کد مطلب: ۵۲۱۵
تعداد بازدید: ۵۵۴
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۳
در جستجوی علم دین | ۴
پس از اعتقاد به صفات كمال خدا كه از جمله‌ی آن، صفت حكمت و رحمت و عدالت است، به لزوم هدایت و تنظیم قانون زندگی انسان و بیان و اجرای آن به گونه‌ی عاری از هرگونه خطا و تخلّف ـ که همان مسأله‌ی نبوّت و امامت توأم با عصمت ـ ‌است اعتقاد پیدا می‌كند...

فصل دوّم: تحصیل اصول عقاید

 

تحصیل علم در «مسائل اعتقادی» از طریق استدلال عقلی بر هر مسلمانی واجب عینی است.
بر هر فرد مسلمانی واجب است (به گونه‌ی وجوب عینی) كه اصول دین خود را كه عبارت از اعتقاد به وجود خدا آفریدگار جهان با صفات كمالش و لزوم نبوّت و امامت و حتمیّت روز حساب و قیامت است، با دلیل عقلی در حدّ وُسْع خود تحصیل كند و قلباً معترف به آنها باشد، هر چند در مقام بیان نتواند دلیل معتقدات خود را تشریح كند یا تشكیكات دیگران را پاسخ گوید و منحرفی را به راه آورد. به دست آوردن این علم و اعتقاد یک وظیفه‌ی همگانی است؛ یعنی از متعمّق‌ترین افكار بشری همچون بوعلی سینا و خواجه‌نصیر طوسی و فارابی و امثال اینها گرفته تا ساده‌ترین درک‌های عادی از پیرزنان پشم‌ریس روستایی و شتربان بیسواد صحرایی، همه باید دارای این علم باشند. بنابراین، طبیعی و بدیهی است که به‌دست آوردن آن باید بسیار ساده و آسان باشد و چنین نیز هست؛ چرا که یک انسان سلیم‌الوجدان دور از هرگونه لجاج و عناد و تعصّب، اگر اندکی خود را از شواغل زندگی پرجنجال مادّی فارغ سازد و به خود بازگردد و گوش هوش به ندای فطرت ـ یعنی سرشت و خلقت سراسر فقر و نیاز خویشتن ـ فرا دهد، خواهد دید كه آوای استعانت و استمداد از تمام ابعاد و نواحی وجودش بلند است و دست حاجت از سراسر هستی‌اش به سوی یک كانون جود و بخشش و اعطا دراز است و همه چیز خود را به لسان حال و استمداد از آن منبع فضل و كرم می‌خواهد و می‌گیرد. آنگاه اگر به سایر كائنات خارج از وجود خودش توجّه كند، در چهره‌ی کلّ موجودات از جماد و نبات و حیوان و زمین و آسمان نیز نشان فقر و نیاز می‌بیند و فریاد استعانت و استمداد از زبان حال جمله‌ی ذرّات جهان می‌شنود.
یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ؛[1]
و همین فقر و نیاز عالم روشن‌ترین دلیل بر وجود غنّی هستی‌بخش به عالم است، آن هم مبدأ و هستی‌بخشی كه متّصف به تمام صفات كمالی است كه نمونه‌ی آن صفات در مخلوقات گوناگون جهان موجود است؛ چرا كه ممكن نیست آفریدگار حیات و علم و قدرت و عقل و شعور و سمع و بصر، خود فاقد این همه باشد كه دادن دلیل داشتن است.
خشک ابری که بود زاب تِهی
 ناید از وی صفت آب‌دهی
و پس از اعتقاد به صفات كمال خدا كه از جمله‌ی آن، صفت حكمت و رحمت و عدالت است، به لزوم هدایت و تنظیم قانون زندگی انسان و بیان و اجرای آن به گونه‌ی عاری از هرگونه خطا و تخلّف ـ که همان مسأله‌ی نبوّت و امامت توأم با عصمت ـ ‌است اعتقاد پیدا می‌كند و به دنبال این اعتقاد، توجّه به حتمیّت تشكیل موقف حساب برای تمییز متخلّف از مطیع نسبت به قوانین خدا و سپس كیفر و پاداش متخلّفان و مطیعان در ماورای این جهان، در قلب حاصل می‌شود. این یک راه بسیار ساده و در عین حال عمومی‌ برای تحصیل علم در مسائل اعتقادی و اصولی دین است كه بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است و به این معنا حدیث «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ» درست است و حق است و مسلّم.


خودآزمایی


1- بر هر فرد مسلمانی واجب است كه اصول دین خود را چگونه تحصیل کند؟
2- چرا به‌دست آوردن علم اصول دین بسیار ساده و آسان باشد؟

3- روشن‌ترین دلیل بر وجود غنّی هستی‌بخش چیست؟

 

پی‌نوشت

 

[1]ـ سوره‌ی الرّحمن، آیه‌ی 29.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: