دِکارْت، حکیم معروف فرانسوی، بعد از اینکه یک سلسله مقالات علمی منتشر كرد، مورد تحسین دانشمندان جهان قرار گرفت. یكی از كسانی كه شدیداً تحت تأثیر عظمت علمی او واقع شده بود، با خود فكر كرد كه او حتماً یک كتابخانهی عظیم در اختیار دارد و این معلومات را از آن كتابخانه به دست آورده است؛ از این رو، به ملاقات او رفت و از وی تقاضا كرد كتابخانهی خود را به او نشان دهد. او هم آن فرد را به محلّی برد و جسد گوسالهای را كه مشغول تشریحش بود به او نشان داد و گفت: این كتابخانهی من است، من از نوشتههای دیگران اخذ علم نكردهام؛ بلكه خودم به تحقیق پرداخته و بدن این گوساله را تشریح كرده و رموز به كار رفتهی در خلقت او را مورد مطالعه و تدقیق[1] قرار دادهام و در واقع، آنچه از معلومات به دست من آمده، از تحقیقی است كه دربارهی بدن این گوساله كردهام.
این هم نوعی كسب علم است و بدیهی است كه از نوع اوّل، که صرفاً نسخهبرداری از افکار دیگران است، عالیتر است؛ چرا كه بر اثر فعالیّت فکری خود، استعدادهای مکنون در وجودش را به بروز و ظهور میرساند و وسیلهی پیشرفت علم در جامعه میشود؛ ولی با این وصف، او هم ممكن است در تحقیقات خویش اشتباه كند. كسی كه حیوانات و نباتات را تشریح میكند یا در ابعاد ستارگان آسمان مطالعه میكند، در عین حال كه كار علمی بسیار خوب و قابل تقدیر است، ممكن است اشتباه كند و چه بسا اشتباه هم میكنند و احیاناً زیانهای جبرانناپذیری به بار میآورند. امّا عالیترین علوم، علمی است كه دارندهی آن به اقیانوس بیكران «وحی خدا» متصّل است؛ نه به نوشتهها و گفتههای این و آن كار دارد نه به تحقیق و مطالعهی شخصی خویش اتّکا میکند، بلکه به طور مستقیم با خالق هستی ارتباط دارد؛ یعنی تمام جهات و جوانب عالم به اذن خدا در برابر او مشهود و عیان است و او شاهد خلق است و آگاه از تمام رموز و اسرار خلقت است. این علمهای بشری آمیخته با اوهام و تخیّلات است؛ فلان دانشمند اگر افكار علمی عالی دارد، اوهام و اشتباهات هم دارد؛ فرضاً اگر چهار تا حرف حسابی دارد، ده تا هم حرف ناحسابی در كنار آن دارد كه تشخیص آن برای خودش و دیگران دشوار است؛ امّا رسول خدا(ص) و ائمّهی هدی(ع) علم خود را از افکار بشری نمیگیرند. ما داریم با سوزن چاه میکَنیم؛ امّا آنها به دریا متصّل هستند و لذا خدا خطاب به رسول مکرّمش(ص) میفرماید:
«وَ کَذلِکَ أوْحَیْنا إلَیْکَ رُوحاً مِنْ أمْرِنا ما کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتابُ وَ لَا الْإیمانُ ...»؛[2]
«ما روحی از عالم امر خود به تو وحی کردیم؛ وگرنه [تو در ذات خود] نمیدانستی کتاب چیست و ایمان چیست ...».
[1]ـ تدقیق: دقّت و باریکبینی به کار بردن.
[2]ـ سورهی شوری، آیهی 52.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت