کد مطلب: ۵۶۱۲
تعداد بازدید: ۴۱۴
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۵
قساوت؛ بیماری مهلک بشر | ۸
اي مسلماناني كه در خانه‌هاي خود راديو و تلويزيون داريد! امتحان كنيد افراد خانواده‌ی خود را و ببينيد آيا بچّه‌هاي شما با خدا و اولياي خدا بيشتر رابطه دارند يا با خوانندگان راديو؟ آيا محبّت خدا در دلشان نشسته است يا محبّت زنان آوازه‌خوان؟ ببينيد آيا كلام خدا و رسول و امامان در زبانشان بيشتر جريان دارد يا شعر و تصنيف و آهنگ زنان و مردان خواننده‌ی راديو؟

وحشتناك‌ترین زیان موسیقی بر انسان همین است


بدون تردید استماع موسیقی و سر و كار داشتن با نغمه‌های محرّك و آهنگ‌های مهیّج، شدیدترین لطمه‌ای كه به روح انسان وارد می‌آورد همین است كه این حال گرامی ارتباط با خدا را كه مایه‌ی انسانیّت انسان است از دستش می‌گیرد و دل را كم‌كم و تدریجاً به طوری كه خود آدم هم متوجّه نمی‌شود از خدا بر می‌گرداند و جان انسان پشت به خدا می‌كند و قلب، قلب منكوس و واژگون می‌گردد. طوری می‌شود كه دیگر از یاد خدا و از عبادت و مناجات با خدا لذّتی نمی‌برد! از نماز و دعا و قرآن حلاوتی نمی‌فهمد! به فرموده‌ی خداوند متعال:
...وَ لا یَاْتُونَ الصَّلاةَ إلاّ وَ هُمْ كُسالی وَ لا یُنْفِقُونَ إلاّ وَ هُمْ كارِهُونَ؛[1]
...نماز نمی‌خوانند مگر با كسالت؛ انفاق نمی‌كنند مگر با كراهت.
مساجد و مجالس وعظ و نصیحت در نظرش سنگین و خسته كننده می‌آید. بلكه یك نوع حال تنفّر و اشمئزاز از ذكر خدا و اولیای خدا در دلش پیدا می‌شود آن چنان كه خدا می‌فرماید:
وَ إذا ذُكِرَ اللهُ وَحْدَهُ اشْمَأزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إذا ذُكِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛[2]
وقتی اسم خدا به میان بیاید، دل‌های مردم بی‌ایمان به آخرت، مشمئز گشته و حال تنفّر و انزجار پیدا می‌كنند امّا همین كه صحبت دیگران پیش آید [برنامه‌های ضدّ خدا مطرح شود، چون موافق با شهوات حیوانی آن‌هاست] در آن موقع، آنان خوشحال و فرحناك می‌گردند [از شدّت خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجند].
بله، آدم اُلفت گرفته‌ی با موسیقی آنچه در مغزش پیچیده و فضای قلبش را پر كرده همان صدای خوش است و آهنگ خوش. آنچه كه در دل به او عشق می‌ورزد و با او نرد محبّت می‌بازد، همان خواننده‌ی خوش لحن است و خوش آهنگ. دائماً به او فكر می‌كند و آهنگ و تصنیف او را زمزمه می‌كند. دیگر خدا رفت!!
رخت بربست زدل، دوست به هنگام وداع / با غمت گفت كه یا جای تو یا جای من است
...ألا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ؛[3]
...به هوش آیید! این همان زیان آشكار است.
آیا زیان و خسرانی از این ننگین‌تر و ذلّت‌بارتر سراغ دارید؟ آیا بدبختی و سیه‌روزی از این دردناك‌تر به عالم شناخته‌اید كه آدمی خود را از شرف اعلای قُرب ربوبی و مجاورت حضرت كل‌الكمال و جمیل علی‌الاطلاق سقوط داده و در لجنزار پست‌ترین دركات حیوانی غوطه‌ور گردد؟ خدا را از فكر و ذكر خود بیرون كرده و قلب و گوش و زبان خود را دربست در اختیار زنان و مردان آلوده و ایمانسوز بگذارد!! به راستی چه معامله‌ی زیان‌بخشی!
وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ...؛[4]
فروختند برادران یوسف، یوسف را به دراهم معدودی [بهای ناچیزی]...!
فروختند این مردم نادان بی‌انصاف نیز گوهر ایمان و آشنایی با خدا را و خریدند محبّت و آشنایی با زنان و مردان آوازه‌خوان و ضدّ خدا را. آیا این معامله سفیهانه نیست؟!
اُولئِكَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدَی فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِینَ؛[5]
اینان آن كسانند كه ضلالت و گمراه‌ی را با هدایت معاوضه كرده‌اند؛ پس سودی از معامله‌ی خود نبرده‌اند و راهی به سعادت نیافته‌اند.


یک آزمایش ساده


ای مسلمانانی كه در خانه‌های خود رادیو و تلویزیون دارید! امتحان كنید افراد خانواده‌ی خود را و ببینید آیا بچّه‌های شما با خدا و اولیای خدا بیشتر رابطه دارند یا با خوانندگان رادیو؟ آیا محبّت خدا در دلشان نشسته است یا محبّت زنان آوازه‌خوان؟ ببینید آیا كلام خدا و رسول و امامان در زبانشان بیشتر جریان دارد یا شعر و تصنیف و آهنگ زنان و مردان خواننده‌ی رادیو؟
این آزمایش ساده را به عمل بیاورید و آن وقت به بدبختی خود و فرزندان خود اشك تأثّر بریزید و باور كنید كه استماع موسیقی چه آتشی در دل‌ها برافروخته و چه فسادی به بار آورده است. تصدیق بفرمایید كه موسیقی، درست مانند ماری خوش‌خطّ و خال، آن چنان كه امام امیرالمؤمنین(ع) درباره‌ی دنیا می‌فرماید:
لَیِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِی جُوْفِهَا؛[6]
زیر این ظاهر زیبا و فریبنده‌اش سمّی كشنده و قتّال دارد!
به هر خانه‌ای قدم بگذارد، بعد از گذشت زمانی، چنان نیش خود را فرو كرده و زهر خود را به جان افراد آن خانه می‌ریزد و آتشی از هوس آلودگی و غفلت‌زدگی و بیگانگی از خدا در عمق روحشان می‌افروزد كه دیگر با هیچ آبی خاموش نمی‌شود و راهی به سعادت نمی‌یابد. گوشی كه آواز هوس‌انگیز زنان را شنیده و چشمی كه پیكر عفّت‌سوز آن‌ها را در صفحه‌ی تلویزیون دیده و آتش هوس در وجودش شعله‌ور گشته است، مگر می‌تواند سخن خدا را بشنود و سرّ حجاب زن را بفهمد؟! این قرآن كلام خدای حكیم است كه دنبال آیه‌ی لهوالحدیث می‌فرماید:
وَ إذا تُتْلَی عَلَیْهِ آیاتُنا وَلَّی مفسْتَكْبِراً كَأنْ لَمْ یَسْمَعْها كَأنَّ فِی اُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ ألِیمٍ؛[7]
حاصل مضمون آیه‌ی شریفه آن كه: آدمی كه به لهوالحدیث مأنوس گشته و خوراك روحی‌اش ساز و آوازهای محرّك و مهیّج باشد، تدریجاً مبتلا به یك نوع بیماری روحی می‌گردد كه قرآن حكیم از آن بیماری تعبیر به «وقر» می‌فرماید:
كَأنفی اُذُ نیه وَقْراً؛[8]
یعنی سنگین گوشی. گوش جانش سنگین می‌شود به طوری كه شنیدن آیات الهی و درك حقایق آسمانی برای او غیر ممكن می‌گردد. وقتی آیات خدا بر او خوانده شود، با یك نوع تكبّر و انزجار و تنفّر، از آن روگردان می‌شود، گویی كه اصلاً نشنیده است!
فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ ألِیمٍ؛
پس بشارت ده به چنین آدم بدبختی كه عذاب دردناك در كمین اوست.


آیه‌ی چهارم


خداوند حكیم به‌منظور توجّه دادن بشر و آگاه ساختن انسان به طرق اضلال و اغوای شیطان، خطاب به شیطان می‌فرماید:
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ...؛[9]
هر كدام از آن‌ها را كه بتوانی با صدای خود تحریك كن...
"استفزاز" در لغت عرب به معنی ازعاج بعد الاستخفاف است. یعنی چیزی را اوّل سست كردن و سپس از جا كندن.[10]
میخی كه در تخته‌ای یا زمینی سخت، محكم جا گرفته است به آسانی كنده نمی‌شود امّا وقتی اطراف آن را خالی كردید و پایه‌اش سست شد با یك تكان مختصر از جا كنده می‌شود. عقل آدمی بسان میخ پولادین در ساختمان وجودش به كار رفته است و كشتی وجود او را در دریای پرتوفان زندگی، آرام نگه می‌دارد و انسان عاقل به این آسانی تسلیم امواج هوس‌های نفسانی نمی‌شود و خود را به هلاكت نمی‌افكند. امّا همین كه عاملی مخرّب و شیطانی به سراغ عقل آمد و به شل كردن پایه‌اش پرداخت و آن را سست و سبك ساخت، در آن موقع است كه آدم سست‌عقل و سبكسر با كوچكترین اشاره‌ی شیطان و جنبش هوس، تكان خورده و از جا كنده می‌شود و تسلیم امواج تمایلات افراطی نفس می‌گردد و رو به فساد و تباهی می‌رود! و آن عامل مخرّب سست كننده‌ی پایه‌ی عقل انسان، به بیان قرآن كریم، صوت شیطان است. تفسیر مجمع البیان ذیل همین آیه می‌گوید: صوت شیطان به غناء و مزامیر و ملاهی یعنی"موسیقی" تفسیر شده است.[11]


موسیقی، آوای شیطان است


از نظر قرآن حكیم، سازهای مهیّج و آوازهای محرّك كه آدمی از شنیدنش تغییر حال می‌یابد و آب هوس در پوست قلبش می‌دود و بخار هوی در دماغ جانش می‌پیچد و دلش زیر و زبر می‌شود، به طور مسلّم صدای شوم شیطان است كه به وسیله‌ی آن به استفزاز آدمزادگان پرداخته و با مهارتی خاصّ، عقل‌های مرد و زن، پیر و جوان را بی‌پایه و سست و سبك می‌سازد و آنگاه با یك اشاره آنان را از جا كنده و دنبال خود به میخانه‌ها و رقّاصخانه‌ها و مراكز فحشا و اماكن فساد می‌كشاند.


موسیقی، زمینه را برای گناه آماده و هموار می‌سازد


موسیقی، اعصاب را تخدیر كرده و عقل را مختلّ و دل را شهوت‌آلود می‌سازد و یك حالت التهاب در جان آدم بهوجود می‌آورد. مانند پارچه‌ای كه به نفت یا بنزین آلوده باشد؛ چگونه آماده‌ی اشتعال و آتش گرفتن است و كوچك‌ترین جرقّه‌ی آتش كه به آن نزدیك شود شعله‌ور گشته و خسارت‌ها به‌‌بار می‌آورد؟ همچنین آدمی كه سروكار با موسیقی و ساز و آواز مهیّج دارد جان و دلش شهوت‌آلود است و آماده‌ی اشتعال به آتش عصیان وگناه. از شنیدن آن صداهای لطیف و شورانگیز، احساسات حادّ و آتشین جنسی در وجودش به هیجان آمده و همچون آدم تشنه‌ای دنبال صحنه‌ی گناه می‌گردد به طوری كه كوچك‌ترین وسیله‌ای كافی است كه آتش به خرمن عفّت و ایمانش زده و او را به درّه‌ی انحراف و تباهی بكشاند و بدبختی‌ها به بار آورد.


خودآزمایی


۱- شدیدترین لطمه‌ای كه استماع موسیقی و سر و كار داشتن با نغمه‌های محرّك و آهنگ‌های مهیّج به روح انسان وارد می‌آورد، کدام است؟
۲- مضمون آیه‌ی ۷ سوره‌ی لقمان را بیان کنید.
۳- قرآن حكیم از کدام بیماری تعبیر به «وقر» می‌فرماید؟

 

پی نوشت ها

 

[1]ـ سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۵۴.
[2]ـ سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۴۵.
[3]ـ همان، آیه‌ی ۱۵.
[4]ـ سوره‌ی یوسف، آیه‌ی ۲۰.
[5]ـ سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۶.
[6]ـ نهج‌البلاغه‌ی فیض، جلد۲، باب حکم، حکمت ۱۱۵.
[7]ـ سوره‌ی لقمان، آیه‌ی ۷.
[8]ـ المنجد، ماده‌ی وقر می‌نویسد: وَ قَرَتْ اُذُنُهُ: ثَقُلَتْ اَوْ ذَهَبَ سَمُعُهُ كُلُّهُ وَ صَمَّتْ اُذُنُهُ.
[9]ـ سوره‌ی بنی اسرائیل، آیه‌ی ۶۴.
[10]ـ مجمع البحرین، ماده‌ی فزز: استفزّه اذا استخفه و اخرج عن داره و ازعجه.
[11]ـ مجمع البیان، جلد ٢، چاپ قدیم، صفحه‌ی ٦٣.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: