فصل پنجم
از عوامل مؤثّر در تولید قساوت دل، جلوهی بیپردهی زن در برابر مرد است که در دنیای امروز به نام تمدّن و تجدّد در زندگی، به حدّ افراط رسیده و بلوایی در عالم به پا کرده و آتشی در اجتماعات بشری افروخته است که به این آسانی خاموش نخواهد شد.
آنچه که فعلاً منظور بحث ماست بیحجابی زن در برابر مرد و معاشرت بیقید و بند مردان با زنان است که به راستی از خطرناکترین عوامل انحراف بشر است که به عنوان موجبی از موجبات بیماری مهلک قساوت قلب و سنگدلی است که در لسان شرع مقدّس، مایهی بطلان انسانیّت انسان و موجب هلاکت دائم معرّفی شده است.
از همین جا ارزش و عظمت دستور حکیمانهی اسلام به دست میآید که زن را موظّف به حجاب و پوشش فرموده و مرد را هم از نگاه به زن نهی صریح کرده و با این دو دستور متین آسمانی، سدّی محکم میان مرد و زن کشیده و آن دو را به طرزی عجیب از هم جدا ساخته است. با اینکه مردان و زنان مسلمان (به معنای واقعی کلمه) در یک محیط و در یک اجتماع زندگی میکنند، در یک شهر و در یک محلّه و احیاناً در یک خانهاند، امّا در عین اجتماع، چنان از هم دور و از مفاسد رفتار و گفتار تحریکآمیز و خطرانگیز یکدیگر در امانند که گویی هر یک در میان قلعه و حصاری جداگانه هستند و کاملاً از آرامش فکری و طهارت زندگی برخوردارند و این، نتیجهی عمل به همان دو دستور عالی اسلامی است: زن دارای حجاب است و مرد هم، چشمپوش از زن.
در یک کشور اسلامی، زن مسلمان طبق دستور دینش به هنگام خروج از منزل، سراپای بدن را در حجاب عفّت میپوشاند و چشم به مردان بیگانه نمیدوزد. از کوچکترین رفتار و گفتار تحریکآمیز میپرهیزد و از ورود به محلّ اجتماع مردان خودداری میکند. از آن طرف مرد مسلمان نیز طبق دستور دینش از نگاه به زنان نامحرم میپرهیزد و بیش از حدّ ضرورت با یک زن نامحرم سخن نمیگوید و از ورود به محلّ اجتماع زنان دوری میکند. در نتیجه نه افکار شیطانی به دلها راه مییابد و نه مغزهای جوانان توفانی میشود! نه مردان، بوالهوس میگردند و نه زنها هرزه دل! نه بلای خانمانسوز طلاق، آشیانهها را بر هم زده و اطفال بیگناه را بیسرپرست و نابسامان میسازد و نه مراکز فحشا رونق مییابد! نه جوانان، دیوانه شده و خودکشی میکنند و نه دختران، گوهر عفّت خود را به رایگان از دست میدهند! بلکه همه جا فکرها پاک است و مغزها آرام! مردها مشغول کارند و زنها تاج افتخار! خانوادهها کانون محبّت و کودکان، شاداب و خرّم! جوانان، سرگرم مطالعات علمیاند و در مسیر ترقّی! دختران همچون گوهر درخشان در صدف عفّت و عصمت در امان!
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ؛[1]
بگو به مردان با ایمان! دیدگان خود را فرو خوابانند [از دیدنیهای ناشایست چشم بپوشند] و دامنهای خود را حفظ کنند. این برای آنان پاکیزهتر است؛ خدا به آنچه میکنند آگاه است.
یا جملهی «ذلِک ازکی لَهُم» نشان میدهد که پاکی و طهارت اجتماعی در گرو پاکی دامنهاست و پاکی دامنها بستگی به پاکی چشمها دارد. دل، به دنبال چشم میرود و زنای چشم، زنای دامن را باعث میشود. در محیطی که زنها بیپرده جلوه کنند و مردها هم بیپروا نگاه به اندام زن نمایند، مسلّم این محیط مراکز فحشا به وجود میآورد و مردان و زنان زناکار در خود میپروراند و امراض خانمانسوز و نسل برانداز از خود میجوشاند و آلودگی و ناپاکی در تمام شئون زندگی ظاهر میشود! نطفههای ناپاک در آنچنان محیط نشو و نما کرده و پستها و مشاغل حسّاسی را به دست میگیرند و تمام زندگی مادّی و معنوی مردم را به آلودگی و ناپاکی میکشانند و به همه چیز رنگ فساد میزنند! پس بسیار متین و عمیق است فرمان قرآن که میفرماید:
قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي لَهُمْ.
شما ای خانمهای مسلمان و خواهران ایمانی! توجّه بیشتری بفرمایید و بدانید که وظیفهی شما در این محیط فعلی و دنیای روز، فوقالعاده سنگین است. نحوهی زندگی و طرز رفتار شما از حیث شوهرداری و بچّهپروری، لباس پوشیدن و از خانه بیرون رفتن و در خارج خانه، کیفیّت راه رفتن و سخن گفتن و با مردان نامحرم مواجه گشتن و سایر جزئیّات کنارتان، در اصلاح و افساد زندگی خانوادگی و اجتماعی، بسیار مؤثّر و شایان دقّت و مراقبت است به طوری که کوچکترین مسامحه و سهلانگاری یا بیپروایی و بیتقوایی از ناحیهی شما خطری بزرگ بار آورده و مسئولیّتی عظیم در پیشگاه خداوند سریعالحساب و شدیدالعقاب خواهید داشت.
باز هم تذكّراً باید بگویم من در این سخن با خانمها و دختر خانمهایی طرف صحبتم که مسلمانند و معتقد به قرآن. به رسالت پیغمبر اعظم حضرت محمّد مصطفی(ص) و رستاخیز قیامت و ثواب و عقاب خدا اقرار و اعتراف دارند و به آستان مقدّس اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عرض احترام و ادب میکنند و دستورات آسمانی خدا و پیغمبر و امام را فوق تمام مقرّرات و قوانین بشری میدانند و برای هیچ فکر و دستوری که مخالف احکام مقدّسهی قرآن و دستورات امامان(ع) باشد، ارج و احترامی قائل نیستند و هر تمدّنی را که مباین با تمدّن اسلامی باشد توحّش میدانند و از آن متنفّرند.
بله، با این گروه از بانوان و دوشیزگان آشنای با دین که حقّاً روشنفکران واقعی و واقعبینان روشن هستند طرف صحبتیم، وگرنه زنان و دخترانی که اصلاً از منطق دین بیخبرند و از اوّل تربیت مذهبی نداشتهاند؛ تا چشم گشودهاند، خود را در دامن سینماها و مجلاّت اغواگر دیدهاند و نعرههای مستانهی خوانندگان رادیو را شنیدهاند و فریب الفاظ بیمغز (متمدّن و متجدّد و روشنفکر) را خوردهاند و بیاطّلاع از منطق عقلانی خردمندان و روشنفکران واقعی جهان، تن به توفان هوس داده و به تحریک شیّادان و هوسبازان، به جنبش در آمده و با کمال سفاهت و جهالت، پشت پا به تمام حدود و قیود اخلاقی زدهاند؛ نه معرفت و شناسایی نسبت به خالق و آفریدگار عالم دارند و نه حرفی از احکام الهی و مقرّرات دینی به گوشتان خورده و نه حقوق طبیعی مرد و زن فهمیدهاند و نه خبری از عوالم بعد از مرگ و بدبختیها و نکبتهای آیندهی خود شنیدهاند، همچنان مست لایعقل به زندگی آلوده و نکبتبار خود ادامه میدهند و از راههای گوناگون به آتش فساد اجتماع دامن میزنند و شعلهور میسازند. هم خود میسوزند و هم دیگران را میسوزانند؛ مسلّم با این دسته از زنان مست اسیر دام هوس، سخن وعظ و نصیحت گفتن و آیات قرآن خواندن، آهنِ سرد کوبیدن است و آب در غربال ریختن که ابداً سودی نخواهد داشت. چه بجا گفتهاند:
محلّ قابل و آنگه نصیحت قائل / چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال
نصیحت همه عالم چو باد در قفس است / به گوش مردم نادان و آب در غربال
بحث با این دسته از مردم، راه دیگری دارد و منطق خاصّی که مربوط به بحث در عقائد است و فعلاً از هدف این مقاله خارج است.
۱- از عوامل مؤثّر در تولید قساوت دل کدام است؟
۲- جملهی «ذلِک ازکی لَهُم» در آیهی ۳۰ سوره نور نشان دهنده چیست؟
[1]ـ سورهی نور، آیهی ۳۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت