کد مطلب: ۳۶۰۹
تعداد بازدید: ۶۱۱
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۰
پاسخ به ده پرسش پیرامون امامت، خصائص و اوضاف حضرت مهدی(ع)| ۲
برحسب روایات و احادیث شریفه، وقتی حضرت صاحب‌الأمر(ع) ظاهر می‌شوند، نخست سیصد و سیزده نفر از خواصّ اصحاب آن حضرت در مکّه معظّمه حاضر خدمتش می‌گردند و وقتی عدّه اصحاب و اجتماع‌کنندگان به ده هزار نفر رسید از مکّه خارج می‌شوند.

۲. چگونگی تسخیر جهان با یاران معدود


ممکن است توضیح دهید چگونه با جمعیّت روزافزون بشر که اکنون طبق آمارگیری‌های دقیق از سه میلیارد بیشتر است، حضرت صاحب‌الزّمان(ع) با سیصد و سیزده نفر دنیا را مسخّر می‌فرماید؟
و چگونه ممکن است مثلاً سه میلیارد نفر تسلیم یک جمعیّت اندک معدود شوند و از عادات و اخلاق و برنامه‌ها و سنن خود دست بردارند؟
آیا غلبه آن حضرت به‌طور اعجاز و خرق عادت است یا آنکه با ملاحظه اسباب و علل و عوامل ظاهری نیز غلبه و پیروزی آن جناب ممکن است؟
برحسب روایات و احادیث شریفه، وقتی حضرت صاحب‌الأمر(ع) ظاهر می‌شوند، نخست سیصد و سیزده نفر از خواصّ اصحاب آن حضرت در مکّه معظّمه حاضر خدمتش می‌گردند و وقتی عدّه اصحاب و اجتماع‌کنندگان به ده هزار نفر رسید از مکّه خارج می‌شوند.[1]
و امّا غلبه آن حضرت و حکومت جهانی اسلام، ممکن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام یابد و ممکن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهری باشد و ممکن است به هر دو نوع واقع شود، چنان‌که پیشرفت و غلبه پیغمبر اکرم(ص) و قوای اسلام به هر دو نوع بود.
امّا به ‌طور اعجاز و خرق عادت، محتاج به توضیح نیست که حصول چنین غلبه مطلق برای آن حضرت به خواست خداوند امری است ممکن و معقول و با وعده‌های صریح و بشارت‌های حتمی که در قرآن مجید و احادیث متواتر داده شده، بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیه:
﴿کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ الله﴾؛[2]
«چه بسیارند گروه اندکی که به اذن خداوند، بر گروه بسیاری چیرگی می‌یابند».
آن حضرت، اصحابش و عموم بندگان شایسته خدا را بر تمام ملل غالب و حاکم و وارث و مالک ارض قرار می‌دهد.
و از لحاظ اسباب و علل ظاهری هم اگر موضوع را بررسی کنیم، حصول چنین فتح و غلبه و تشکیل آن حکومت الهی ممکن و عملی خواهد بود؛ زیرا آن حضرت در موقعی ظهور می‌کند که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی کاملاً مساعد باشد.
در آن موقع همه ملل از مدنیّت معنوی و اخلاقی محروم، و دشمنی و کینه و ظلم و تجاوز، همه را نسبت به یکدیگر بدبین و از هم جدا ساخته و اتّحاد، وحدت، همفکری و همکاری، به‌کلّی از میان بشر رخت بر بسته و از اینکه کسی بتواند بدون مدد غیبی جامعه را رهبری کند، همه مأیوس می‌گردند و خلاصه، همه با هم در مبارزه و جنگ و ستیز و همه از وضع خود ناراضی و از مکتب‌های مختلف که عرضه می‌شود ناامید بوده و منتظر تغییر رژیم و انقلاب و عوض شدن اوضاع و کناررفتن زمامداران خدانشناس و برداشته شدن مرزها و الغای تجزیه‌ها و تقسیم‌ها می‌باشند.
در یک چنین موقعیتی، حضرت صاحب الزّمان(ع) و اصحابش، با نیروی ایمان و اخلاق حسنه و با نجات‌بخش‌ترین برنامه‌های عمرانی و اقتصادی و عدالت اجتماعی، برای انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام، قدم به میدان می‌گذارند و آن نهضت الهی و دعوت روحانی را شروع می‌کنند و مردم را به‌سوی خدا و احکام خدا و زندگی برابری و برادری، عدل و امنیّت، صفا و وفا، راستی و درستی و نظم صحیح، می‌خوانند و خود و اصحابش، نمونه همه فضایل بشری می‌باشند و با نیروی ایمان و استقامت و پشتکار و همّتی که مخصوص مؤمنان ثابت‌قدم است، هدف و مقصد خود را تعقیب می‌نمایند.
معلوم است این جمعیّت با آن برنامه‌ها و وضع کار، در آن دنیای پرآشوب و غرق در طوفان گرفتاری‌ها و فشارها، دل‌ها را به خود متوجّه نموده و فاتح و پیروز و موفّق می‌شوند و هیچ نیرویی نمی‌تواند در برابر آنها مقاومت کند.
و شاهد این حقیقت، همان ظهور رسول اکرم(ص) و پیشرفت سریع دین اسلام و فتوحات محیّرالعقول مسلمین در قرن اول اسلام است، که یکی از علل ظاهری آن پیروزی‌های پی‌درپی و درهم شکسته شدن ارتش‌های انبوه دولت شاهنشاهی ایران و امپراطوری روم، فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود که مردم این کشورهای پهناور را برای قبول یک دعوت صحیح و حکومتی متّکی به مبانی عدالت و مساوات آماده کرده بود.
مردمی که در برابر دستگاه‌های دیکتاتوری و استبداد بسیار خشن و غیرانسانی سلاطین و امرای خود، از بنده هم خوارتر بودند و از حقوق انسانی محروم شده بودند، مردمی که به هرکس و هر مقام نظر می‌کردند، یک نقطه روشن در او نمی‌دیدند؛ نه فرهنگ داشتند نه اقتصاد، نه عدالت، نه امنیّت و نه... و نه...
از آن همه تعظیم و نیایش و بشرپرستی و استعباد سلاطین، خسته شده بودند و علاوه بر اینها ناراحت کننده‌ترین اختلاف طبقاتی نیز در بین آنها حاکم بود که مملکت متشکّل شده باشد از اکثریت قریب به اتّفاق محروم و استضعاف شده و جمعیّت معدود برخوردار و اختیاردار و مطلق‌العنان و بی‌جهت عزیز...
مسلّم است وقتی به گوش مردم چنین مملکتی صدای روحانی و آزادی بخش:
﴿تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللهِ﴾[3]
برسد و آیه:
﴿إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی وَیَنْهیَ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغیِ﴾؛[4]
«همانا خدا به عدل و احسان، فرمان می‌دهد و به عطا و بذل به خویشان امر می‌کند و از کارهای زشت و منکر و ظلم، نهی می‌کند».
و اعلان:
﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَاُنْثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَیکُمْ﴾[5]
«ای مردم! ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم، آنگاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، بزرگوارترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست».
و آیات دیگر را بشنوند، با نهایت استقبال به آن ایمان آورده و راه را برای پیشرفت آن باز می‌کنند.
مردمی که از ظلم و ستم و خودخواهی سلاطین و ستمکاران آن عهد، به جان آمده بودند، به‌طور قطع یک دعوت خدایی و یک بانگ گوش‌نواز توحیدی را که بر اساس عدالت و الغای امتیازات و مساوی بودن آقا و نوکر، شاه و رعیت، سیاه و سفید، در برابر قانون و عدالت است قبول می‌کند و از این جهت آنهایی که این دعوت برخلاف منافعشان بود هرچه خواستند از آن جلوگیری کنند یا مانع از گرویدن مردم به آن شوند، نتوانستند. همه‌جا انقلاب می‌شد و مردم در همه‌جا رژیم ظالم و وضع سابق را محکوم می‌کردند و اوضاع تغییر می‌کرد.
اوضاع جهان برای قبول دعوت امام زمان، حضرت مهدی(ع) که همان دعوت به اسلام و قرآن است، مطابق اخبار به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پیغمبر(ع) آماده‌تر خواهد شد و همان‌طور که کلمه اسلام در آغاز ظهور اسلام به سرعت پیشرفت کرد و صدای توحید بر همه صداها غالب شد و اسلامی که در مقداری از تاریخش منحصر به پیغمبر اکرم(ص) و علی و خدیجه علیهما السلام بود، باوجود فقدان وسایل، در جهاد و دفع یورش مشرکان، به زودی موفّق گردید و لشکرهای منظّم مسلّحی را که در دنیای آن روز مجهّزترین سلاح‌ها را در دست داشتند درهم شکست و نابود ساخت.
همین‌طور امام زمان(ع) نیز با اصحاب و یاورانش که از ابتدای کار به تعداد مجاهدین میدان جهاد بدر می‌باشند، می‌توانند دنیای منقلب و ناآرام آن روز را آرام و مردم را چنان امیدوار به آینده درخشان و پر از خیر و رحمت و برکت نماید که در سریع‌ترین فرصت همه به دین اسلام گرویده، آمادگی خود را برای قبول یک سازمان الهی اسلامی محکم و پایدار، در تحت سرپرستی امام عصر(ع) نشان دهند.
وَمَا ذَلِکَ عَلَی اللهِ بِعَزِیزٍ
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] - کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۱۳؛ طوسی، الغیبه، ص۴۷۷؛ قندوزی، ینابیع‌الموده، ج۳، ص۲۳۵؛ منتخب‌الاثر، تألیف نگارنده، ج۳، ص۱۴۷ – ۱۵۳.
[2] - بقره، ۲۴۹.
[3] - آل عمران۶۴. «[بگو: ای اهل کتاب!] بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است: که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را - غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد».
[4] - نحل، ۹۰.
[5] - حجرات، ۱۳.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: