کد مطلب: ۶۲۲۴
تعداد بازدید: ۲۸۷
تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۵
پیدایش مذاهب | ۱۵
در بسیاری از دعاها به حال سایر انسان‌ها و مشکلات آنها توجّه شده و برای پیروزی آنان بر مشکلات دعا می‌شود، حتّی در روایات اسلامی می‌خوانیم، بعضی از پیشوایان در بهترین مواقع دعا، ساعت‌ها برای دیگران دعا می‌کردند[6]؛ این‌گونه دعاها روح نوع دوستی را به شدّت در انسان تقویت می‌کند و از توقّف شخصیّت در مرحله فردی جلوگیری کرده، به مرحله‌ی عالی شخصیّت اجتماعی می‌کشاند.

بخش اوّل: فرضیه عوامل اقتصادی | ۱۴


شرایط اجابت دعا

 

توجّه به کیفیّت این شرایط نیز روشنگر حقایق تازه‌ای در زمینه‌ی مسأله‌ی به ظاهر بُغرنج «دعا» است و اثر سازنده‌ی آن را آشکار می‌سازد. در روایات اسلامی می‌خوانیم:
برای اجابت دعا باید قبل از هر چیز در پاکی قلب و روح کوشید و از گناه توبه کرده و خودسازی نمود و از زندگی رهبران الهی الهام گرفت. از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:
«إیَّاکُمْ أنْ یَسْأَلَ أحَدُکُمْ رَبِّهُ شَیْئَاً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ حَتَّی یَبْدَءَ بِالثَّنَاءِ عَلَی اللهِ وَ المِدْحَةِ لَهْ وَ الصَّلَوةِ عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ ثُمَّ الاعْتِرَافِ بِالذَّنْبِ ثُمَّ المَسْألَةَ؛

بپرهیزید از این که کسی از شما، چیزی را از خدا بخواهد مگر این که نخست مدح و ثنای الهی بجا آورد و درود بر پیامبر و آل او بفرستد، سپس اعتراف به گناه خویش کند و بعد چیزی را از خدا بخواهد».[1]
در زندگی از اموال غصبی و ظلم و ستم پرهیز کرده و تغذیه‌ی او از حرام نباشد.
از پیامبر اسلام(ص) نقل شده:
«مَنْ احبَّ أنْ یُسْتَجَابَ دَعَائُهُ فَلْیُطْلِبْ مَطْعَمَهُ وَ مَکْسَبَهُ؛ کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود، باید غذا و کسب خود را (از حرام) پاک کند».[2]
از مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق خودداری نکند، زیرا آنهایی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند دعای مستجابی ندارند، چنان که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده:
لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أوْ لَیَسْلَطَنَّ اللهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ؛[3]
و در حقیقت ترک این وظیفه‌ی بزرگِ «نظارت ملی»، نابسامانی‌هایی در اجتماع به وجود می‌آورد که نتیجه‌ی آن خالی ماندن صحنه‌ی اجتماع برای بدکاران است، و دعا برای برطرف شدن نتایج آن بی‌اثر است، زیرا این وضع نتیجه‌ی قطعی اعمال خودشان است.
عمل به پیمان‌های الهی، در زمینه‌ی ایمان و عمل صالح و امانت و درستکاری، یکی دیگر از شرایط استجابت دعا است، زیرا آن کس که به عهد خویش در برابر پروردگارش وفا نکند، نباید انتظار داشته باشد که مشمول وعده‌ی اجابت دعا از ناحیه‌ی پروردگار باشد.
کسی نزد امیر مؤمنان(ع) از عدم استجابت دعا شکایت کرد و گفت: با این که خداوند فرمود، دعا کنید، من اجابت می‌کنم، چرا ما دعا می‌کنیم و به اجابت نمی‌رسد؟! حضرت در پاسخ فرمود:
«إنَّ قُلُوبَکُمْ خَانَ بِثَمَانِ خِصالٍ:
أوّلُها: أنَّکُمْ عَرَفْتُمُ اللهَ فَلَمْ تَؤُدُوا حَقَّهُ کَمَا أوْجَبَ عَلَیْکُمْ فَمَا اغْنَتْ عَنْکُمْ مَعْرِفَتُکُمْ شَیْئاً.
وَ الثَّانِیَةُ: أنَّکُمْ امَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَه وَ امنْتُم شَرِیعَتَهُ فَأیْنَ ثَمَرَةُ إیمَانِکُمْ؟
وَ الثَّالِثَةُ: أنَّکُمْ قَرَأْتُمْ کِتَابَهُ المُنْزَلَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ.
وَ الرَّابِعَةُ: أنَّکُمْ قُلْتُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تُقَدِّمُونَ إلَیْهَا بِمَعَاصیکُمْ فَأیْنَ خَوْفُکُمْ؟
وَ الْخَامِسَةُ: أنَّکُمْ قُلْتُمْ تَرْغُبُونَ فِی الجَنَّةِ وَ أنْتُمْ فِی کُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا یُبَاعِدُکُمْ مِنْهَا فَأیْنَ رَغْبَتُکُمْ فِیهَا؟
وَ السَّادِسَةُ: أنَّکُمْ أکَلْتُمْ نِعْمَةَ المَوْلَی فَلَمْ تَشْکُرُوا عَلَیْهَا.
وَ السَّابِعَةُ: أَنَّ اللهَ أمَرَکُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّیْطَانِ وَ قَالَ «إنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً» فَعَادَیْتُمُوهُ بِلَا ثَوْلٍ وَ وَالَیْتُمُوهُ بِلَا مُخَالِفَةً.
وَ الثَّامِنَةُ: أنَّکُمْ جَعَلْتُمْ عُیُوبَ النَّاسِ نَصْبَ أعْیُنِکُمْ وَ عُیُوبِکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ تَلوُمُونَ مَنْ أنْتُمْ أحَقُّ بِاللَّوْمِ مِنْهُ فَأیُّ دُعَاءٌ یُسْتَجَابُ لَکُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أبْوَابَهُ وَ طُرُقَهَ فَاتَّقُوا اللهَ وَ أصْلِحُوا أعْمَالَکُمْ وَ أخْلَصُوا سَرَائِرَکُمْ وَ آمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهُوَا عَنِ الْمُنْکَرِ فَیَسْتَجِیبُ لَکُمْ دُعَائُکُمْ.؛ قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده (به همین جهت دعایتان مستجاب نمی‌شود):
1ـ شما خدا را شناخته‌اید، امّا حقّ او را ادا نکرده‌اید، به همین دلیل شناخت شما سودی به حالتان نداشته است.
2ـ شما به فرستاده‌ی او ایمان آورده‌اید، سپس با سنّتش به مخالفت برخاسته‌اید، ثمره‌ی ایمان شما کجاست؟
3ـ کتاب او را خوانده‌اید، ولی به آن عمل نکرده‌اید...
4ـ شما می‌گویید از مجازات و کیفر خدا می‌ترسید، امّا همواره کارهایی می‌کنید که شما را به آن نزدیک می‌سازد...
5ـ می‌گویید به پاداش الهی علاقه دارید، امّا همواره کاری می‌کنید که شما را از آن دور می‌سازد.
6ـ نعمت خدا را می‌خورید و حقّ شکر او را ادا نمی‌کنید.
7ـ به شما دستور داده دشمنِ شیطان باشید و شما طرح دوستی با او می‌ریزید...
8- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده‌اید ... با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالی که خودتان درهای آن را بسته‌اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمایید، امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما به اجابت برسد».[4]
از مجموع روایت استفاده می‌شود که وعده‌ی خداوند به اجابت دعا یک وعده‌ی مشروط است نه مطلق؛ مشروط به آن که شما به وعده‌ها و پیمان‌های خود عمل کنید، در حالی که شما از هشت راه پیمان‌شکنی کرده‌اید.
عمل به دستورات ششگانه‌ی فوق که در حقیقت شرایط اجابت دعاست، برای تربیت انسان و به کار گرفتن نیروهای او در یک مسیر سازنده و ثمربخش کافی است.
از شرایط استجابت دعا توأم گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است. در کلمات قصار امیر مؤمنان(ع) می‌خوانیم:
«الدَّاعِی بِلَا عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلَا وَتَرٍ؛ دعاکننده‌ی بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون «زه» است!».[5]
با توجّه به این که «وتر» یا «زه» عامل حرکت و وسیله‌ی پیش راندن تیر به سوی هدف است، نقش «عمل» در تأثیر «دعا» روشن می‌گردد. مجموع شرایط پنجگانه‌ی فوق روشنگر این واقعیّت است که دعا نه تنها نباید جانشین اسباب طبیعی و وسایل عادّی نیل به هدف گردد، بلکه برای اجابت آن باید در برنامه‌های زندگیِ دعاکننده، دگرگونی کلّی به عمل آید و روحیّات شخص، نوسازی شود، و در اعمال پیشین تجدید نظر گردد. آیا چسبانیدن عنوان «مخدّر» به دعا با چنین شرایطی نشانه‌ی بی‌اطّلاعی و یا اعمال غرض در مورد این مسأله نیست؟!


فلسفه‌ی دعا


به طور کلی دعا چند فلسفه‌ی اساسی دارد که به خاطر همان‌ها این همه روی آن تکیه شده است:


1ـ احیای روح امید


به ثمر نرسیدن تلاش‌ها و کوشش‌ها در زندگی، گاهی انسان را از پیروزی نهایی، برای همیشه مأیوس می‌سازد، و از به کار گرفتن باقیمانده‌ی نیرو و توان خود بازمی‌دارد و اندیشه کردن در دستیابی به طریق تازه و ابتکارات جدید را در راه حلِّ مشکل مختل می‌سازد، امّا دعا بارقه‌ی امیدی است که در کانون دل آدمی می‌درخشد و ابرهای یأس را از آسمان زندگی کنار می‌زند. دعا کننده خود را با قدرتی مرتبط می‌بیند که «مشکل» و «آسان» برای او مطرح نیست و گشودن بن‌بست‌ها برای او بسیار ساده است، این امیدواری که از دعا برمی‌خیزد، همانند خون تازه‌ای در شریان‌های جان آدمی جاری می‌شود و عاملی برای از سرگرفتن تلاش‌ها، کوشش‌ها و دست زدن به ابتکار است و طرق تازه‌ای برای گشودن بن‌بست‌ها خواهد بود. بنابراین، یأس، کشنده‌ی قدرت است و امید زنده کننده‌ی آن، و دعا عامل احیای امید است.
دعا درخت امید را آبیاری می‌کند و این درخت در بیابان زندگی به هنگامی که آفتاب سوزان مشکلات، انسان را از حال می‌برد، بر سر او سایه افکنده و آماده‌ی تلاش می‌سازد.
یأس پرده‌ی تاریکی است که بر روی چشم کشیده می‌شود و اگر دریچه‌ی نجات در چند متری او باشد، نمی‌بیند ولی امید، فضای زندگی را آن چنان روشن می‌سازد که اگر روزنه‌ی نجاتی در دورترین نقطه باشد، می‌بیند و به سویش پرواز می‌کند، و دعا سرچشمه‌ی خلّاق امید است.


2ـ دعوت به پاکی، نیکی و پرهیزکاری


دعا کننده برای استفاده از نیروی بی‌پایان پروردگار، چاره‌ای ندارد که پیوند خود را با او محکم کند، به ذات او نزدیک شده و مظهری از صفات جمال و جلال او که منبع پاکی و نیکی است گردد. آیا با انواع آلودگی، ممکن است انتظار اجابت داشته باشد؟!


3ـ دعا به معنای واقعی عامل مهمّ تربیت است


قطع نظر از دعاهای تصنّعی و بی‌روح و تشریفاتی که در غالب موارد فاقد همه‌ی شرایط استجابت است، دعاهایی که همه یا قسمتی از شرایط گذشته را دربرداشته باشد، عاملی برای تربیت انسان‌ها محسوب می‌شود. هر قدر مسأله‌ی مورد نیاز انسان مهمتر، و امید به استجابت بیشتر باشد، کوشش و تلاش در فراهم آوردن شرایط ذکر شده برای استجابت فزون‌تر و اثر عمیق دعا در تربیت اخلاقی افراد محسوس‌تر خواهد بود.
به همین جهت همواره در یک جلسه‌ی دعا (البتّه دعای واقعی نه تشریفاتی) با قیافه‌هایی روبه‌رو می‌شویم که آثار معنویّت، پاکی، درستی و فضیلت انسانی در آن به طور کامل دیده می‌شود که در هاله‌ای از پرهیزکاری فرو رفته است. البتّه دوام این حالات بستگی به میزان عمق دعا و شرایط آن دارد، ولی به هر حال هر دعا کننده‌ای وجود این کیفیّت روحی را به اختلاف مراتب در خود احساس می‌کند.


4ـ اثر عمیق محتویّات دعا


دعاهای فراوانی داریم که هر فرد بی‌نظری گواهی می‌دهد که محتویّات آنها در یک سطح عالی و آموزنده است. این دعاها، از نظر این که در بهترین شرایط تلقین پذیری روح آدمی برگزار می‌شود، می‌تواند به سهم خود در بالا بردن طرز تفکّر و سطح عواطف انسانی مؤثّر باشد.
در بسیاری از دعاها به حال سایر انسان‌ها و مشکلات آنها توجّه شده و برای پیروزی آنان بر مشکلات دعا می‌شود، حتّی در روایات اسلامی می‌خوانیم، بعضی از پیشوایان در بهترین مواقع دعا، ساعت‌ها برای دیگران دعا می‌کردند[6]؛ این‌گونه دعاها روح نوع دوستی را به شدّت در انسان تقویت می‌کند و از توقّف شخصیّت در مرحله فردی جلوگیری کرده، به مرحله‌ی عالی شخصیّت اجتماعی می‌کشاند.
در دعای «صباح» که از علی(ع) برای ما نقل شده و نیز در دعای «عرفه» که از امام حسین(ع) به ما رسیده، یک دوره دروس خداشناسی با تمام ریزه‌کاری‌هایش در سطح عالی بیان شده و در دعای «مکارم الاخلاق» که از امام سجّاد(ع) نقل شده، یک دوره درس اخلاق و صفات برجسته‌ی فردی و اجتماعی که در پرتو آن می‌توان طرح زندگی صحیحی برای فرد و جامعه ریخت، بیان گردیده است. در «صحیفه‌ی سجّادیه» دعاهایی درباره‌ی مرزداران شجاع وجود دارد که ضمن درخواست پیروزی آنها از خدا، بسیاری از عوامل پیروزی و شکست در برابر دشمن به زبان دعا در آن آمده است.
در دعای کوتاهی که در «صحیفه‌ی سجّادیه» درباره‌ی رؤیت هلال آمده، چنین می‌خوانیم:
أیُّهَا الْخَلْقُ المُطِیعُ! الدَّائِبُ السَّرِیعُ، المَتَرَدَّدُ فِی مَنَازِلِ التَّقْدِیرِ، المُتَصَرِّفُ فِی فَلَکِ التَّدْبِیرِ، آمَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُلَمَ وَ أوْضَحَ بِکَ البُهَمَ وَ جَعَلَکَ آیَةً مِنْ آیَاتِ مُلْکِهِ وَ عَلَامَةٍ مِنْ عَلَامَاتِ سُلْطَانِهِ...؛
در این عبارت ضمن اشاره به حرکت سریع ماه که امروزه می‌گویند بالغ بر 3700 کیلومتر در هر ساعت است و اطاعت او از قوانین جهان هستی (قانون جاذبه و دافعه و...) و حرکت آن در مدار حساب شده و معیّن، و روشنی بخش در شب‌های تیره، درس‌های خداشناسی که از آن می‌توان گرفت، تشریح شده است.
و یا در دعای «جوشن کبیر» که خدا را با «هزار نام» در آن می‌خوانیم و هر ده نام در واقع فصلی را تشکیل می‌دهد، می‌خوانیم:
یَا مَنْ فِی السَّمَاءِ عَظَمَتُهُ، یَا مَنْ فِی الأرْضِ آیَاتُهُ، یَا مَنْ فِی کُلِّ شَی ءٍ دَلَائِلُهُ، یَا مَنْ فِی البِحَارِ عَجَائِبُهُ، یَا مَنْ فِی الجِبَالِ خَزَائِنُهُ، یَا مَنْ یَبْدَءُ الخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ، یَا مَنْ إلَیْهِ یَرْجَعُ الأمْرُ کُلّهُ، یَا مَنْ أظْهَرَ فِی کُلِّ شَیءٍ لُطْفَهُ، یَا مَنْ احْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ، یَا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الخَلَائِقِ قُدْرَتُهُ؛[7]
در جمله‌ی اوّل، به عظمت آسمان‌ها، در جمله‌ی دوّم، به موجودات اسرارآمیز کره‌ی زمین، در جمله‌ی سوّم به نشانه‌های توحید در همه چیز، در جمله‌ی چهارم به عجایب و شگفتی‌های زندگی در اعماق اقیانوس‌ها، در جمله‌ی پنجم به معادن گرانبهای نهفته در دل کوه‌ها، در جمله‌ی ششم و هفتم به آغاز و انجام آفرینش و شباهت آنها به هم، در جمله‌ی هشتم به ریزه‌کاری‌هایی که در همه‌ی موجودات جهان (به خصوص اتم‌ها) وجود دارد، در جمله‌ی نهم به زیبایی‌های آفرینش و در جمله‌ی دهم به قوانینی که با کمال قدرت بر سراسر عالم هستی حکومت می‌کند، اشاره شده است.
البتّه سخن درباره‌ی محتویّات دعاهایی که از پیشوایان دینی رسیده بسیار طولانی و در خور کتاب‌های متعدّد و مشروحی است که از حوصله‌ی این مقال خارج است، و هدف، تنها اشاره‌ی زودگذری به این بحث به عنوان یک اصل کلّی بود.


خودآزمایی


1- شرایط اجابت دعا را ذکر کنید.
2- چند فلسفه‌ی اساسی دعا را بیان کند.
3- توجه به حال سایر انسان‌ها و مشکلات آنها در دعاها چه نتایجی دارد؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. همان.
[2]. همان.
[3]. بحار الأنوار، ج 90، ص 378.
[4]. سفینة البحار، ج 1، ص 448 و 449.
[5]. نهج البلاغه، حکمت 337.
[6]. اصول کافی، ج 2، ابواب دعا.
[7]. دعای جوشن کبیر، فصل 58.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: