کد مطلب: ۶۵۰۳
تعداد بازدید: ۱۸۴
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵
پیدایش مذاهب | ۲۴
مضمون صدر حدیث این است که شفاعت شامل مرتکبان کبائر می‌شود. ولی ذیل حدیث روشن می‌کند که شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است که مجرم را به مرحله‌ی ندامت و خودسازی و جبران برساند و از ظلم، طغیان و قانون‌شکنی برهاند و بدون آن شفاعت ممکن نیست.

بخش اوّل: فرضیه عوامل اقتصادی | ۲۳


شرایط شفاعت


آیات شفاعت به خوبی نشان می‌دهد که مسأله‌ی شفاعت از نظر منطق اسلام یک موضوع بی‌قید و شرط نیست، بلکه قیود و شرایطی از نظر جُرمی که درباره‌ی آن شفاعت می‌شود، از یک سو، و شخص شفاعت‌شونده از سوی دیگر و شخص شفاعت‌کننده از سوی سوّم دارد که چهره‌ی اصلی شفاعت و فلسفه‌ی آن را روشن می‌سازد.
به عنوان مثال، گناهانی همانند ظلم و ستم به طور کلّی از دایره‌ی شفاعت بیرون شمرده شده و قرآن می‌فرماید: ظالمان «شفیع مطاعی» ندارند.
اگر ظلم را به معنای وسیع کلمه ـ آن چنان که در بعضی از احادیث خواهد آمد ـ تفسیر کنیم شفاعت منحصر به مجرمانی خواهد بود که از کار خود نادم و پشیمان هستند و در مسیر جبران و اصلاح می‌باشند و در این صورت شفاعت پشتوانه‌ای خواهد بود، برای توبه و ندامت از گناه، و این که بعضی تصوّر می‌کنند با وجود ندامت و توبه نیازی به شفاعت نیست، اشتباهی است که پاسخ آن را به زودی خواهیم داد.
از طرف دیگر طبق آیه‌ی 28 سوره‌ی انبیاء تنها کسانی مشمول بخشودگی از طریق شفاعت می‌شوند که به مقام «ارتضاء» رسیده‌اند و طبق آیه 87 سوره‌ی مریم، دارای «عهد الهی» هستند.
این دو عنوان، همان‌گونه که از مفهوم لغوی آنها به اجمال، و از روایاتی که در تفسیر این آیات وارد شده، به تفصیل، استفاده می‌شود، به معنای ایمان به خدا، حساب، میزان، پاداش، کیفر و اعتراف به حسنات و سیّئات (نیکی اعمال نیک و بدی اعمال بد) و گواهی، به درستی تمام مقرّراتی است که از سوی خدا نازل شده، ایمانی که در فکر و سپس در زندگی آدمی انعکاس یابد، نشانه‌اش این است که خود را از صف ظالمان طغیانگر که هیچ اصل مقدّسی را به رسمیّت نمی‌شناسند، بیرون آورده و به تجدید نظر در برنامه‌ها بپردازد.
قرآن در مورد آمرزش گناهان در سایه‌ی شفاعت می‌فرماید:
«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ جاؤوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللهَ تَوَّاباً رَحِیماً؛

و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمان‌های خدا را زیر پا می‌گذارند) به نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند».[1]
در این آیه توبه و استغفار خودِ مجرمان مقدّمه‌ای برای استغفار و شفاعت پیامبر(ص) شمرده شده است.
و در آیه‌ی:
«قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الَّرحِیمُ؛

گفتند: ای پدر از گناهان ما تقاضای بخشش کن که ما خطاکار بودیم، گفت به زودی برای شما استغفار می‌کنم که او آمرزنده‌ی مهربان است».[2]
نیز آثار ندامت و پشیمانی از گناه در تقاضای برادران یوسف از پدر به خوبی دیده می‌شود.
در مورد شفاعت فرشتگان می‌بینیم که استغفار و شفاعت آنها تنها برای افراد باایمان و تابعان سبیل الهی و پیروان حق است:
«وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینِ آمَنُواْ رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَ اتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ؛

فرشتگان برای کسانی که ایمان آورده‌اند استغفار می‌کنند، و عرضه می‌دارند: خداوندا! رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته، پس بیامرز کسانی را که توبه کرده، و از راه تو پیروی نموده‌اند، و آنها را از عذاب دوزخ نگاهدار».[3]
باز در این جا این سؤال که با وجود توبه و تبعیّت از سبیل الهی و گام نهادن در مسیر، چه نیازی به شفاعت است؟ مطرح می‌شود که در بحث «حقیقت شفاعت» از آن پاسخ خواهیم گفت.
قرآن در مورد شفاعت‌کنندگان نیز این شرط را ذکر کرده که باید گواه بر حق باشند:
«إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ؛ مگر آنها که شهادت به حق داده‌اند».[4]
و به این ترتیب شفاعت‌شونده باید ارتباط و پیوند با شفاعت‌کننده برقرار سازد، پیوندی از طریق توجّه به حق و گواهی قولی و فعلی به آن، که این خود نیز عامل دیگری برای سازندگی و بسیج نیروها در مسیر حق است.

احادیث اسلامی و شفاعت


در روایات اسلامی نیز تعبیرات فراوانی می‌بینیم که مکمّل مفاد آیات فوق است:
1ـ در «تفسیر برهان» از امام کاظم(ع) از علی(ع) نقل شده که می‌فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم:
شَفَاعَتِی لِأَهْلِ الکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی...؛ شفاعتم برای آنهاست که گناه کبیره کرده‌اند».
راوی حدیث که ابن ابی عمیر است می‌گوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم، چگونه برای مرتکبان گناهان کبیره شفاعت ممکن است، در حالی که خداوند می‌فرماید:
وَ لَا یَشْفَعُون إلَّا لِمَنِ ارْتَضَی؛
مسلّم است کسی که مرتکب کبائر شود، مورد خشنودی خدا نیست، امام(ع) در پاسخ گفت:
«هر فرد باایمانی که مرتکب گناهی می‌شود طبعاً پشیمان خواهد شد و پیامبر(ص) فرموده پشیمانی از گناه، توبه است،... و کسی که پشیمان نگردد مؤمن (واقعی) نیست و شفاعت برای او نخواهد بود و «ظالم» است و خداوند می‌فرماید ظالمان، دوست و شفاعت‌کننده‌ای ندارند».[5]
مضمون صدر حدیث این است که شفاعت شامل مرتکبان کبائر می‌شود. ولی ذیل حدیث روشن می‌کند که شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است که مجرم را به مرحله‌ی ندامت و خودسازی و جبران برساند و از ظلم، طغیان و قانون‌شکنی برهاند و بدون آن شفاعت ممکن نیست.
2ـ در کتاب کافی از امام صادق(ع) در نامه‌ای که برای اصحابش نوشته، چنین نقل شده:
مَنْ سَرَّهُ أنْ تَنْفَعَهُ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ عِنْدَ اللهِ فَلْیَطْلُبُ إلَی اللهِ أنْ یَرْضِیَ عَنْهُ.[6]
لحن این روایت نشان می‌دهد که برای اصلاح اشتباهاتی که در زمینه‌ی شفاعت برای بعضی از یاران امام، به طور خاص و جمعی از مسلمانان به طور عام رخ داده، صادر شده است و با صراحت شفاعت‌های تشویق‌کننده به گناه، در آن نفی شده است و می‌فرماید:
«هر کس دوست دارد مشمول شفاعت گردد باید خشنودی خدا را جلب کند».
3ـ در حدیث پرمعنای دیگری از امام صادق(ع) می‌خوانیم:
«إذَا کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَعَثَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ العَالِمَ وَ العَابِدَ فَإذَا وَقَفَا بَیْنَ یَدَیِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِیلَ لِلْعَابَدَ إنْطَلِقْ إلی الجَنَّةِ وَ قِیلَ لِلعَالِمِ قِفَ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأدِیبِکَ لَهُمْ؛

در روز رستاخیز خداوند عالم و عابد را بر می‌انگیزد، به عابد می‌گوید تنها به سوی بهشت رو، امّا به عالم می‌گوید برای مردمی که تربیت کردی، شفاعت کن»![7]
در این حدیث پیوندی در میان «تأدیب عالم» و «شفاعت او نسبت به شاگردانش» که مکتب او را درک کرده‌اند، دیده می‌شود، که می‌تواند پرتوی به روی بسیاری از موارد تاریک این بحث بیفکند؛ به علاوه اختصاص شفاعت کردن به عالم و نفی آن از عابد نشانه‌ی دیگری است از این که شفاعت در منطق اسلام یک مطلب قراردادی و یا پارتی بازی نیست، بلکه یک مکتب تربیتی است، و تجسّمی از تربیت در این جهان است.


خودآزمایی


1- آیات شفاعت به روشنی بیانگر کدام موضوع می‌باشد؟
2- شفاعت منحصر به کدام مجرمان خواهد بود؟
3- مقدّمه‌ی استغفار و شفاعت پیامبر(ص) چیست؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۶۴.
[2]. سوره‌ی یوسف، آیه‌ی 97 و 98.
[3]. سوره‌ی غافر، آیه‌ی 7.
[4]. سوره‌ی زخرف، آیه‌ی 86.
[5]. بحار الانوار، ج 8، ص 351.
[6]. اصول کافی، ج 8، ص 11.
[7]. بحار الانوار، ج 2، ص 16.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: