کد مطلب: ۵۷۷۱
تعداد بازدید: ۲۵۵
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۵
با جوانان | ۵
باید شما با ایمانی که دارید، باید همین حالت شایسته را داشته باشید. از فوت ثواب و محروم شدن از کار نیک ناراحت شوید. بنابراین در مقام جبران گذشته برآیید و شکر و سپاس خدای متعال را به جا آورید که این وجدان روشن را به شما عطا فرموده است.

نامه شماره ۵


خدمت مرجع عالی‌مقام شیعه، آیت الله العظمی صافی مدظله العالی
با عرض ادب و ارادت
برای رهایی از گرفتاری‌های روحی و سلب توفیقاتی که قبلاً داشته‌ام، چه باید کرد؟
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
 
نامه شکایت‌آمیز شما از حالات روحی و تأسف بر سلب بعضی توفیقاتی که داشته‌اید، واصل شد.


ملامت نفس


این روحیه گله از نفس و توجه به منابع روحانی یا [توجّه به] ابتلا به خسارت‌ها و زیان‌های معنوی، دلیل بیداری ضمیر و حیات قلب و آگاهی و سلامتی روح است و ضد حالت غفلت و بی‌اعتنایی به گناه است و حالت معاتبه نفس است، که در اصلاح باطن بسیار مؤثر است.
در احادیث شریفه، قریب به این مضمون آمده است که در امم گذشته، شخصی بود که سالیان دراز عبادت می‌کرد، سپس به رسم آن زمان‌ها قربانی کرد و مقبول درگاه الوهیت ـ عزّ اسمه ـ نشد. او خود را و نفس خود را مخاطب قرار داد و گفت: «به من نرسید آنچه رسید مگر از تو و نیست گناه، مگر از تو». خطاب شد که: «این نکوهش و توبیخ نفس، از آن سال‌ها عبادت بهتر است».[۱]


طلب توفیق از خدا


باید شما با ایمانی که دارید، باید همین حالت شایسته را داشته باشید. از فوت ثواب و محروم شدن از کار نیک ناراحت شوید. بنابراین در مقام جبران گذشته برآیید و شکر و سپاس خدای متعال را به جا آورید که این وجدان روشن را به شما عطا فرموده است. به شکرانه آن برنامه‌هایی را که داشته‌اید با شوق و نشاط از سر بگیرید. از خدا توفیق بخواهید و کمک و یاری طلب کنید. ان شاء الله حال شما از گذشته هم بهتر خواهد شد و صفای باطن و نورانیت قلب شما، بیشتر می‌شود.


زنگار قلب


باید بنده، همواره مراقب حالات نفسانی و قلب خود باشد که در حدیث است: «دل نیز مانند آهن زنگ می‌گیرد، و با تلاوت قرآن کریم و یاد مرگ، زنگ آن زدوده می‌شود».[۲]
اگر بتوانید نفس خود را جریمه کنید و آن را در راه اطاعت و ریاضت، زحمت بیشتر بدهید.
زاید بر برنامه، اگر می‌توانید از مال خود، انفاق نمایید، نماز بیشتر بخوانید یا قرآن زیادتر تلاوت کنید. چنانچه در احوال بعضی بزرگان گفته شده است که وقتی نماز مغرب را مختصری از اول وقت تأخیر انداخت، به کفاره آن و تأدیب خود، بنده‌ای را آزاد کرد.


عوامل سلب توفیق


این فقرات دعاوی شریف ابی حمزه ثمالی[۳] را با توجه بخوانید و اگر عیبی در کارتان است، آن را اصلاح کنید:

«مَا لِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی وَقَرُبَ مِنْ مَجالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةً أَزَالَتْ قَدَمِی وَحالَتْ بَیْنِی وَبَیْنَ خِدْمَتِکَ سَیِّدِی لَعَلَّکَ عَنْ بابِکَ طَرَدْتَنِی، وَعَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی وَ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَبَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی...».[۴]
اینها اشاره به یک سلسله از عوامل قلّت یا سلب توفیق است که به هر حال توجه‌آموز، بیدارگر و عافیت‌بخش است.
من امیدوارم شما تحت تأثیر هیچ‌یک از عواملی که در این دعا یاد شده قرار نگرفته باشید. به امید خدا برنامه‌ها را مانند گذشته، اجرا کنید؛ جلو بروید؛ قدم بردارید که سعادت‌های بزرگ و درجات عالی و مقامات بلند در انتظار شماست.
به حضرت بقیة‌الله، مولانا المهدی ـ ارواح العالمین له الفداء ـ، متوسل باشید و برای فرج ایشان دعا کنید.
به این بنده ضعیفِ سرمایه از دست داده و در بندِ نفس گرفتار مانده، از راه مرحمت دعا کنید.
ثَبَّتَکُمُ اللهُ وَإِیَّانَا بِالْقَولِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرِینَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.
والسلام علیکم و رحمة الله
لطف الله صافی


پی نوشت ها

 

[۱]. حمیری قمی، قرب‌الاسناد، ص۳۹۲؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۳.
[۲]. فیض کاشانی، المحجة البیضاء؛ ج 2، ص 211. «إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ کَمَا یَصْدَأُ الْحَدِیدُ. فَقِیلَ یَا رَسُولَ الله: وَمَا جَلاءُهَا. فَقَالَ: تَلاوَةُ الْقُرْآنِ وَذِکْرُ الْمَوْتِ»؛ «همانا دل‌ها آن‌گونه که آهن زنگ می‌زند، زنگ می‌زنند. عرض شد که ای رسول خدا به چه چیزی زنگار دل‌ها پاک می‌شود؟ فرمود: با خواندن قرآن و یاد مرگ».
[۳]. عوف بن اسلم، معروف به ابی حمزه ثمالی، از اصحاب حضرت امام زین‌العابدین(ع).
[۴]. صحیفه سجادیه، ص ۲۲۲؛ طوسی، مصباح‌المتهجد، ص۵۸۸؛ ابن طاووس، اقبال‌الاعمال، ج۱، ص۱۶۴؛ کفعمی، المصباح، ص۵۹۳ـ۵۹۴؛ محدّث قمی، مفاتیح‌الجنان. «خدای من! چه شد که هر وقت گفتم درون من، اصلاح شده و جایگاه من نزدیک توبه‌کنندگان شده است، گرفتاری‌ای پیش آمد که ثبات قدم را از من گرفت و مانع خدمت به تو شد. مولای من! شاید که مرا از درگاه خویش رانده‌ای و از خدمتت [بندگی، در بارگاه قدست] برکنار کرده‌ای یا آنکه دیدی من در حق تو کوتاهی کردم، پس تو نیز مرا از خویش دور کردی یا آنکه دیدی من از تو روی گردانم، پس مرا از خود راندی یا شاید مرا در زمره دروغ‌گویان یافتی از این روی، رهایم کردی یا شاید دیدی که من سپاسگزار نعمت‌های تو نیستم، پس مرا محروم ساختی یا شاید مرا همنشین عالمان ندیدی از این رو خوارم نمودی؛ یا آنکه مرا در میان غفلت‌ورزان دیدی از رحمتت، ناامیدم کردی یا آنکه دیدی با اهل باطل انس می‌گیرم پس مرا به آنان واگذاردی».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: