کد مطلب: ۶۷۸۷
تعداد بازدید: ۱۶۵
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۱
شرح زیارت جامعه کبیره | ۵۱
اكنون حال جنابت و اجنبی شدن و بيگانه گشتن از خدا در بسياری از ما مردم به وجود آمده است و آن چنان غرق در لذّات فريبنده‌ی دنيا شده‌ايم كه به كلّی از خدا بيگانه و اجنبی گشته‌ايم و به جنابت روحی عجيبی مبتلا شده‌ايم و لذا به حريم مقدّس خود راهمان نمی‌دهند. مگر نه اين است كه آدم جنب با حال جنابت نه حقّ خواندن نماز دارد، نه حقّ ورود به مسجد و حرم امامان و نه حقّ تماسّ با كتابت قرآن؟ ابتدا غسل و تحصيل طهارت و سپس تقرّب به نماز و مسجد و قرآن و حرم‌های امامان(ع).

مسجد محلّ عبادت و طهارت روح است، نه تجارت و...


حمّام جان ما همين مساجد و مجالس قرآن و محافل وعظ و نصيحت ماست، به شرط این‌که كاری نكنيم كه قداست اين اماكن از بين برود. كارهايی كه مناسب با شأن مسجد نيست، در مسجد انجام ندهيم. مسجد معبد و عبادتگاه است، نه نمايشگاه است نه فروشگاه و نه ورزشگاه. در جامعه‌ی مسلمين هر كاری محلّ مخصوص به خود دارد، هر كار اسلامی را كه نمی‌توان و نبايد در مسجد انجام داد. تجارت كاری اسلامی است؛ امّا آيا در مسجد بايد تجارت كرد؟ درست است كه (اَلْکاسِبُ حبیبُ الله)؛ امّا آيا اين حبيب‌الله بايد بساط كسب خود را در مسجد بگستراند؟ ازدواج امری اسلامی است؛ امّا آيا جشن عروسی بايد در مسجد برگزار گردد؟ تجارت و كسب و كار و تئاتر و سينما و فيلم و نمايش و ورزش، فرضاً که اسلامی هم باشند، تناسب با مسجد و معبد ندارند و هر یک بايد در محلّ مخصوص و مناسب خود انجام بگيرند و مسجد هم بايد مخصوص عبادت باشد. مسلمانان بايد به مسجد بيايند و در آنجا خود را تطهير به طهارت معنوی كنند و جان‌ها را شستشو دهند و سپس هر كدام به محلّ كار خود بروند و با جان‌های مطهّر و منوّر به نور ايمان، به كارهای مناسب خود بپردازند؛ بايد طهارت مسجد را به آن اماكن گسترش دهند، نه این‌که آلودگی آن اماكن را به مسجد بياورند.
حاصل آن كه، قداست مساجد و محافل وعظ و نصيحت را تحت عناوين ديگر آلوده نكنيم، به بهانه‌ی اين كه آن عناوين نيز اسلامی هستند. مگر هر كاری اسلامی بود، در مسجد بايد انجام بگيرد؟ اگر شنيده‌ايم كه صدر اسلام در مسجد «قضاوت» و «قانونگذاری» و اعزام لشكر می‌كردند، از آن جهت بود كه جا نداشتند. آن قدر از نظر جا در مضيقه بودند كه حتّی فقرا را در مسجد جا داده بودند؛ اصحاب صُفّه که از مکّه مهاجرت كرده بودند، در گوشه‌ای از مسجد جا داشتند و طبيعی است كه وقتی جامعه‌ی اسلامی توسعه پيدا كرد و تشكيلات منظّم به وجود آمد، ديگر لزومی ندارد كه امور ديگری غير از مسائل عبادی در مسجد انجام پذيرد؛ بلكه بايد هر كاری در محلّ مناسب خود انجام بگيرد و لذا ما بايد قداست معابد و محافل وعظ و نصيحت را حفظ كنيم و بايد بدانيم كه اين اماكن مقدّس به واقع مانند حمّام، محلّ شستشو دادن جان‌های ما هستند که حدّاقلّ هر چند روز یک بار بايد خود را به اين حمّام‌ها برسانیم تا ما را تطهير و تنظيف كنند. همان گونه كه حمّام جای تنظيف است و انسان‌ها بدن خود را در آن تنظيف می‌كنند تا با بدنی نظيف سرِ کارهای خود بروند، ما هم هر چند روز یک بار بايد خود را به معابد و محافل وعظ و نصيحت برسانيم و جان خود را شستشو بدهيم و هر چند ماه یک بار به زيارت يكی از حرم‌های مطهّر امامان(ع) مشرّف بشويم تا آنجا ما را شستشو دهند و جان ما را از رذايل تطهير و به فضايل تنوير كنند. به قول شاعر:
بر درِ میخانه‌ی عشق ای مَلَک تسبیح‌ گوی / كاندر آنجا طينت آدم مخمّر می‌كنند
ای گدای خانقه، بازآ كه در ديرمغان / می‌دهند آبی و دل‌ها را توانگر می‌كنند

طهارت جان، مجوّز ورود به حريم جانان


وَ إنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا؛[1]
«و اگر جنب شديد، تحصيل طهارت كنيد».
اكنون حال جنابت و اجنبی شدن و بيگانه گشتن از خدا در بسياری از ما مردم به وجود آمده است و آن چنان غرق در لذّات فريبنده‌ی دنيا شده‌ايم كه به كلّی از خدا بيگانه و اجنبی گشته‌ايم و به جنابت روحی عجيبی مبتلا شده‌ايم و لذا به حريم مقدّس خود راهمان نمی‌دهند. مگر نه اين است كه آدم جنب با حال جنابت نه حقّ خواندن نماز دارد، نه حقّ ورود به مسجد و حرم امامان و نه حقّ تماسّ با كتابت قرآن؟ ابتدا غسل و تحصيل طهارت و سپس تقرّب به نماز و مسجد و قرآن و حرم‌های امامان(ع). از آنجا كه ما به جنابت روحی عميقی مبتلا شده‌ايم، از تقرّب به روح نماز و واقعیّت مسجد و زيارت امامان و درک حقايق قرآن محروم گشته‌ايم.
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند / که تو در برون چه کردی که درون کعبه آیی
شصت هفتاد سال است كه پشت در نگهمان داشته‌اند و اجازه‌ی ورود به حرم نمی‌دهند. هر چه مكّه و كربلا و مشهد می‌رويم و برمی‌گرديم و روزه‌ها می‌گيريم و... همان تاريكی روحی را كه داشته‌ايم، باز هم داريم. سرّ مطلب همان است كه قرآن می‌فرماید:
كَلاّ بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ * كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ؛[2]
«با دل‌های زنگار گرفته از گناهان رو به من می‌آيند و از اين رو، از من در حجاب خواهند بود تا وقتی كه آيينه‌ی قلب خود را از تيرگی گناهان پاک كنند».


كسب آمادگی برای ورود به ماه مبارک رمضان


ماه مبارک رمضان ماه طهارت و تطهير و تمحيص* است، چنان كه در خطبه‌ی رسول خدا(ص) در جمعه‌ی آخر ماه شعبان و همچنين در صحيفه‌ی سجّادیّه اين مضمون آمده است. بايد دعايی را كه امام سیّدالسّاجدین(ع) موقع ورود به ماه رمضان دارند، بخوانيم و بفهميم تا آمادگی داشته باشيم كه وارد ماه رمضان، ماه ضيافت خدا، بشويم. دل‌ها را پاک نگه داشتن و غذاها را مراقب بودن، از جمله‌ی آدابی است كه بايد رعايت شود. ما وقتی مهمان دعوت می‌کنیم، سفره می‌چينيم و غذای فراوان می‌آوريم؛ امّا وقتی خدا مهمان دعوت می‌كند، با گرسنگی از آن‌ها پذيرايی می‌كند. كدام ميزبان است كه مهمانش را گرسنه نگه دارد؟ آری، ضيافت خدا با جوع و گرسنگی است، چرا؟ چون غذای اصلی انسان تقرّب به خداست. آن چنان محترم است اين مهمان كه ميزبانش گفته است:
الصَّوْمُ لِی وَ اَنَا اَجْزِی بِهِ؛[3]
«روزه مال من است و من خودم پاداش آن را می‌دهم».
در مورد ساير عبادات اين تعبير نيامده كه خودم متصدّی دادن پاداش به بندگان هستم. اين تعبير، اهمّیّت عبادت روزه را، اگر با شرايط خاصّش انجام بگيرد، نشان می‌دهد. آری، اين بنده بايد شكم خود را از غذاهای حيوانی خالی كند تا بتواند جان خود را به آن غذاهای انسانی برساند. ولی ياللاسف كه ما اين كار را نمی‌کنیم؛ بلكه در ماه رمضان اگر چند ساعتی گرسنه می‌مانيم، شب به چند برابر آن را جبران می‌کنیم و در واقع، نقض غرض می‌کنیم و حال آنكه فرموده‌اند:
اَجِیعُوا اَکْبادَکُمْ لَعَلَّ قُلُوبَکُمْ تَرَی اللهَ عَزَّوَجَلَّ؛[4]
«شكم‌ها را گرسنه نگه داريد تا شايد دل‌ها نورانی گردد و ناديدنی‌ها را ببينيد».


شيوه‌ی بزرگان در ورود به ماه مبارک رمضان


بزرگان خيلی مراقبند و قبل از رسيدن ماه رمضان خود را آماده می‌كنند. ماه شعبان را واقعاً ماه استغفار و ماه پاكسازی می‌دانند و خود را از آلودگی گناهان پاک می‌كنند. در ماه رمضان هم مراقبند تا حلال و در عين حال كم بخورند؛ زيرا خود زياد خوردن، اگر چه حلال هم باشد، مضرّ است. فرموده‌اند:
مَنْ جَعَلَ بَیْنَ قَلْبِهِ وَ بَیْنَ صَدْرِهِ مِخْلاتاً مِنَ الطَّعامِ فَهُوَ مَحْجُوبٌ عَنْ عَوالِمِ الْاَنوارِ؛
«كسی كه یک انبان پر از غذا بين سينه و قلبش جا داده است، از عالم انوار در حجاب خواهد بود».
وَ یَسْتَحیلُ اَنْ یَنْکَشِفَ لَهُ شَیْءٌ مِنَ الْاَسْرارِ؛[5]
«محال است چنين كسی از اسرار آگاهی يابد».
رسول خدا(ص) قبلاً به مردم هشدار می‌داد:
اَیُّهَا النّاسُ قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللهِ؛
«مردم، باخبر باشيد كه ماه خدا به سوی شما آمد».
دارالضّيافه و مهمانخانه‌ی مخصوص خدا به روی بندگانش باز می‌شود. سفره‌ی خدا گسترده می‌گردد. خودتان را برای نشستن كنار آن سفره آماده كنيد.
ما از خدا می‌خواهيم به حرمت رسول مكرّمش، كه رساننده‌ی اين پيغام به عالم انسان بوده، قلب‌های ما را به نور يقين منوّر گرداند.
در آستانه‌ی ماه مبارک به درِ خانه‌ی باب‌الحوائج، ابوالفضل(ع) می‌رويم كه فرموده‌اند:
اَحَقُّ النّاسِ اَنْ یُبْکَی عَلَیهِ فَتیً اَبْکَی الْحُسَیْنَ بُکَرْبَلاءِ؛
«سزاوارترين مردم كه بايد برايش گريه كرد آن جوانمردی است كه برادرش حسين را در كربلا گريانيد».
وقتی كنار نعش غرق خون برادر آمد، ديد دست در بدن ندارد و عمود آهنين بر فرقش زده‌اند. دست بر كمر گرفت و فرمود:
الآن انْکَسَرَ ظَهْری وَ انْقَطَعَ رَجائی؛
«اكنون پشتم شكست و اميدم منقطع شد...».
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته


خودآزمایی


1- چه کارهایی باعث از بین رفتن قداست مسجد می‌شود؟
2- شيوه‌ی بزرگان در ورود به ماه مبارک رمضان را بیان کنید.
3- چه کسی سزاوارترين مردم است كه بايد برايش گريه كرد؟

 

پی نوشت ها


[1]ـ سوره‌ی مائده، آیه‌ی 6.
[2]ـ سوره‌ی مطفّفین، آیات 14 و 15.
* تمحیص: دور ساختن از عیب و نقص.
[3]ـ المحجّة البیضاء، جلد 2، صفحه‌ی 123.
[4]ـ المراقبات حاج میرزا جواد آقا ملکی(ره).
[5]ـ جامع‌السّعادات، جلد3، صفحه‌ی 378.
* متفرّع بودن: در فرع نسبت به اصل قرار گرفتن.
* شارحان: شرح کنندگان، شرح دهندگان.
* صبغه: رنگ.


دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: