اشاره: دکتر مرتضی صافی، فرزند حضرت آیت الله العظمی صافی مدّظلهالعالی، به عنوان نفر ممتاز دکترای قلب در ایران، جهت تکمیل تحصیلات به کشور انگلستان اعزام شد.
وی دو سال بعد، پس از کسب فوق تخصّص قلب و عروق، به کشور بازگشت و هماکنون، عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه شهید بهشتی تهران بوده، و در بیمارستان شهید مدرّس تهران، مشغول فعّالیّت است.
نامهای که ذیلاً میآید خطاب به دکتر صافی به هنگام حرکت به لندن، به عنوان سر راهی او، نگاشته شده و متضمّن نکات ارزشی ـ اخلاقی فراوانی است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ؛[۱]
بعد الحمد و الصلاة؛
فرزند بسیار عزیزم و نور چشمانم، مرتضی جان! اکنون که به حول و قوّه الهی، عازم سفر خارج برای ادامه تحصیلات میباشی، امیدوارم از انواع توفیقات بهرهمند شوی و وجهه همّتت را هم از جهت صورت و هم از جهت معنا بلند و عالی و متعالی قرار دهی.
از جهت صورت، نیل به عالیترین مقامات علمی را هدف بدانی و از جهت معنا این سفر را یک سفر الهی و برای خدا قرار دهی که هرچه درس بخوانی و هرچه تلاش کنی و هرچه بیشتر تحقیق نمایی، همه را به حساب خدا و حسنات نامه اعمال تو محسوب سازند.
سفر به این نیّت که با کسب معلومات در طریق خودکفایی امت اسلام و جامعه مسلمین و بینیازی آنها از کفر و خدمت به مسلمانان گام برمیداری، بسیار مقدس و عبادت است.
سرّ انحطاط ظاهری کنونی مسلمین، عقب ماندن آنها در علوم مادّی و ظاهری از بیگانگان است؛ چنانکه علت تفوّق کفار بر مسلمانان نیز، پیشرفته بودن آنها در این علوم است.
اگر جوانانی که به خارج میروند، به این فکر باشند که باید این قلاع مادی و تکنیک را فتح کنند و هرکدام برای عالم اسلام افتخار، مایه سربلندی و بینیازی از دیگران شوند، یقیناً این وابستگی و احتیاج کنونی برطرف میشود و مسلمانان به استقلال علمی نایل میگردند.
چرا نباید تو و امثال تو در رشتههای مختلف علمی در دنیا سرشناس و مشار بالبنان باشید؛ با اینکه در استعداد و هوش سرشار اگر از دیگران قویتر نباشید، ضعیفتر نیستید. غرض این است که همواره یادت باشد برای چه و به منظور تقدیس و کسب چه رتبه والایی سفر کردهای! خدا ناظر بر تو است! از او کمک بخواه و به او توکل و اعتماد کن!
مبادا مظاهر مادی آنجا، فکر تو را مشغول سازد و از راهت بیرون براند که خدای نخواسته صبح کنی در حالی که از آنچه میخواستی دستت پر شود، خالی باشد و با دست خالی برگردی!
آنجا اگر وسایل تحصیل فراهم است، وسایل بازداشتن انسان از مسیر راه کمال و سعادت نیز بسیار است و مرد میخواهد که در دام این ملهیّات نیفتد و نیکبختی خود را به آن نفروشد.
در تعهد دینی خود و ولایت اهل بیت(ع) ثابتقدم باش و هرکس را در این راه، آزموده و پخته شناختی، با او باب مصاحبت و دوستی باز کن!
در مجالس اسلامی که در مجامع اسلامی یا جاهای دیگر تشکیل میشود، خالصانه و بیریا برای کسب فیض و زنده نگهداشتن تعهدات مذهبی شرکت نما و آن مجالس را بزرگ میشمار و قدر بدان!
خلاصه، چنان فرض کن که همه در انتظار تو هستند؛ کلّ جامعه مسلمانان منتظر نتیجه تلاش تو و امثال تو هستند؛ دوستان و آشنایان همه منتظرند؛ خویشاوندان تو، پدر و مادرت، همه منتظر و چشم به راهند؛ بیماران همه منتظرند. همه این امور را فراموش ننما و از هر زحمت و کوشش، در راه موفقیت علمی استقبال کن و اگر ناملایماتی در خلال کار پیش آمد، اعتنا نکن که (رنج راحت بدان چه شد مطلب بزرگ).
شکیبا و ثابتقدم و استوار دنبال کار خودت باش که انشاءالله تعالی، شاهد توفیق را در آغوش بگیری.
سختیهای کار و هر فشاری را در این طریق میبینی، به حساب خدا محسوب دار و از ضعف و سستی و ناامیدی پرهیز کن!
تا میتوانی نام خدا بر زبان آر و از ذکر خفی و یاد قلبی نیز غافل مباش و صلوات بر محمّد و آل محمّد(ع) به خصوص حضرت بقیةالله ـ ارواحنا فداه ـ را فراموش نکن و تحصیلاتت را برای بهتر و بیشتر خدمت کردن به آن حضرت و شیعیان آن بزرگوار پرمایه و پرمحتوا ساز.
چون با حال کسالت مجال بیش از این نیست، امید است «تو خود حدیث مفصّل از این مجمل بخوانی». تو را به خدا سپردم و از خدا برایت سعادت دارین و توفیق مسئلت مینمایم.
اگر بعضی از کسان و خویشان، زر و زیوری برای سر راهی به شما تقدیم کردهاند، من هم این چند کلمه را به عنوان سر راهی، به شما میسپارم، یقیناً قبول مینمایی.
و لا حول و لاقوة الا بالله و السلام علیک و رحمة الله و برکاته
فدایت لطف الله صافی
[۱]. توبه، ۱۰۵. «و بگو کارتان را بکنید، به زودی خداوند و پیامبر او و مؤمنان در کار شما خواهند نگریست».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی