شريفشان كه مهبط رحمت پروردگار است و مسكن بركات ايزد منّان، نزديك‌تر و نزديك‌تر سازيم و از صميم جان عرض ادب به آستان اقدس و اكرمشان نموده و از پرده‌ی دل به درگاهشان بناليم:
یا سادَتي وَ مَوالِيَّ اِنّي تَوَجَّهْتُ بِكُمْ اَئِمَّتي وَ عُدَّتي لِيَوْمِ فَقْري وَ حاجَتي اِلَي اللهِ وَ اسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ اِلَي اللهِ فَاشْفَعُوا لي عِنْدَاللهِ وَ اسْتَنْقِذُوني مِنْ ذُنُوبي عِنْدَاللهِ فَاِنَّكُمْ وَ سِيلَتي اِلَي اللهِ وَ بِحُبِّكُمْ وَ بِقُرْبِكُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللهِ فَكُونُوا عِنْدَاللهِ رَجائي يا سادَتي يا أوْلِياءَالله.[1]
ای سروران و آقاهای من! حقيقت آنكه من به سبب شما كه امامان من و ذخيره‌ی روز فقر و حاجتم می‌باشید، رو به خدا آورده‌ام و شما را شفيع خود در پيشگاه خدا قرار داده‌ام. حال، از من در نزد خدا به شفاعت پردازيد و مرا از عواقب سوء گناهانم برهانيد. چه؛ حقّاً شما وسيله‌ی من به سوى خداييد و به دوستى شما و نزديك گشتن به شما از خدا اميد نجات و سعادت دارم. پس مايه‌ی اميد من در نزد خدا باشيد اى سروران من! اى دوستان خدا.
 


۲- مودّت اهل بيت رسالت، اجر رسالت است
 


به حكم قرآن، مودّت خاندان پيغمبر، به عنوان اجر رسالت آن حضرت، وظيفه‌ی واجب امّت اسلامى است:
قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی.[2]
بگو [اى پيغمبر] من در ازاى تبليغ دين خدا و دعوت به سوى حق، از شما اجرى جز مودّت [دوستدارى] خويشاوندان نمى‌خواهم.
روایات از طريق شيعه و سنّى، در تفسير همين آيه رسيده است كه مراد از «قُرْبى»، عترت و اهل‌بيت رسول‌الله(ص) است كه طبق اخبار متواتره‌ی از فريقين، به تنصيص رسول خدا(ص) دارندگان علم كتاب و مرجع ناس از خواصّ و عوام، براى اخذ معارف و احكام آسمانى قرآن، معرّفى شده‌اند.[3]
لذا، غرض از ايجاب مودّت امّت، نسبت به عترت طاهره و اهل‌بيت وحى(ع) جز «اهتداء» به نور هدايت آن انوار الهیّه و نيل به سعادت جاودان و خلاصى از حبائل شيطان چيز ديگرى نمی‌باشد، چنانكه مى‌فرمايد:
قُلْ ما اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَجْرٍ اِلاّ مَنْ شاءَ اَنْ يَتَّخِذَ اِلى رَبِّهِ سَبيلاً.[4]
[ای پیغمبر] بگو من، اجری از شما، در قبال دعوت به حق نمی‌خواهم، جز این‌که کسی با رغبت و اختیار خود، راهی به سوی خدا بیابد.
یعنی؛ اجر من، همانا «راهيابى شما به سوى خدا» است كه آن هم طبق روايات ارجاع به اهل‌البيت، در پناه «عترت» تحقّق‌پذير است.
بنابراین، مودّت و عرض ارادت امّت اسلامى به آستان قدس خاندان عصمت(ع) مطلقاً به نفع امّت است نه به نفع مقام امنع رسالت و اهل‌بيت كرام آن حضرت چنانكه خدا مى‌فرمايد:
قُلْ ما سَئَلْتُكُمْ مِنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ.[5]
ای پيغمبر بگو: آنچه به عنوان اجر، از شما خواسته‌ام، به نفع خود شماست.
 


۳- ولايت، شرط صحّت و قبول اعمال است
 


اجماع شيعه‌ی اماميّه بر اين است كه صحّت و مقبوليّت اعمال مسلمان در نزد خدا، مشروط به اقرار و اعتقاد به ولايت و امامت اميرالمؤمنين على(ع) و ائمّه‌ی اهل ‌البيت(ع) است و اخبار دالّ بر اين مطلب نيز از طريق شيعه و سنّى، در حدّ تواتر است[6] كه ذيلاً نمونه‌اى آورده مى‌شود.
عن سلیمان الاعمش عن جعفر بن محمد عن آبائه قالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): يا عَلِيُّ اَنْتَ اَميرُالْمُؤمِنينَ وَ اِمامُ الْمُتَّقينَ، يا عَلِيُّ اَنْتَ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ وارِثُ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ خَيْرُ الصِّدّيقينَ وَ اَفْضَلُ السّابِقينَ يا عَلِيُّ اَنْتَ زَوْجُ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ وَ خَليفَةُ الْمُرْسَلينَ يا عَليُّ اَنْتَ مَوْلَي الْمُؤْمِنينَ، يا عَليُّ اَنْتَ الْحُجَّةُ بَعْدِي عَلَي النّاس اَجْمَعينَ اُسْتُوجِبَ الْجَنَّةَ مَنْ تَوَلاّكَ وَ اسْتَحَقَّ دُخُولَ النّارِ مَنْ عاداكَ. يا عَليُّ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفاني عَلي جَميعِ الْبَرِيَّةِ لَوْ اَنَّ عَبْداً عَبَدَاللهَ اَلْفَ عام ما قَبِلَ اللهُ ذلِكَ مِنْهُ اِلاّ بِوَلايَتِكَ وَ وِلايَةِ الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ وَ اِنَّ وِلاَيَتَكَ لا تُقْبَلُ اِلاّ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكَ وَ اَعْداءِ الاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ، بِذلِكَ اَخْبَرَني جَبْرَئيلُ(ع) فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ.[7]
سلیمانِ اعمش از امام صادق(ع) و آن حضرت از آباء كرامش نقل فرموده‌اند، رسول خدا(ص) فرمودند: يا على! تويى اميرالمؤمنين و امام متّقين. يا على! تويى سيّد اوصياء و وارث علم انبياء و بهترين صدّيقان و افضل سبقت‌گيرندگان در ايمان. تويى همسر سرور بانوان جهان و تويى جانشين پيغمبران. یا علی! تويى مولی و آقاى اهل ايمان و تويى حجّت بعد از من بر عموم آدميان. سزاوار بهشت، آن كسى است كه تو را دوست بدارد و مستحقّ دخول در آتش آن كسى است كه با تو دشمنى نماید. یا علی! قسم به كسى كه مرا به نبوّت برانگيخته و از جميع خلايق برگزيده است، اگر بنده‌اى خدا را هزار سال عبادت نماید اين عبادت او مقبول درگاه خدا نمی‌گردد مگر به ولايت تو و ولايت امامان از فرزندان تو و حقيقت آنكه ولايت تو مقبول نمى‌شود مگر به برائت و بيزارى از دشمنان تو و دشمنان امامان از فرزندان تو. اين مطلبى است كه جبرئيل [پيك وحى خدا] به من خبر داده است. پس هر كه مى‌خواهد [بپذيرد و] مؤمن شود و هر كه مى‌خواهد [انكار كند] و كافر گردد.
عَنْ اَبي حَمْزَه قالَ: قالَ لَنا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع): اَيُّ الْبِقاعِ اَفْضَلُ؟ فَقُلْتُ: اَللهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ. قالَ: اِنَّ اَفْضَلَ الْبِقاعِ ما بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقامِ وَ لَوْ اَنَّ رَجُلاً عُمِّرَ ما عُمِّرَ نُوحٌ(ع) في قَوْمِهِ ـ اَلْفَ سَنَةٍ اِلاّ خَمْسينَ عاماً ـ يَصُومُ النَّهارَ وَ يَقُومُ اللَّيْلَ في ذلِكَ الْمَقامِ ثُمَّ لَقِيَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ بِغَيْرِ وِلايَتِنا لَمْ يَنْتَفِعْ بِذلِكَ شَيْئاً.[8]
ابوحمزه، نقل كرده از امام سجّاد(ع) كه فرمود: كدام نقطه از نقاط زمين افضل است؟ گفتم: خدا و رسولش و فرزند رسولش داناترند. فرمود: افضل نقاط زمين، مابين ركن و مقام است [مقصود از ركن، آن زاويه‌ی از كعبه است كه حجرالاسود در آن منصوب است و مقصود از مقام، مقام ابراهيم(ع) است] و اگر مردى به اندازه‌ی عمر نوح(ع) كه در ميان قومش بسر برد [نهصد و پنجاه سال] عمر داده شود و در تمام اين مدّت در اين مكان [مابين ركن و مقام] به عبادت خدا بپردازد، روزها، روزه‌دار و شب‌ها، شب‌زنده‌دار باشد، امّا خدا را [به هنگام مرگ] به غير ولايت ما ملاقات نماید، هيچ بهره‌اى از آن همه عبادت خود نخواهد داشت.
 


تنها حجّ شیعه، حجّ مقبول است
 


عَنْ مُعاذِبْنِ كَثير قالَ: نَظَرْتُ اِلَی الْمَوْقِفِ وَ النّاسُ فيهِ كَثِيرٌ فَدَنَوْتُ اِلَی اَبِي عَبْدِاللهِ(ع) فَقُلْتُ: اِنَّ اَهْلَ الْمَوْقِفِ كَثيرٌ. قالَ: فَضَرَبَ بِبَصَرِهِ فَاَدارَهُ فيهِمْ ثُمَّ قالَ: اُدْنُ مِنِّي يا اَبا عَبْدِاللهِ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَقالَ: غُثاءٌ يَأتي بِهِ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ اللهِ مَا الْحَجُّ اِلاّ لَكُمْ. لا وَاللهِ ما يَتَقَبَّلُ اللهُ اِلاّ مِنْكُمْ.[9]
معاذ‌بن کثیر مى‌گويد: نگاه به موقف [عرفات] كردم در حالى كه مردم در آن فراوان بودند. پس به امام صادق(ع) نزديك شده و گفتم: حقّاً كه اهل موقف بسيارند! امام(ع) نگاه خود را به موقف انداخت و چشم خود را در ميان مردم چرخانيد و سپس فرمود: نزديك من بيا اى اباعبدالله [كنيه‌ی معاذ بوده]. من نزديك رفتم، فرمود: خس و خاشاكى است كه موج آن را از هر طرف مى‌آورد. به خدا قسم، نيست حجّ مگر براى شما [شیعه] نه! به خدا قسم نمى‌پذيرد خدا مگر از شما.
عَنِ الْحارِثِ بْنِ الْمُغَيْرَةِ قالَ: كُنْتُ عِنْدَ اَبی عَبْدِالله(ع) جالِساً فَدَخَلَ عَلَيْهِ داخِلٌ فَقالَ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ما اَكْثَرَ الْحاجَّ الْعامَ! فَقالَ: اِنْ شَاءُوا فَلْيَكْثُرُوا وَ اِنْ شَاءُوا فَلْيَقِلُّوا، وَ اللهِ ما يَقْبَلُ اللهُ اِلاّ مِنْكُمْ وَ لا يَغْفِرُ اِلاّ لَكُمْ.[10]
حارث بن مغيره مى‌گويد: در حضور امام صادق(ع) نشسته بودم؛ كسى داخل شد و گفت: يابن رسول‌الله امسال چه زيادند حجّاج! امام فرمود: مى‌خواهند زياد باشند و مى‌خواهند كم باشند [يعنى زياد و كم بودن یک جمعيّت بی‌مغز باطل‌العمل، داراى اثر نيست]. به خدا قسم، خدا قبول نمى‌كند مگر از شما [شیعه] و مغفرتش را شامل نمى‌سازد مگر نسبت به شما.
عَنْ اَبِي الْجارود عَنْ اَبِي جَعْفَرٍ(ع) قالَ: قُلْتُ لَهُ بِمَكَّةَ اَوْ مِني: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ما اَكْثَرَ الْحاجَّ! قالَ: ما اَقَلَّ الْحاجَّ! ما يُغْفَرُ اِلاّ لَكَ وَ لِاَصْحابِكَ وَ لا يُتَقَبَّلُ اِلاّ مِنْكَ وَ مِنْ اَصْحابِكَ.[11]
ابوالجارود مى‌گويد: در مكّه يا منى بود كه خدمت امام باقر(ع) عرض كردم: يابن رسول‌الله! چه بسيارند حجّاج! فرمود: چه كم هستند حجّاج! مغفرت خدا شامل نمی‌گردد مگر درباره‌ی تو و يارانت [از شیعه] و پذيرفته نخواهد شد مگر از تو و از يارانت.
عَنْ مَنْصُورِ الصَّیْقَل قالَ: کُنْتُ عِنْدَ اَبی عَبْدِالله(ع) فِی فُسْطاطِهِ بِمِنی، فَنَظَرَ اِلَی النّاسِ فَقالَ: یَأکُلونَ الْحَرامَ وَ یَلْبَسُونَ الْحَرامَ وَ یَنْکِحُونَ الْحرامَ وَ تأکُلُونَ الْحَلالَ وَ تَلْبَسُونَ الْحَلالَ وَ تَنْکِحُونَ الْحَلالَ. لا وَ اللهِ ما یَحِجَّ غَیْرُکُمْ وَ لا یُتَقَبَّلُ اِلّا مِنْکُمْ.[12]
از منصور صیقل نقل است که می‌گوید: در منی در خیمه‌ی امام صادق(ع) بودم، حضرت نگاه به مردم کرد و فرمود: حرام می‌خورند و حرام می‌پوشند و حراماً آمیزش با زنان می‌نمایند! و شما [شیعه] حلال می‌خورید و حلال می‌پوشید و حلالاً آمیزش با زنان می‌نمایید. نه! به خدا قسم، کسی غیر شما [شیعه] حجّ [صحیح و مقبول] بجا نمی‌آورد و از کسی جز شما، پذیرفته نمی‌شود.[13]
عَنْ زريق عَنْ اَبی عبداللهِ(ع) قالَ: قُلْتُ لَهُ: اَيُّ الاَعْمالِ اَفْضَلُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ؟ قالَ: ما مِنْ شَيْءٍ بَعْدَالْمَعْرِفَةِ يَعْدِلُ هذِهِ الصَّلوةَ وَ لا بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَالصَّلوةِ شَيْءٌ يَعْدِلُ الزَّكاةَ وَ لا بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ يَعْدِلُ الصَّوْمَ وَ لا بَعْدَ ذلِكَ شَيْءٌ يَعْدِلُ الْحَجَّ وَ فاتِحَةُ ذلِكَ كُلِّهِ مَعْرِفَتُنا وَ خاتَمَتُهُ مَعْرِفَتُنا.[14]
زریق می‌گوید: خدمت امام صادق(ع) عرض کردم: بعد از معرفت [شناسایی خدا و رسول] کدام عمل، افضل اعمال است؟ فرمود: هیچ چیز بعد از معرفت، برابری با این نماز نمی‌کند و بعد از معرفت و نماز، چیزی برابر با زکات نمی‌باشد و بعد از این، چیزی عدیل روزه محسوب نمی‌شود و چیزی بعد از آن، عِدل حجّ نمی‌باشد و تمام اینها با معرفت و شناسایی ما [امامان و حجج الهیّه] افتتاح می‌یابد و هم با معرفت ما اختتام می‌پذیرد.
قالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَتَمَسَّكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي، فَلْيَتَمَسَّكْ بِحُبِّ عَلِيٍّ وَ اَهْلِ بَيْتِي.[15]
هر که دوست دارد که چنگ به دستاویز محکم بزند، پس به حبّ علی و اهل بیت من متمسّک گردد.
حال این مودّت و محبّت به عترت(ع) که حسب‌الامر خدا و رسول خدا(ص) وظیفه‌ی ماست، مظاهر گوناگون دارد و از جمله‌ی مظاهر بارزه‌اش، زیارت مشاهد مشرّفه و بار سفر بستن و رفتن به سوی مراقد مُنَوَّره‌ی آن بزرگواران است که علاوه بر تصدیق عقل عاری از غرض که علاقه‌مندی به هر چه را که انتساب به محبوب دارد، شایسته و ممدوح می‌داند، در لسان روایات ائمّه‌ی اطهار(ع) نیز، ترغیب و تأکید فراوان در باب زیارت اولیای دین رسیده و تارک آن، مذمّت شده است.
فِقْهُ الرّضا(ع) ثُمَّ تَزُورُ قَبْرَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفي(ص) فَاِنَّهُ قالَ وَ مَنْ حَجَّ وَ لَمْ يَزُرْني فَقَدْ جَفاني وَ تَزُورُ قَبْرَ السّادَةِ بِالْمَدينَةِ.[16]
از فقه‌الرّضا(ع) نقل است: سپس زیارت می‌کنی قبر محمّد مصطفی(ص) را، چه آنکه آن حضرت فرموده است: هر کس حجّ بجا آورد و مرا زیارت ننماید، درباره‌ی من جفا کرده است و زیارت می‌کنی بزرگان [ائمّه‌ی هدی(ع)] را در مدینه.
قَالَ اَبُو جَعْفَرْ(ع) وَ نَظَرَ النَّاسَ فِي الطَّوافِ، قالَ: اُمِرُوا اَنْ يَطُوفُوا بِهذا ثُمَّ يَأتُونا فَيُعَرِّفُونا مَوَدَّتَهُمْ ثُمَّ يَعْرِضُوا عَلَيْنا نَصْرَهُمْ.[17]
امام باقر(ع) مردم را در حال طواف دید، فرمود: مأمور شده‌اند طواف این [بیت] نمایند و سپس سوی ما آمده و مودّت خود را به ما بشناسانند و نصرت و یاری خود را نسبت به ما عرضه بدارند.
عنِ الصّادِقِ(ع) اَنَّهُ قالَ: اِبْدَئُوا بِمَكَّةَ وَاخْتِمُوا بِنا.[18]
از امام صادق(ع) است که فرمود: از مکّه آغاز کنید و به ما ختم نمایید.
از این حدیث استفاده می‌شود که تأخیر زیارت از حجّ، دارای فضیلت بیشتر است.
عَنْ يَحْيَي بْنِ يَسار قالَ: حَجَجْنا فَمَرَرْنا بِاَبِي عَبْدِاللهِ(ع) فَقالَ:حاجُّ بَيْتِ اللهِ وَ زُوّارُ قَبْرِ نَبِيِّهِ(ص) وَ شيعَةُ آلِ مُحَمَّدٍ! هَنِيئاً لَكُمْ.[19]
یحیی بن یسار گوید: ما حجّ بجا آوردیم و بر امام صادق(ع) گذشتیم. [از طریق ترحیب و تحسین] فرمود: حجّاج بیت خدا و زوّار قبر پیغمبر خدا و شیعیان آل‌محمد! گوارا باد بر شما.
عَنِ الحسن بن علیِّ الْوَشّاء، قالَ: قُلْتُ لِلرِّضا(ع): ما لِمَنْ زارَ قَبْرَ اَحَدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ؟ قالَ: لَهُ مِثْلُ مَنْ اَتی قَبْرَ اَبی عَبْدِاللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ: وَ ما لِمَنْ زارَ قَبْرَ اَبی عبداللهِ(ع)؟ قالَ: اَلْجَنَّةُ وَ اللهِ.[20]
حسن بن علی و شّاء می‌گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: چه ثوابی هست برای کسی که قبر یکی از امامان(ع) را زیارت نماید؟ فرمود: ثواب کسی که قبر ابی‌عبدالله [الحسین(ع)] را زیارت کند به او داده می‌شود. راوی می‌گوید: گفتم برای زائر قبر ابی‌عبدالله(ع) چه ثوابی است؟ فرمود: بهشت به خدا قسم.
عَنْ اَبی عبداللهِ(ع) اَنَّهُ قالَ: مَنْ زارَنا في مَماتِنا فَكَاَنَّما زارَنا فِي حَياتِنا وَ مَنْ جاهَدَ عَدُوَّنا فَكَاَنَّما جاهَدَ مَعَنا وَ مَنْ تَوَلّي لِمُحِبِّنا فَقَدْ اَحَبَّنا وَ مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنا وَ مَنْ اَعانَ فَقيرَنا كانَ مُكافاتُهُ عَلي جَدِّنا مُحَمَّدٍ(ص).
امام صادق(ع) فرموده‌اند: هر کس بعد از مرگ ما به زیارت ما آید، مثل این است که در زمان حیات، ما را زیارت کرده است و هر که جهاد با دشمن ما نماید، چنان است که همراه ما قیام به جهاد نموده باشد و کسی که دوستدار ما را دوست بدارد به حقیقت، ما را دوست داشته است و کسی که مؤمنی را مسرور نماید در واقع ما را مسرور ساخته است و کسی که فقیر ما را دستگیری و اعانت کند، به عهده‌ی جدّ ما محمّد(ص) است که جبران خدمت او بنماید.
عَنْ اَبی عَبْدِاللهِ(ع) عَنْ اَبيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللهِ الاَنْصاري قالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ(ص) فِي حَديثِ طَويلٍ: اِنَّ اللهَ قَدْ وَكَّلَ بِفاطِمَةَ(س) رَعيلاً مِنَ الْمَلائِكَةِ يَحْفَظونَها مِنْ بَيْنِ يَدَيْها وَ مِنْ خَلْفِها وَ عَنْ يَمينِها وَ عَنْ يَسارِها وَ هُمْ مَعَها فِي حَياتِها وَ عِنْدَ قَبْرِها بَعْدَ مَوْتِها يُكْثِرُونَ الصَّلوةَ عَلي اَبِيها وَ بَعْلِها وَ بَنِيها فَمَنْ زارَني وَ مَنْ زارَ عَلِيَّ بْنَ اَبیطالِب(ع) فَكَاَنَّما زارَ فاطِمَةَ(ع) وَ مَنْ زارَ الْحُسَيْنَ(ع) فَكَاَنَّما زارَ عَلِيّاً(ع) وَ مَنْ زارَ ذُرِّيَّتَهُما فَكَاَنَّما زارَهُما.[21]
به نقل امام صادق(ع) پیغمبر اکرم(ص) ضمن یک حدیث طولانی فرمود: خدا فوجی از ملائکه را موکّل بر حفظ فاطمه(س) نموده است که از پیش‌رو و از پشت سر و از جانب راست و چپ به نگهبانی و محافظت آن حضرت مأمورند. آن فرشتگان، پیوسته در حیات او همراهند و بعد از مرگ نیز مجاور قبرش می‌باشند و درود فراوان بر پدر و شوهر و فرزندان او می‌فرستند. پس هر که مرا بعد از وفات زیارت کند، مانند این است که در حال حیات زیارت کرده و هر کس فاطمه(س) را زیارت کند مثل این است که مرا زیارت نموده و هر کس علیّ بن ابیطالب(ع) را زیارت نماید مانند این است که فاطمه(س) را زیارت کرده و هر کس فرزندان آن دو معصوم را زیارت نماید، گویی خود آن دو بزرگوار را زیارت نموده است.
 


خودآزمایی
 


1- غرض از ايجاب مودّت امّت، نسبت به عترت طاهره و اهل‌بيت وحى(ع) را بیان کنید؟
2- صحّت و مقبوليّت اعمال مسلمان در نزد خدا، مشروط به چیست؟
3- امام سجّاد(ع) فرمودند كدام نقطه از نقاط زمين افضل است؟ 
 
 

پی‌نوشت‌ها


1 قسمتى از دعاى توسّل.
2 سوره‌ی شورى، آیه‌ی ۲۳.
3 تفسير الميزان، جلد ١٨، صفحه‌ی ۴٧.
4 سوره‌ی فرقان، آیه‌ی ۵۷.
5 سوره‌ی سبأ، آیه‌ی ۴۷.
6 بحارالانوار، طبع جديد، جلد ٢٧، صفحه‌ی ١۶۶.
7 همان، جلد ٢٧، صفحه‌ی ١٩٩، نقل از مناقب ابن شاذان.
8 ثواب‌الاعمال، صفحه‌ی ٢۴٣.
9 بحارالانوار، جلد 27، صفحه‌ی 172، نقل از امالي شيخ.
10 همان، صفحه‌ی ١٨۵، نقل از محاسن.
11 همان، صفحه‌ی ١٩۶، نقل از بشارة‌المصطفى.
[12]. بحارالانوار، جلد ۲۷، صفحه‌ی ۱۹۹، نقل از فضائل‌الشّیعه.
[13]. ظاهراً مراد از «ناس و مردم» مذهب شیعه‌اند و سبب حرام بودن خوراک و پوشاک و نکاح آن، منع خمس و حبس حقّ امام(ع) است که تعلّق به اموال می‌گیرد چنانکه در روایات آمده است: «قال امیرالمؤمنین (ع): هَلَکَ النّاسُ فی بُطُونِهِمِ و فُرُوجِهِمْ لِاَنَّهُمْ لَمْ یُؤَدُّوا اِلَیْنا حَقَّنا اَلا وَ اِنّ شیعَتَنا مِنْ ذلِکَ فی حِلّ» و عِنَ الصّادق(ع): «اَلنّاسُ کُلُّهُمْ یَعیشُونَ فی فَضْلِ مَظْلِمَتِنا الا اِنّا اَحْلِلْنا شِیعَتَنا مِن ذلک» وافی، جلد دوّم، ابواب الخمس، ذیل صفحه‌ی ۴۶.
[14]. بحارالانوار، جلد ۲۷، صفحه‌ی ۲۰۲، نقل از امالی شیخ.
[15]. بحارالانوار، جلد ۲۷، صفحه‌ی ۷۹، نقل از عیون اخبارالرّضا(ع).
[16]. مستدرک‌الوسائل، کتاب الحجّ، ابواب‌المزار، صفحه‌ی ۱۸۹.
[17]. همان.
[18]. کافی، جلد ۴، کتاب الحجّ، صفحه‌ی ۵۴۹.
[19]. مستدرک‌الوسائل، کتاب الحجّ، ابواب‌المزار، صفحه‌ی ۱۸۹.
[20]. همان.
[21]. مستدرک‌الوسائل، کتاب الحجّ، ابواب‌المزار، صفحه‌ی ۱۸۹.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: