کد مطلب: ۶۷۲۴
تعداد بازدید: ۲۹۷
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۰
شرح زیارت جامعه کبیره | ۵۰
تقريباً دارنده‌ی ملكه‌ی عصمت در برابر گناه و معصيت دارای چنين حالی است. گناه ـ که به نظر ما لذّت‌بخش است و طبعاً هم گرایش به آن داریم، منتهی از ترس جهنّم یا از ترس مردم مرتکب آن نمی‌شویم ـ در نظر انسان معصوم، تنفّرانگیز و مشمئزّکننده است. در اینجا مثال ديگری ذكر می‌کنیم: در نظر بگيريد آبی صاف و زلال است امّا می‌دانیم كه داخل آن آب، لباس‌های بيماران مبتلا به جذام را شسته‌اند.

اَلْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ


«[منِ زائر شهادت می‌دهم که] شما [اهل بیت نبوّت] دارای صفت عصمت هستید و [در پیشگاه خدا] مکرّم و مورد تکریم خدایید».


عصمت چيست، معصوم كيست؟


ما شیعه‌ی امامیّه معتقدیم که همه‌ی انبیاء(ع) و همه‌ی ائمّه‌ی هدی(ع) معصوم از گناه و مصون از هر گونه خطا و اشتباهند. «عصمت» یک نوع حالت قوّت نفسانی است که وقتی در انسانی به‌وجود آمد، از ارتكاب هر عمل مخالف با رضای خدا خودداری می‌کند. البتّه، «تقوا» و «عدالت» نیز، که ملکه‌ی رادعه‌ی* نفسانیّه است، از همین سنخ است ولی عصمت درجه‌ی نهايی اين ملكه است و به گونه‌ای است که انسان معصوم، چون آگاهی كامل از نتايج شوم گناه دارد، نه تنها اقدام به گناه نمی‌كند، بلكه فكر گناه هم به دل راه نمی‌دهد و در قلب خود احساس تمايل به معصيت نمی‌كند. انسان معصوم در عين اين كه قادر به ارتكاب گناه است، از آن اجتناب می‌كند؛ مانند كسی كه ميل به غذايی دارد ولی چون طبيب گفته يا خودش به اين نتيجه رسيده كه مضرّ است، از آن نمی‌خورد و بلكه از آن غذا احساس نفرت شديد می‌كند و از نگاه كردن به آن و شنيدن اسم آن نيز مشمئزّ* و متنفّر می‌گردد.


چرا معصوم گناه نمی‌كند؟


تقريباً دارنده‌ی ملكه‌ی عصمت در برابر گناه و معصيت دارای چنين حالی است. گناه ـ که به نظر ما لذّت‌بخش است و طبعاً هم گرایش به آن داریم، منتهی از ترس جهنّم یا از ترس مردم مرتکب آن نمی‌شویم ـ در نظر انسان معصوم، تنفّرانگیز و مشمئزّکننده است. در اینجا مثال ديگری ذكر می‌کنیم: در نظر بگيريد آبی صاف و زلال است امّا می‌دانیم كه داخل آن آب، لباس‌های بيماران مبتلا به جذام را شسته‌اند. آيا هيچ ممكن است ما درعين شدّت عطش از آن آب بياشاميم؟ هرگز؛ بلكه از تصوّر نوشیدن آن آب احساس تنفّر می‌کنیم. پس ما در برابر خوردن آن آب معصومیم؛ یعنی در عین قادربودن به نوشیدن آن، ممکن نیست آن آب را بياشاميم، چون از آلودگی آن آگاهيم؛ و صفت عصمت نيز از مقوله‌ی علم است و معصوم كسی است كه عالم به پيامدهای نامطلوب گناه است و با داشتن آن علم، سرزدن گناه از وی ناممكن است، در عين این‌که كاملاً قادر به ارتکاب آن است.
به فرموده‌ی خواجه نصیر طوسی(رحمة الله علیه) در تجرید:
وَ لا یُنافِی الْعِصْمَة اَلقُدْرَة؛
«عصمت منافات با قدرت ندارد».
معصوم آن نيست كه نتواند گناه كند بلكه آن است كه بتواند و نكند. ما با آن‌كه می‌توانيم غذای مسموم را بخوريم، نمی‌خوريم؛ با آن‌كه می‌توانيم به سيم بدون پوشش حامل برق دست بزنيم، نمی‌زنيم؛ چون از پيامد شوم آن كه هلاكت است، آگاهی داريم. امامان(ع) در مورد تمام گناهان، آن حال را دارند كه ما در مورد غذای سمّی و سیم برق داریم. آنان در برابر تمام گناهان معصومند آن گونه كه ما در برابر خوردن غذای سمّی و تماسّ با سیم لخت برق معصوميم؛ بنابراين، رمز عصمت علم است و آگاهی كامل از عواقب شوم معصيت. در ميان مؤمنان نيز افرادی كه ايمان قوی‌تری به احكام دين خود دارند، از گناه پرهيز بيشتری دارند تا آنجا كه از شنيدن اسم ربا و اكل مال يتيم* آن‌گونه متوحّش می‌شوند که از دیدن مار و عقرب و افعی؛ چون اين آيه از قرآن باورشان شده كه می‌گويد:
إنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أمْوالَ الْیَتامَی ظُلْماً إنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً...؛
«آنان كه ظالمانه مال يتيمان را می‌خورند، هم اكنون دارند آتش می‌خورند...».
منتهی، فعلاً چهره‌ی آتشين آن پشت پرده است.
...سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً؛[1]
«...به زودی سر از آتش سوزان در می‌آورند».


چرا انسان مؤمن گناه نمی‌كند؟


انسان مؤمن اين آيه از قرآن را باور كرده است، لذا از مال يتيم می‌گريزد و نزديكش نمی‌رود؛ چرا كه قرآن گفته است:
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ...؛[2]
«به مال يتيم نزدیک نشويد...».
دقيقاً مراقب است كه حبّه‌ای از مال یتیم با اموالش مخلوط نشود؛ امّا آن یکی با بی‌پروايی تمام می‌خورد و هر دو هم مسلمانند، امّا او باور كرده و اين باور نكرده است. اين يكی ربا را هم با آسودگی خاطر می‌خورد و حال آن كه، قرآن كريم با صراحت گفته است كه خدا و رسولش اعلان جنگ با رباخواران كرده‌اند:
یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ * فَإنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...؛[3]
«ای مؤمنان، از خدا بترسيد و اگر ايمان داريد، آنچه از ربا باقی‌مانده است؛ واگذاريد وگرنه، بدانيد كه به جنگ خدا و رسولش رفته‌ايد...».
آيا راستی انسان مؤمن به قرآن از شنيدن اين آيه لرزه بر اندامش نمی‌افتد و ترس از خدا سراپای وجودش را نمی‌گيرد؟ اين حالت پرهيز از گناه كه همان تقواست،لازمه‌ی ایمان به قرآن است؛ بنابراين، آيا امامان(ع) كه عواقب شوم گناهان را براساس علم و معرفت عميق و وسيع خود مشاهده می‌كنند، تا چه حدّ از گناه اجتناب خواهند كرد؟ طبيعی است كه فكر گناه هم به ساحت اقدس قلبشان راه نخواهد يافت. اين همان حالت عصمت است كه پيامبران و امامان(ع) كه هاديان و مربّیان بشرند، بايد آن را دارا باشند.


چرا پيامبر و امامان(ع) بايد معصوم باشند؟


حال، بايد ديد دليل لزوم عصمت چيست؟ چرا بايد انبياء و ائمّه(ع) معصوم باشند؟ مرحوم خواجه نصیر طوسی(علیه الرحمة) در این باب می‌فرماید:
لِیَحْصُلَ الْوُثُوقُ فَیَحْصُلَ الْغَرَضُ مِنَ الْبِعْثَة؛
برای این‌که خداوند آن‌ها را مبعوث كرده است تا مردم را به سوی خدا و سعادت ابدی هدايت كنند و اگر پيامبر و امام از نظر مردم جايزالخطا باشند، ديگر اطمينانی برای مردم باقی نمی‌ماند كه تابع محض آن‌ها باشند و جايزالخطا بودن پيامبر و امام موجب نقض غرض می‌شود؛ يعنی غرض خداوند كه هدايت مردم بود حاصل نمی‌شود و مردم اعتماد به هدايت او نمی‌كنند و گذشته از اين، تناقض يا تضادّ در مقام عمل لازم می‌آيد؛ زيرا فرضاً اگر پيامبر يا امام مرتكب گناه شود يا امر به ارتكاب گناه كند، از طرفی ما وظيفه داريم كه از او (چون امام است) تبعیّت كنيم و از طرفی هم وظيفه داريم كه از او (چون گنهكار است) تبعيّت نكنيم. اين تناقض يا تضادّی بسيار روشن است كه پيروی از او در اين مورد هم واجب می‌شود هم حرام! از آن جهت كه امام است، اطاعتش واجب و از آن نظر كه امر به ارتكاب گناه می‌كند، اطاعتش حرام است. به فرموده‌ی خواجه(ره):
وَلِوُجُوبِ مُتابَعَتِهِ وَ ضِدِّها؛
«لازم می‌آيد كه هم متابعت از او واجب باشد، هم ضدّ متابعت كه مخالفت است».
وَ لِوُجُوبِ الْاِنْکارِ عَلَیْهِ؛
اگر بنا شد امام مرتكب گناهی بشود، ما وظيفه‌ی نهی از منكر داريم. از طرفی هم نهی از منكر سبب ايذائش* می‌شود و قرآن فرموده است:
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَة وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُهِيناً؛[4]
«كسانی كه خدا و رسولش را بيازارند، در دنيا و آخرت ملعون خدا هستند و عذاب خواركننده‌ای برايشان آماده شده است».
پس به حكم عقل، پيامبر و امام بايد معصوم باشند تا چنين تضادّ و تناقضی برای بشر پيش نيايد.


اهل بيت اطهار(ع) مورد تكريم خدا


صفت بعدی (اَلْمُکَرَّموُنَ)؛ يعنی شهادت می‌دهيم كه شما خاندان رسالت مورد تكريم خدا هستيد. كرامت آن‌ها در نزد خدا برای ما قابل ادراک نيست. همين قدر می‌فهميم كه آن‌ها‌ برگزيدگان عالم انسان هستند و آن عالم انسان با اين همه عظمت و مكرمتی كه خدا به او عنايت كرده و فرموده است:
وَلَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً؛[5]
«ما آدميزادگان را گرامی داشتيم و برّ و بحر را در اختيارشان قرار داديم و از طیّبات روزی داديم و آن‌ها را بر بسياری از آفريده‌ها برتری بخشيديم».
به فرمان آفريننده‌اش موظّف به خضوع در مقابل اهل بيت رسول(ع) گشته است و سعادت هر دو جهانی‌اش در گرو اطاعت از اوامر آن مقرّبان درگاه خداست و هر نوع شقاوت و بدبختی كه دامنگير عالم انسان شده است و می‌شود، در اثر استكبار و اعراض از درِ خانه‌ی اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است كه قرآن می‌فرماید:
مَا أَصابَكَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللهِ وَما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَة فَمِنْ نَفْسِكَ...؛[6]
«آنچه خوبی و خوشی در زندگی به تو می‌رسد از خداست و آنچه بدی به تو می‌رسد از خود توست...».
اين همه سيّئات و ناگواری‌های زندگی را خودت درست كرده‌ای. .خداوند حكيم رحيم امامان معصوم(ع) را سرمشق و اُسوه‌ی ما قرار داده تا به زندگی سعادتمندانه برسيم؛ امّا ما از آن‌ها اعراض كرده و خود را به دامن سيّئات انداخته‌ايم و محيط زندگی را برای خود دشوار و جهنّمی ساخته‌ايم، آن چنان كه گويی آب و هوا و نان و غذا و معاشرات و معاملات ما جملگی مسموم گشته و از همه جا و از همه چيز احساس تيرگی می‌کنیم؛ مثل این‌که اعمال و اخلاق زشت آدميان در هوا تأثير كرده و هوا را هم شهوت آلود كرده است؛ آدم تنفّس كه می‌كند، قلبش تيره و تار می‌گردد. غذا كه می‌خورد، در دل احساس قساوت می‌كند. در معامله و معاشرت با مردم، مبتلا به بيماری غفلت از خدا و روز جزا می‌شود. آن وقت در چنين زندگی آلوده‌ای ما چه‌قدر احتياج به شستشو دادن جان داريم؟ بديهی است كه هر چه محيط آلوده‌تر باشد، انسان احتياج بيشتری به حمّام پيدا می‌كند.


خودآزمایی

1- عصمت چيست، معصوم كيست؟
2- چرا پيامبر و امامان(ع) بايد معصوم باشند؟
3- صفت «اَلْمُکَرَّموُنَ» درباره امام(ع) به کدام معنا و مفهوم است؟

پی نوشت ها

[1]ـ سوره‌ی نساء، آیه‌ی 10.
[2]ـ سوره‌ی انعام، آیه‌ی 152.
[3]ـ سوره‌ی بقره، آیات 278 و 279.
* ایذاء: اذیّت کردن، آزردن.
[4]ـ سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 57.
[5]ـ سوره‌ی اسراء، آیه‌ی 70.
[6]ـ سوره‌ی نساء، آیه‌ی 79.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: