کد مطلب: ۶۴۶۳
تعداد بازدید: ۱۹۰
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
عطر معرفت | ۹
به همين جهت، توجّه و هشیاری كامل لازم است تا انسان، وسوسه‌های آن پلید رجیم و طردشده‌ی از درگاه خدا را به حومه‌ی دل راه ندهد و دست از تضرّع و ابتهال به درگاه حضرت غفّار بر ندارد كه به هر حال اگر گرهی از كار انسان بايد گشوده شود، به دست خدا، خالق مهربان انسان گشوده می‌شود نه به دست شيطان، دشمن مسلّم انسان!

قسم شیطان و لطف خداوند رحمان


از امام صادق(ع) يا از امام باقر(ع) منقول است:
إنَّ آدَمَ(ع) قَالَ یَا رَبِّ سَلَّطْتَ عَلَیَّ الشَّیْطَانَ وَ أجْرَیْتَهُ مِنِّی مَجْرَی الدَّمِ فَاجْعَلْ لِی شَیْئاً فَقَالَ یَا آدَمُ جَعَلْتُ لَکَ أنَّ مَنْ هَمَّ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ بِسَیِّئَةٍ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیْهِ فَإنْ عَمِلَهَا کُتِبَتْ عَلَیْهِ سَیِّئَةٌ وَ مَنْ هَمَّ مِنْهُمْ بِحَسَنَةٍ فَإنْ لَمْ یَعْمَلْهَا کُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ فَإنْ هُوَ عَمِلَهَا کُتِبَتْ لَهُ عَشْراً،
قَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ جَعَلْتُ لَکَ أنَّ مَنْ عَمِلَ مِنْهُمْ سَیِّئَةً ثُمَّ اسْتَغْفَرَ لَهُ غَفَرْتُ لَهُ قَالَ: یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ: جَعَلْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ ـ أوْ قَالَ: بَسَطْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ ـ حَتَّی تَبْلُغَ النَّفْسُ هَذِهِ قَالَ: یَا رَبِّ حَسْبِی.[1]
حضرت آدم(ع) به حضور خدا عرضه داشت: پروردگارا! شيطان را بر من تسلّط دادی و او را همچون خون در سراسر وجودم به گردش درآوردی.[2] حال، از برای من چیزی مقرّر فرما [که راه نجات از شرّ اغواگری‌های وی باشد] فرمود: ای آدم، این [عنایت] را درباره‌ی تو مقرّر داشتم كه اگر كسی از ذريّه‌ات تصميم بر گناهی گرفت [امّا به عمل نیاورد] آن گناه بر وی نوشته نشود و اگر به عمل آورد، تنها يک گناه بر او نوشته شود و اگر كسی از آنها تصميم به كار نيكی گرفت، ولی به عمل نياورد، يک حسنه درباره‌اش نوشته شود و اگر آن را در مرحله‌ی عمل نیز ظاهر ساخت، ده حسنه از برای او نوشته شود. عرض کرد: ای پروردگار من [بر عنایتت] درباره‌ی من بيفزا. فرمود: اين‌چنين درباره‌ات قرار دادم كه هر يک از آنان گناهی مرتكب شد و آنگاه از گناهش توبه و استغفار نمود، او را بيامرزم. عرضه داشت: پروردگارا [باز هم بر عنايتت] درباره‌ام بيفزا. فرمود: آنچنان وقت توبه را برای آنان گسترش می‌دهم كه تا آخرين لحظه‌ی حیات كه جان به گلوگاهشان برسد، توبه‌شان مسموع گردد و مقبول واقع شود [اینجا بود که آدم(ع)] عرض کرد: پروردگارا [لطفت درباره‌ی من] کافی گشت و کامل شد.
همچنين نقل شده است كه شيطان پس از مطرودیّت از باب رحمت و مهلت گرفتن از خدا برای بقای طولانی خويش و اغوای بنی آدم به خدا عرض كرد:
وَ عِزَّتِکَ لا خَرَجْتُ مِنْ قَلْبِ اِبْنِ آدَمَ مادامَ فِیهِ الرُّوحُ.
به عزّتت سوگند! تا جان در تن آدميزاد هست، دست از اغوای وی بر نمی‌دارم و از دلش بيرون نمی‌روم.
خداوند منّان نيز فرمود:
بِعِزَّتِی لا حَجَبْتُ عَنْهُ التَّوْبَةَ مادامَ فِیهِ الرُّوحُ.[3]
به عزّتم سوگند! تا جان در تن آدميزاد هست، درِ توبه را به رویش نمی‌بندم و از پذیرش وی رو بر نمی‌گردانم.


زينهار از وسوسه‌های شيطان


پس زنهار ای عزيز كه دَم آن لعين پليد، در دل ننشيند و حالت يأس از قبول توبه در قلب پديد نياورد! چه آنكه در هر حال و با داشتن هر نوع از گناه، آدمی را می‌پذيرند و به او خوشامد می‌گويند. آيا نشنيده‌ايم اين كلام شورانگيز نشاط‌آور حضرت خالق منّان را که به رسول مکرّم، مظهر اعلای رحمت واسعه‌اش دستور می‌دهد:
وَ إذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أصْلَحَ فَأنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.[4]
هرگاه كسانی كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند [ای سفير گرامی ما] به آنها بگو: سلام بر شما. پروردگارتان رحمت را بر خود فرض كرده است. آن چنان كه هر كس از شما كار بدی از روی جهالت و نادانی مرتكب شود و سپس به دنبال گناهش توبه كرده، رو به صلاح [و جبران فساد] آورد [در اين صورت خواهد ديد كه] خدا آمرزنده‌ای مهربان است.
آری:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ / گر كافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
اين درگه ما درگهِ نومیدی نیست / صد بار اگر توبه شكستی باز آ
حال، آيا با اين همه لطف و عنايت و آقايی كه صريحاً نسبت به بندگان توبه‌كار، اعلام فرموده و اِعمال «رحمت» درباره‌ی بدكاران پشيمان را بر خود فرض و واجب كرده و همچون وظيفه‌ی لازم خويش ارائه نموده است، آيا با اين همه باز جای آن هست كه كسی يأس از رحمت او داشته و اصلاً رو آوردن به درگاه وی را خالی از اثر پندارد و از اينرو لب به انابه و استغفار از گناهان خود نگشايد؟
حاشا ثُمَّ حاشاً! ما هکَذَا الظَنُّ بِهِ وَ لا الْمَعْروفُ مِنْ فَضْلِهِ.
و بايد دانست كه همين «يأس از رحمت حق» اعظم گناهان است و هيچ گناهی از جهت سدّ باب نجات به پای آن نمی‌رسد و لذا شيطان بی‌ايمان نيز پس از شكست خوردن از راه‌های ديگر، رو به اين در آورده و از اين طريق، آدمی را به شقاوت و بدبختی می‌كشاند.
به همين جهت، توجّه و هشیاری كامل لازم است تا انسان، وسوسه‌های آن پلید رجیم و طردشده‌ی از درگاه خدا را به حومه‌ی دل راه ندهد و دست از تضرّع و ابتهال به درگاه حضرت غفّار بر ندارد كه به هر حال اگر گرهی از كار انسان بايد گشوده شود، به دست خدا، خالق مهربان انسان گشوده می‌شود نه به دست شيطان، دشمن مسلّم انسان!


کرم بین و لطف پروردگار


آن خالق مهربان از روی علاقه و اشتياق تمام، بندگان گنهكار خود را به بازگشت به سوی خود دعوت نموده و آنان را كه توبه‌كار واقعی گردند، در زمره‌ی محبوب‌های خویش معرّفی فرموده است:
... إنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ...[5]
... به‌راستی كه خداوند توبه‌كاران را دوست می‌دارد ...
معاوية بن وهب گويد:
سَمِعْتُ أبَا عَبْدِاللهِ(ع) یَقُولُ إذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أحَبَّهُ اللهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ،
فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟ قَالَ: یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إلَی جَوارِحِهِ اُکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إلَی بِقَاعِ الْأرْضِ اُکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ. فَیَلْقَی اللهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءُ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بَشِیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ.[6]
از امام صادق(ع) شنيدم كه می‌فرمايد: وقتی بنده توبه كند، توبه‌ی نصوح [كه ديگر قصد بازگشت به گناه ندارد] خداوند او را دوست می‌دارد و در دنيا و آخرت پرده بر او می‌افكند.
عرض كردم: چگونه بر او پرده می‌افكند؟ فرمود: دو فرشته‌ی موکّل بر او را به نسيان دچار می‌سازد و در نتيجه آن دو ملک گناهانی را كه از وی نوشته‌اند، فراموش می‌نمايند و به اعضا و جوارح او دستور می‌دهد گناهان او را مكتوم نگه دارند [و از خود بروز ندهند] و به نقاط زمين امر می‌كند، آنچه گناه از وی در آن نقاط صادر شده است، پوشيده و مستور گردانند. در نتيجه وقتی به لقای خدا می‌رسد ديگر چيزی نيست كه عليه او به گناهی شهادت دهد.
از امام باقر(ع) منقول است:
التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِیمُ عَلَی الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِئَ.[7]
آن كس كه توبه‌كار از گناه شود، مانند كسی است كه گناهی نكرده است و كسی كه بر ارتكاب گناه ادامه دهد، در عين حالی كه [به زبان] استغفار می‌كند، مانند آدم استهزاگر است.
و نيز از همان امام همام(ع) رسیده است:
إنَّ اللهَ تَعَالَی أشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أضَلَّ راحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا. فَاللهُ أشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا.[8]
حقيقت آنكه خداوند تعالی از توبه‌ی بنده‌اش شاد و مسرور می‌شود، بيش از آن مقدار كه مردی [در ميان بيابان] در يک شب ظلمانی، مركب و توشه‌ی راهش را گم كرده و آنگاه آن را پيدا كند. خداوند از توبه‌ی بنده‌اش بيش از آن مقدار كه اين مرد از پيدا كردن زاد و راحله‌ی گم‌شده‌اش شاد می‌شود، شاد می‌گردد.
«كرم بين و لطف خداوندگار» كه چگونه از بازگشت بنده‌ی آلوده‌ی تبهكار به آستان اقدسش شاد می‌گردد و اظهار مسرّت می‌نماید و عجیب‌تر از آن اين جمله است كه به حضرت مسيح(ع) فرموده است:
یا عیسی، کَمْ اُطیلُ النَّظَرَ وَ اُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَومُ لا یَرْجِعُونَ.[9]
ای عيسی، چقدر چشم به راه باشم و اشتياق از خود نشان بدهم و اين قوم برنگردند.
و همچنين ابراز عنايت در حديث قدسی فرموده است:
لَوْ عَلِمَ الْمُدْبِرُونَ عَنّی کَیْفَ انْتِظاری بِهِمْ وَ شَوْقی اِلَی تَوْبَتِهِمْ لَماتُوا شَوْقاً اِلَیَّ وَ لَتَفَرَّقَتْ اَوْصالُهُمْ.[10]
اگر آنان كه پشت به من كرده‌اند [و به راه گناه افتاده‌اند] می‌دانستند چگونه به انتظارشان هستم و اشتياق به بازگشتشان دارم، هر آينه از شدّت شوق به من می‌مردند و بند از بندشان جدا می‌گرديد.
پس ای وااسفاه بر اين جهالت، و واغوثاه از اين سفاهت كه او در جستجوی ما باشد و ما در حال فرار از او! او چشم به راه ما باشد و ما در حال غفلت از او! او با ما يگانه باشد و ما بیگانه‌ی از او.
صيّاد پی صيد دويدن عجبی نيست / صید از پی صيّاد دويدن، مزه دارد
در مناجات هشتمين از مناجات خَمْس عَشَرَة است که:
یا مَنْ هُوَ عَلَی الْمُقْبِلینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ وَ بِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عائِدٌ مُفْضِلٌ وَ بِالْغافِلینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحیمٌ رُؤُوفٌ وَ بِجَذْبِهِمْ اِلَی بابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ، اَسْأَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ اَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظَّاً.
ای آن كه به روآورندگان به درگاهت رو می‌آوری و اِفضال و احسان خود را شامل حالشان می‌سازی و [یاللْعَجَب که] غافلان از ذکرت را نیز با جذبشان به آستانِ اقدست مشمول رحمت و عطوفت خود می‌گردانی، از تو می‌خواهم كه مرا هم از پر بهره‌ترين آنان از [چشمه‌سارهای لطف و عنايت] خود قرار دهی.
من اَر چه هیچ نیم هر چه هستم آنِ تواَم / مرا مران كه سگی سر بر آستان توام


خودآزمایی


1- چیزی که خداوند متعال برای انسان مقرّر فرموده است که راه نجات از شرّ اغواگری‌های شیطان باشد، چیست.
2- اعظم گناهان کدام است؟

 

پی نوشت ها


[1]ـ کافی، ج 2، ص 440، ح 1.
[2]ـ تسلّط شیطان بر انسان، تنها از راه «تزیین» و وسوسه‌انگیزی در قلب است و طبیعی است که آثار وسوسه‌ی آن پلید و اقدام به گناه، از تمام اعضا و جوارح انسان که مجاری خون قلب آدمی است، امکان بروز و ظهور دارد.
[3]ـ جامع‌السّعادات، ج 3، ص 68.
[4]ـ سوره‌ی انعام، آیه‌ی 54.
[5]ـ سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۲۲.
[6]ـ کافی، ج 2، ص 4۳0.
[7]ـ کافی، ج 2، ص ۴۳۵، ح ۱۰.
[8]ـ همان، ص ۴۳۵، ح ۸.
[9]ـ المراقبات، مقدّمه، ص 6.
[10]ـ همان.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: