کد مطلب: ۵۱۵۴
تعداد بازدید: ۸۰۳
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۵
امر به معروف و نهی از منکر| ۵۹
گاهی برای دفع منکر و از بین بردن ﺁن و تربیت مجرم، نیاز به برخورد شدید است. در این جاست که مهربانی و اظهار عواطف و احساسات بی جا، بی اعتنایی به دستورات الهی است و نشان دهنده برگزیدن هوای نفس، بر حکم خداست.
در نوشتار قبل به بیان یک مورد از شیوه های امر به معروف و نهی از منکر پرداختیم. در این نوشتار شیوه دیگری از این فریضه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


شدّت و خشونت


پیش از این گفته شد اسلام در مقابل افراد خطاکار و مجرم، اصل اولیه را مدارا و نرمش و محبت می داند؛ ولی نه در حدی که از این عطوفت و مدارای اسلامی، سوء استفاده شود؛ بلکه با در نظر گرفتن مصلحت فرد و جامعه، آن جا که نیاز به شدت و خشونت است، از اعمال خشونت، پرهیز نکرده و آن را لازم و ضروری می شمرد.
گاهی برای دفع منکر و از بین بردن ﺁن و تربیت مجرم، نیاز به برخورد شدید است. در این جاست که مهربانی و اظهار عواطف و احساسات بی جا، بی اعتنایی به دستورات الهی است و نشان دهنده برگزیدن هوای نفس، بر حکم خداست. از این رو، معصومین که مظهر رحمت الهی هستند و در بُعد احساس و عاطفه انسانی، همچون سایر ابعاد، کامل ترین افرادند، در این گونه موارد از هر گونه اظهار ترحم و احساسات عاطفی، خودداری کرده، شدیدترین رفتارها را با گناهکاران داشته اند.[1]
انبیا که برای اصلاح روح و جان انسان ها آمده اند، خود جانی اصلاح شده و قلبی شسته از کینه ها و روانی مالامال از عواطف انسانی و شفقت بر بندگان خدا داشته اند؛ به طوری که انسان با مطالعه رفتار و سیره آنان شگفت زده می شود و حیران می ماند که آنان چگونه در مقابل آن همه عناد و لجاجت و آزار و اذیت، با دلی خونین، لبی پرخنده داشته اند و تا بدین پایه در هدایت خواهی و نجات بخشی انسان ها، تلاش مستمر می نموده اند؛ امّا با تمامی این عواطف، محبت ها و شفقت ها، گاهی انسان لجوجی را که بر گمراهی و فساد خویش اصرار می ورزید و قصد تباهی خود و جامعه را داشت، با گزند شلاق و یا تیزی شمشیر، کیفر می دادند.
آن روح های لطیف و جان های مهربان که نمودار جمال و رحمت الهی بودند، به هنگام لزوم، جلوه ای از خشم الهی و جلال خداوندی می شدند و دستی به دعا برداشته، عذاب خداوند را درخواست می کردند و ناسپاسان را غرق آب می کردند و یا لشکری فراهم کرده، با شمشیری آخته بر گروه حق ناشناسان می تاختند و یا برای اصلاح فرد و عبرت دیگران، شلاقی را بر بدن برهنه خطاکار می نواختند و این، شیوه همه افراد صالح و پروا پیشه بوده است و در آینده نیز باید چنین باشد. دین، تنها با محبت، نوازش و سخن نرم، استوار و پایدار نمی ماند و مجرمان همیشه با نرم خویی و رفق و مدارا دست از خطاکاری بر نمی دارند و به راه صلاح باز نمی آیند.[2]
فلسفه مجازات های گوناگونی که برای برخی از جرائم در ادیان الهی و حتّی قوانین موجود در سراسر دنیا معیّن شده، دقیقا همین موضوع است. در واقع این مجازات ها جنبه بازدارندگی از گناه را دارند و علاوه بر تنبیه فرد خطاکار، در بیشتر موارد به عنوان عامل بازدارنده، موجب می شوند که فرد برای بار دیگر تصمیم بر ارتکاب گناه نگیرد و همچنین این مؤاخذه برای سایر افراد نیز درس عبرتی می شود تا میل ایشان را به خطا و گناه کاهش دهد. این مسأله چنان واضح و مبرهن است که در سراسر دنیا با هر عقیده و آئینی، منطقه ای یافت نمی شود که از قانون مخصوص به خود و مجازات های ترک قانون تُهی باشد. این مطلب حاکی از آن است که هر عقل سلیمی تصدیق می کند که برای پیشبرد اهداف جوامع انسانی، تنها ناز و نوازش و محبّت کفایت نمی کند و وجود عنصر بازدارنده و هدایتگری به نام خشم و شدّت، در قالب موضوعاتی چون امر به معروف و نهی از منکر و قوانین الهی و بشری، ضروری است.
بر همین اساس امام باقر علیه السّلام در رابطه با شدّت به خرج دادن در امر به معروف و نهی از منکر در مواقع لازم و ضروری می فرمایند:
«فَأَنْكِرُوا بِقُلُوبِكُمْ‏ وَ الْفِظُوا بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ صُكُّوا بِهَا جِبَاهَهُمْ‏ وَ لَا تَخَافُوا فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فَإِنِ اتَّعَظُوا وَ إِلَى الْحَقِّ رَجَعُوا فَلَا سَبِیلَ عَلَیهِمْ إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یبْغُونَ‏ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ‏ هُنَالِكَ‏ فَجَاهِدُوهُمْ بِأَبْدَانِكُمْ وَ أَبْغِضُوهُمْ بِقُلُوبِكُمْ غَیرَ طَالِبِینَ سُلْطَاناً وَ لَا بَاغِینَ مَالًا وَ لَا مُرِیدِینَ بِظُلْمٍ ظَفَراً حَتَّى یفِیئُوا إِلَى أَمْرِ اللَّهِ وَ یمْضُوا عَلَى طَاعَتِه».
با دل هاى خود انكار كنید و با زبان هایتان اعتراض نمایید و آن را به پیشانی هایشان بكوبید و در راه خدا از سرزنش احدى نهراسید. اگر پند پذیرفتند و به راه حق بازگشتند، كارى به آن ها نداشته باشید. كیفر و مجازات فقط براى كسانى است كه به مردم ستم مى كنند و به ناحق در روى زمین سركشى مى كنند. اینان را عذابى دردآور است. در چنین حالتى با آن ها عملاً جهاد كنید و در دل هایتان دشمنشان بدارید، بى آن كه در صدد قدرت طلبى باشید و یا مالى را به ستم بگیرید و یا از غرور پیروزى، دست به ستمگرى بیالایید، تا آن كه به فرمان خدا برگردند و راه طاعت او در پیش گیرند‏.[3]


قرآن کریم و شدّت در امر به معروف و نهی از منکر


قرآن کریم آیات فراوانی دارد که نشان می دهد در مواقع لازم و ضروری باید برای اقامه معروف و پرچیده شدن منکر از سطح جامعه، به شدّت و تندی لازم متوسّل شد. درست مانند فرزند چموشی که با خطاهای گاه و بیگاه و مخاطره انگیز، جان خود و دیگران را به خطر انداخته، و هیچ چیزی جز تنبیه نمی تواند او را از این کار بازدارد، در این موقعیت پدر و مادرِ مهربان و خیرخواه او، برای پیشگیری از هلاکت و نابودی فرزند خویش و دیگران، به ناچار دست به تنبیه و شدّت عمل می برند و با این کار از جان او صیانت می کنند. به عنوان مثال خداوند تبارک و تعالی در نهی از رباخواری که عامل بدبختی و سیاه روزی جوامع بشری است، نسبت به رباخواران شدّت عمل به خرج داده و می فرماید:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِی مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...».
اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آن چه از (مطالبات) ربا باقى مانده، رها كنید اگر ایمان دارید * اگر (چنین) نمى ‏كنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیكار خواهند كرد.[4]
در نمونه دیگری، سخن از شدّت عمل نسبت به منافقینی است که در دشمنی با مسلمین، با کفار آشکارا همکاری می کنند:
«وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِیاءَ حَتَّى یهاجِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیا وَ لا نَصِیراً».
آنان آرزو مى ‏كنند كه شما هم مانند ایشان كافر شوید، و مساوى یكدیگر باشید. بنا بر این، از آن ها دوستانى انتخاب نكنید، مگر این كه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هر گاه از این كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آن ها را یافتید، اسیر كنید و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید و از میان آن ها، دوست و یار و یاورى اختیار نكنید.[5]
این شدت عمل كه در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است كه نجات یك جامعه زنده كه در مسیر یك انقلاب اصلاحى گام بر مى ‏دارد، از چنگال دشمنان دوست ‏نما و جاسوسان خطرناك، راهى جز این ندارد. قابل توجه این كه در حالى كه اسلام افراد غیر مسلمانى همانند یهود و نصارى را با شرائطى تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچ گونه مزاحمت نسبت به آن ها نمى‏ دهد، در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است، و با این كه آنان تظاهر به اسلام مى ‏نمودند دستور اسارت و حتى اعدام آنان را در صورت لزوم صادر كرده است، و این نیست مگر به خاطر آن كه این گونه افراد زیر پوشش اسلام مى‏ توانند ضربه‏ هایى بزنند كه هیچ دشمنى قادر بر آن نیست.[6]


اهل بیت علیهم السّلام و شدّت در امر به معروف و نهی از منکر


امیرالمؤمنین علیه السّلام به هنگام معرفی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله، ان حضرت را طبیبی معرفی می کنند که درد را درمان می کند و به هنگام لزوم نیز زخم کهنه را می سوزاند، آن حضرت درباره رسول اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
«طَبِیبٌ‏ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ‏ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ یضَعُ ذَلِكَ حَیثُ الْحَاجَةُ إِلَیهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْی وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ».[7]
‏او (پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ) طبیبی است همواره در گردش، مرهم های خویش را استوار و آماده ساخته و ابزار داغ نهادن خویش را تافته است. این مرهم ها و این ابزار داغ نهادن و سوختن را در جایی که ضروری و لازم است، بر دل های کور و گوش های کر و زبان های لال می نهد.[8] به عبارت دیگر، گاهی در درمان بعضی از دردها و امراض راهی جز سوزاندن و جراحی نیست و رسول خدا که رحمة للعالمین است نیز برای نجات برخی از این راه استفاده می فرماید. در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم به همین صورت است، یعنی برای اصلاح گاهی چاره ای جز شدّت عمل و خشونت نیست.
در تاریخ زندگانی امیر المؤمنین علیه السّلام نیز بارها از این دسته برخوردهای تند و شدید در راه اقامه معروف و نابودی منکر به چشم می خورد. از جمله مقابله ایشان با خوارج است که به جنگ نهروان منجر شد. و یا طبق برخی گزارشات تاریخی آن بزرگوار پس از نصیحت قومی که در حق ایشان غلوّ کرده و قائل به الوهیت آن حضرت شده بودند، و از کرده خویش پشیمان نگشته و توبه نکردند، با شدّت تمام برخورد فرمود و حکم به اعدام آن ها کرده و در این راه از هیچ مصلحت اندیشی مطابق با هواهای نفسانی تبعیت نکرد. با وجود این که غلات در تمجید و مدح آن حضرت به غلو افتاده و از مسیر حق خارج شده بودند، امّا امام علیه السّلام در باره این طایفه چنین فرمودند:
«اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ بَرِی‏ءٌ مِنَ‏ الْغُلَاةِ كَبَرَاءَةِ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ مِنَ النَّصَارَى، اللَّهُمَّ اخْذُلْهُمْ أَبَداً، وَ لَا تَنْصُرْ مِنْهُمْ أَحَداً».
خدایا! همانا من از غلات بیزارم و برائت می جویم همان گونه که عیسی پسر مریم از نصاری (که به اولوهیت او اعتقاد داشتند) بیزار بود، خدایا غلات را برای همیشه خوار کن و هرگز احدی از ایشان را یاری مفرما.[9]
سیره عملی امامان هدایت، پُر است از شدّت عمل هایی که بنا به ضرورت و اصلاح افراد و جامعه از آن بزرگواران صادر می شد و در این مسیر لحظه ای از خود سستی و یا سازش نشان نمی دادند، چنان که رسول خدا صلّی الله علیه و آله در وصف امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند:
«مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ لَا تَضِلُّوا عَنْهُ‏ وَ لَا تَنْفِرُوا مِنْهُ‏ وَ لَا تَسْتَكْبِرُوا [وَ لَا تَسْتَنْكِفُوا] مِنْ وَلَایتِهِ فَهُوَ الَّذِی‏ یهْدِی إِلَى الْحَقِ‏ وَ یعْمَلُ بِهِ وَ یزْهِقُ الْبَاطِلَ وَ ینْهَى عَنْهُ وَ لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ». ‏
ای مردم! از او (علی علیه السّلام) گمراه نشوید، و از او روی برنگردانید، و در برابر ولایت او تکبر نورزید، او کسی است که به سوی حق هدایت می کند و بدان عمل می نماید، و باطل را از بین می برد و از آن نهی می کند و در راه خدا سرزنش هیچ ملامتگری در او اثر ندارد.[10]


خودآزمایی


1- « شدّت و خشونت» را به عنوان یکی از شیوه های امر به معروف و نهی از منکر توضیح دهید؟
2- نمونه ای قرآنی از شدّت عمل در برابر گناهکاران بنویسید؟
3- نمونه ای از شدّت عمل اهل بیت علیهم السّلام در برابر گناهکاران بنویسید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]  شیوه های امر به معروف و نهی از منکر در مکتب معصومین علیهم السلام ص 140.
[2]  امر به معروف و نهی از منکر: دو فریضه برتر در سیره معصومین علیهم السلام ج 2 ص 102 و 103.
[3] الكافی (ط - الإسلامیة) ج ‏5 ص 56/ ترجمه حدیث: میزان الحکمة ج 7 ص 350.
[4] سوره بقره/ آیه 278 و 279 (ترجمه مکارم).
[5] سوره نساء/ آیه 89 (ترجمه مکارم).
[6] تفسیر نمونه ج ‏4 ص 52.
[7] نهج البلاغة (للصبحی صالح) ص 156 خطبه 108.
[8] امر به معروف و نهی از منکر: دو فریضه برتر در سیره معصومین علیهم السلام ج 2 ص 103 و 104.
[9] الأمالی (للطوسی) ص 650.
[10] الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) ج ‏1 ص 60.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: