روایات و موسیقی
حال، نظری هم به گفتار ائمّهی اطهار(ع) بیفكنید و از عواقب شوم این زندگی آلودهای كه با دست خود بهوجود آوردهاید بر خود بلرزید و به فكر اصلاح بیفتید.
امام صادق(ع) میفرماید:
بَیْتُ الْغِنَاءِ لا تُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَةُ وَ لا تُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَةُ وَ لا یعدْخُلُهُ الْمَلَكُ؛[1]
خانهای كه در آن، ساز و آواز پخش شود، از خطر بلاهای كوبنده و دردناك در امان نمیماند و دعا در آن خانه مستجاب نمیشود و فرشتهی رحمت وارد آن خانه نمیگردد.
بدون تردید یك قسمت عمده از گرفتاریهای روزافزون زندگی و مستجاب نگشتن دعاها و محرومیّت از رحمت و سعادت كه گریبانگیر بسیاری از خانوادههای مسلمان شده است، از آثار شوم این بساط شیطانی است كه در آن خانوادهها پهن شده است.
امام صادق(ع) در جواب سؤالی كه راجع به غناء شده است میفرماید:
لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً اللهُ مُعْرِضٌ عَنْ أهْلِهَا؛[2]
وارد آن خانههایی نشوید كه خدا از اهل آنها روگردان است.
باز هم امام صادق(ع) میفرماید:
استماع الْغنَاءِ وَ اللهوِ ینْبِتُ النفَاقَ فی الْقَلْبِ كَما ینْبِتُ الْماءُ ال زرْع؛[3]
گوش دادن به ساز و آواز، بذر نفاق [بیایمانی] را در دل میرویاند؛ آن چنان كه آب، گیاه را میرویاند.
مردی در حضور امام صادق(ع) عرض كرد: من گاهی كه در خانهی خود داخل مستراح میشوم و صدای ساز و آواز از خانهی همسایه به گوشم میرسد؛ توقّفم را آنجا بیشتر طول میدهم و استماع میكنم. امام فرمود: چنین كاری مكن. مرد گفت: آقا! به خدا قسم من پیش آنها نمیروم و در مجلسشان شركت نمیكنم. فقط به صدای آنها گوش میدهم. امام(ع) فرمود: مگر این آیهی قرآن را نشنیدهای:
... إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛[4]
...گوش و چشم و دل هر یك به سهم خود مورد بازخواست میباشند.
مرد گفت: به خدا قسم، گویی تا به حال این آیه به گوشم نخورده بود. از هماكنون توبه میكنم و از خدا میخواهم كه مرا بیامرزد و توفیقم دهد كه دیگر به چنین كاری برنگردم.
امام(ع) فرمود: برخیز و غسل كن و مقداری كه میتوانی نماز بخوان و از خدا بخواه تا توبهات را بپذیرد.
فَإنَّكَ كُنْتَ مُقِیماً عَلَی أمْرٍ عَظِیمٍ مَا كَانَ أسْوَأ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَی ذَلِكَ؛
زیرا تو در گناه بزرگی افتاده بودی و چه بدبخت و تیرهروز بودی اگر در همان حال میمردی!
اکنون خدا را شكر كن كه توفیق توبهات داد و از هر چه ناپسند خداست، بركنار باش و كار زشت را به اهلش واگذار و بدان هر كاری، اهلی دارد.
وَ الْقَبِیحَ دَعْهُ لِأهْلِهِ فَإنَّ لِكُلٍّ أهْلاً؛[5]
از مضمون چند حدیث به طور خلاصه استفاده میشود:
خانهای كه تا چهل روز صدای ساز و آواز در آن پخش شود، حیاء از اهل آن خانه میرود و غیرت كم میشود و به بیعفّتی راغب میشوند و تبهكاری در نظرشان سهل و آسان میگردد و با اندك تحریكی به سوی گناه كشیده میشوند و روز قیامت، كور و كر و لال محشور میگردند.[6]
خدایا! به حرمت قرآن و اهل بیت رسالت، دلهای ما را متنبّه و بیدار گردان و ملّت ما را از شرّ شیطان موسیقی برحذر بدار. آمین!
عامل دیگر از عوامل تولید قساوت در دل مردم امروز، با كمال تأسّف مطبوعات ماست. همین جراید و مجلاّتی كه روز به روز رنگینتر و جالبتر در دسترس پسران و دختران جوان ما قرار داده میشوند و اكثراً جز دریدن پردهی شرم و حیاء و آتش زدن بر خرمن عفّت و عصمت جوانان و افزودن بر تعداد بیماران قساوت جان، نتیجهای ندارند! (البتّه مجلاّت متین و جراید وزینی كه مایهی تنویر افكار و وسیلهی هدایت اجتماعند و متأسّفانه بسیار در اقلیّتند، مستثنی از بحثند و جدّاً شایان تقدیرند).
به راستی تأسّفآور است كه انسان به طور آشكار و عَلَن ببیند یك عامل بزرگ هدایت، چگونه به دست یك مشت سبك مغزان بیخرد به صورت یك وسیلهی خطرناك ضلالت در آمده است. قلم و نویسندگی كه یكی از بزرگترین و بهترین وسایل اعتلاء و ارتقاء یك ملّت است، با كمال بیرحمی و نامردی در راه انحطاط و نابودی مردم بینوا به كار افتاده و جدّاً مهمترین سدّ عصمت و عفّت در این مملكت به دست گردانندگان اینگونه جراید ننگین، در هم شكسته و ضربتی كارگر بر پیكر عقل و ایمان مردم وارد آمده است.
آیا هستند صاحب مغزان زندهای كه بفهمند این دسته از قلمهای منحرف دارند با فروش عفّت و شرافت این آب و خاك، تجارت میكنند؟ محصول دسترنج ملّت را میگیرند و در عوض، نسل جوان و ذخایر انسانی مملكت را به سیاهچال فحشا و نكبت میكشانند. آیا هستند مردمی كه این را بفهمند و به حكم غیرت انسانی و اسلامی با جدّ تمام تا آنجا كه میتوانند در مقام مبارزهی با این عوامل فساد و ضلال برآیند و حدّاقلّ از خرید این اوراق شیطانی و وارد ساختن آنها به محیط خانواده خودداری كنند؟ وا اسفاه از این مسلمانی! آیا تا این حدّ بیقیدی و بیاعتنایی؟! تا این درجه استخفاف به فرامین الهی و سبك شمردن تهدیدات كتاب آسمانی؟! مگر ای مسلمانان! تا به حال به گوشتان نرسیده است این انذار رعبانگیز قرآن:
إنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[7]
مردمی كه دوست دارند [از خود علاقه نشان میدهند] كه زشتیها و تبهكاریها در میان اهل ایمان [و محیط زندگی مسلمانان] شایع گردد [و قبح گناه از نظرها برود و بیشرمی و پردهدری یك امر عادی و معمولی گردد و راه به سوی گناه از هر جهت پیش پای جوانان باز و بلامانع شود، اینان مطمئن باشند] در دنیا و آخرت عذابی دردناك خواهند داشت [و دیر یا زود گرفتار آن خواهند شد] خدا میداند و شما نمیدانید.
شما را به خدا ای مسلمانان غیور انصاف بدهید. این اوراق ننگین شرمآور كه روز و شب مقابل چشم پسران و دختران شما با وضعی مهیّج جلوهگر است و آنان را با كمال صراحت دعوت به فساد و تباهی و شكستن سدّ حیاء و عفّت میكند، آیا بهترین وسیلهی اشاعهی فحشا نیست؟ آیا دیگر ممكن است با اینچنین شرایطی، در دل جوانان ما آمادگی برای هدایت به سوی خدا و آخرت بماند؟ مسلّم بسی دشوار و بسیار مشكل خواهد بود. بلكه در اثر آمیزش مداوم با آن نوشتههای بدآموز و تصویرهای رسوا، آن چنان قساوتی عمیق، دلها را میگیرد كه جز با گناه و بعد هم با عذاب، با چیز دیگری تناسب و سنخیّت نخواهند داشت.
آری شما ای مردان و زنان مسلمان! متوجّه باشید كه با خریدن و خواندن اینگونه مجلاّت و مقالات و نقل كردن محتویات آنها در نوشته و گفتار، خود از عاملین اشاعهی فحشا نباشید و هم شما ای پدران و مادران مهربان كه پول در اختیار فرزندان خود میگذارید و میدانید در این راه صرف میشود و بالنّتیجه كمك به انتشار فساد میگردد، دقیق و مراقب باشید كه از عاملین اشاعهی فحشا نباشید و گرفتار عذاب خدا نگردید.
۱- یك قسمت عمده از گرفتاریهای روزافزون زندگی و مستجاب نگشتن دعاها به چه دلیل است؟
۲- یكی از بزرگترین و بهترین وسایل اعتلاء و ارتقاء یك ملّت چیست؟
۳- خدا از اهل کدام خانهها روگردان است؟
[1]ـ کافی، جلد ۶، صفحهی ۴۳۳، حدیث ۱۵.
[2]ـ کافی، جلد ۶، صفحهی ۴۳۴، حدیث ۱۸.
[3]ـ همان، حدیث ۲۳.
[4]ـ سورهی اسراء، آیهی ۳۶.
[5]ـ كافی، جلد ٦، صفحهی ٤٣٢، حدیث ١٠ و بحارالانوار، جلد ٦، صفحهی ٣٤، حدیث ٤٨، با اندكی اختلاف. در گذشته شرحی راجع به جملهی آخر حدیث دادیم، به آنجا مراجعه شود.
[6]ـ به كتابهای وافی، جلد ٣، طبع اسلامیه، باب ٣٤، صفحهی ١٣ و مستدرك، جلد ٢، صفحات ٤٥٧ و ٤٥٨ و
وسائل، جلد ٢، صفحات ٥٦٥ و ٥٦٦ مراجعه شود.
[7]ـ سورهی نور، آیهی ۱۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت