اخلاص و نیّت بیشائبه، روح هر عمل خیر و کار نیک است و هر چه خلوص نیّت بیشتر باشد درجه عمل بلندتر خواهد بود. و چون مقصود از امر به معروف و نهی از منکر اصلاح، هدایت و اجرای حدود و حمایت از حقوق ضعفا و فقرا و تهذیب اخلاق و ترویج ملکات فاضله و پارسایی و پرهیزکاری است، باید کسانی که برای اصلاح و راهنمایی و تکمیل جامعه اقدام مینمایند همواره این جهت را فراموش نکرده برای تحصیل رضای خدا بگویند، و برای خدا بنویسند، و برای خدا دعوت کنند، و از روی کمال محبت و مهربانی و دلسوزی و عشق و علاقه، افرادی را که در اثر طغیان آتش شهوات و یا جهل و نادانی و یا خشم و غضب و جهات دیگر، آلوده به معاصی و خطا میشوند، راهنمایی نمایند.
اگر کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند از این کار مقاصد دیگر داشته باشند مثل آنکه بخواهند آن را وسیله نیل به مقام و رتبه و جاه و مال دنیا قرار دهند، علاوه بر آنکه غالباً از این مقاصد محروم میشوند، زحمات دیگران را هم بیاثر میسازند. و برعکس اگر نیتها خالص گردید، اقدامات، با برکت و مفید خواهد شد. کسانی که نیتشان خیر و صلاح باشد در انجام وظیفه کوتاهی نکرده با کمال قوّت و قدرت به تکلیف خود رفتار و به وظیفه خود عمل میکنند. چنانچه از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود:
«مَنْ أحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ للهِ قَوِیَ عَلی قَتْلِ أشِدَّاءِ الْباطِلِ»؛[1]
«کسی که سرنیزهی خشم را برای خدا تیز نماید، بر کشتن کسانی که شدّت در پیروی از باطل دارند، نیرومند میشود».
دین اسلام در خصوص پاکی نیت و اخلاق در اعمال صالحه و کارهای نیک، سفارش بسیار نموده و مهمترین ملاک خوبی عمل را خلوص نیت شمرده است، چنانچه از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود:
«إنَّمَا الأعْمَالُ بِالنّیَاتِ»؛[2]
در قرآن مجید در آیات بسیار، مردم را دعوت میکند که در قیامها و نهضتها و در انفاقات و عبادات و در همه اقوال و افعال فقط رضای خدا را بخواهند. در سوره انعام میفرماید:
قُلْ إنَّ صَلَوتی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتَی للهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛[3]
«بگو به درستی که نماز من و قربانی من و زندگی و مرگم برای خدایی است که پروردگار عالمیان است».
و در مقابل، با ریا و ریاکاران و کسانی که اعمال صالحه و دین و ایمان را وسیله رسیدن به مقامات و مناصب دنیوی و مال و جاه قرار میدهند، به شدّت مبارزه کرده است حتّی آن را در حدّ شرک به خدا قرار دادهاند. پس کسی که میخواهد در امر به معروف و نهی از منکر موفق شود باید صدق نیت و اخلاص را عامل مؤثر حصول مقصود بداند و آن را وسیله اعمال غرضهای شخصی و خدای نخواسته اهانت به بندگان خدا قرار ندهد و بداند که خداوند از راز دل او هم آگاه است:
یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ؛[4]
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه اشخاص یا طبقه معینی نیست، با حصول شرائط، هر کسی باید این وظیفه را انجام دهد دین اسلام در این خصوص نه تنها همه افراد را آزاد گذارده و به هر مسلمانی اجازه میدهد که در اجرای مقررات اسلامی نظارت کند و دیگران را در ترک وظیفه مؤاخذه نماید، بلکه بر همه افراد واجب نموده که به نیکی امر و از بدی نهی نمایند و همه را در ادای این تکلیف مسئول میشمارد، چنانکه از پیغمبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود:
کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعَیِّتِهِ؛[5]
«همهی شما گرداننده و دارنده رعیت هستید و همگی نسبت به رعیّت خود مسئولید».
و شاید به همین ملاحظه باشد که در قرآن مجید راجع به وصیّت به حق و وصیّت به صبر صیغه تفاعل آورده شده است:
وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ؛[6]
بلی، البته کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند باید دارای صلاحیت اخلاقی و علمی باشد، یعنی حال تحمل و بردباری و صبر داشته باشد و به خوبی کاری که به آن امر میکند و زشتی آنچه از آن نهی مینماید عالم و دانا باشد، ولی مقصود این است که این وظیفه فقط در عهده طبقه و جمعیت خاصّی مانند علما و روحانیون نیست، بلکه هر کسی با تحقّق شرایطی که بعداً ـ ان شاءالله تعالی ـ ذکر خواهد شد مکلّف است در اصلاح جامعه و امر به معروف و نهی از منکر جدیت و کوشش داشته باشد و منتظر اقدام دیگران نباشد، زیرا به طوری که از آیات شریف و احادیث و اخبار، استفاده میشود امر به معروف بر عهده عموم گذارده شده و هر مسلمانی با تحقّق شرایط، در ترک آن مسئول است.
و از اینجا معلوم میگردد که آن کسانی که در امر به معروف و تکالیفی که از این قبیل است کوتاهی نموده و به انتظار نتیجهی اقدام علما مینشینند و خود را معاف میشمارند، و یا اشخاصی که صرفاً به اهل علم اعتراض مینمایند که در امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغات و نشر آیات و احادیث و مبارزه با فقر معنوی و انحطاط اخلاقی و دعوت مردم به حقایق و سوق آنان به اخلاق فاضله اسلامی و هدایت جامعه کوتاهی دارند اشتباه میکنند؛ زیرا اولاً ـ چنانچه گفتیم ـ امر به معروف یکی از تکالیفی است که هر مسلمانی از عالم و ناطق، واعظ و نویسنده، کاسب و کارمند، کارگر و کشاورز، غنی و فقیر، شاه و گدا باید آن را انجام دهد و هیچکس نباید به انتظار دیگران باشد مگر آنکه بعضی از شرایطی که بعداً ذکر میشود موجود نباشد. و ثانیاً در میان تمام طبقات که بعضی از آنها شاید اصلاً توجهی به این وظیفه نکنند، یا اگر توجه داشته باشند عده آنها بسیار کم است. باز هم این طبقه، یعنی طبقه علمای اعلام و گویندگان و نویسندگان مذهبی با موانع بسیار و مزاحمات بیشماری که دارند بیش از سایر طبقات در امر به معروف و هدایت جامعه اهتمام دارند و باید این مقدار از آثار اسلامی و اخلاقی را که در میان جامعه است نتیجه اقدامات و زحمات و تألیفات و تصنیفات و تبلیغات همین آقایان دانست. در تمام نواحی از شهرهای بزرگ تا قصبات و قراء کوچک دورافتاده هر چه دعوت به حقپرستی و درستی و پاکدامنی و دیانت و صداقت و صلح و صفا و سایر ملکات فاضله میشود، از ناحیه همین طبقه است.
صحیح است که در دنیای کنونی و وضع انحطاط اخلاقیات و در مقابل این همه مظاهر عالم ماده و ظواهر فریبنده، باید بیش از هر موقع مردم را به طرف حقایق خواند و از این صورت سازیها و ظاهربازیها منصرف ساخت. و صحیح است که امروزه دشمنان اسلام با انواع وسایل تبلیغاتی خویش و اعمال دسیسههای گوناگون در بی ثمر ساختن زحمات علما و کساد کردن بازار علوم و معارف اسلامی و دور نگهداشتن مردم از علما، کمال جدّیت را دارند، اما به همین علت و علل دیگر همراهی و همکاری دیگران با اهل علم بیش از هر موقع ضرورت دارد.
امروز اگرچه در اثر بیاعتنایی ما مسلمانان به قول بعضی: روحانیت ما به حسب ظاهر دارای یک سازمان و تشکیلات مرتبی نیست و فاقد بسیاری از وسایل و اسباب ظاهری است، ولی از هر تشکیلات مرتب و منظمی که در این جامعه وجود دارد بهتر انجام وظیفه میکند و بیشتر به مردم خدمت مینماید. کارهایی را که بعضی مردم فداکار و مراجع بزرگ این طایفه انجام میدهند در دنیای امروز با تأسیس وزارتخانههای عریض و وسیع و مخارج زیاد، نمیتوان اداره کرد. تا کسی وارد نباشد و اطلاع کامل نداشته باشد نمیتواند بفهمد که ابتلائات فکری و مشاغل یک نفر عالم دینی که باید همه کارهای خود را با حساب و میزان صحیح و دقیق شرع مطابق نماید، چقدر زیاد است و یک نفر مرجع تقلیدی که باید حوائج دینی میلیونها مردم را مرتفع سازد تا چه حدّ در فشار و زحمت است. باید لااقل در روز دو مجلس تدریس که در آن علما و دانشمندان بزرگ و جمع کثیری از فضلا و طلاب حاضر میشوند داشته باشد که خود این کار (که محتاج به مطالعه و فکر و مراجعه به آیات و کتابهای اخبار و احادیث و کتب فقهیه و نظریات علما و دانشمندان بزرگ و دقت و تأمّل کافی در اطراف آن است) برای گرفتن همه اوقات شخص ـ اگر بخواهد بهطور عادی و متعارف کار نماید ـ کافی است و یکی از کارهای بسیار دشوار و خستهکننده بهشمار میرود.
باید به سؤالات و استفتائات مختلفهای که از طرف این همه مردم مسلمان میشود و هر یک در یک موضوع و راجع به یک باب است جواب بدهد که برای تحصیل اطمینان و مواظبت در صحت بیان حکم خدا و آنکه مبادا برخلاف واقع چیزی گفته شود، ممکن است در یک شبانهروز محتاج مراجعه به جمیع ابواب فقه و بسیاری از کُتب اخبار و احادیث و غیره گردد.
باید نامهها و تلگرافهای بسیاری را که در موضوعات مختلف مذهبی و دینی هر روز از بلاد و شهرستانهای کشورهای اسلامی میرسد شخصاً بخواند و درباره آنها دستور لازم بدهد.
باید در جهات راجع به تعظیم شعائر اسلامی و حفظ شئون دینی و جلوگیری از مداخله نااهلان و رفع شکوک و شبهاتی که از طرف معاندین برای مشوش ساختن اذهان، القا میشود همواره مراقبت و مواظبت کند.
باید اداره حوزه علمیه و رفع حوایج طلاب را تکفّل نماید با اینکه در وضعیت کنونی و عدم توجه کامل عامّه مردم، از کارهای خیلی دشوار و موجب ناراحتی فکر و خیال است، زیرا فراهم ساختن وجه و رسانیدن کمک مختصر معاش به آقایان طلاب که اغلب با فراهم بودن وسیله از لذایذ مادی چشمپوشی نموده و به یک زندگی و معاش بسیار مختصر و محدود قناعت نمودهاند مخصوصاً در این دوره ما، کار آسانی نیست. و برای یک نفر زمامدار عالیمقام روحانی که باید یک حوزه سه هزار نفری، بلکه چندین حوزه علمیه را به کار و تحصیل مشغول سازد و آنها را تشویق و ترغیب نموده و موانع ترقّی آنها را مرتفع سازد بسیار فکر و غصه تولید میکند.
باید کارهای دیگری را ـ که اکنون در مقام تعداد آنها نیستیم ـ مانند ملاقاتها و پذیرفتن اشخاص از هر طبقه و رفع حوایج ارباب احتیاج و غیره را هم انجام دهد.
تمام این کارها را یک نفر مرجع تقلید، انجام میدهد و خواب راحت را از خود سلب میکند تا به اسلام خدمت کند و مردم را به راه خدا بدارد و حضرت بقیةالله ولیّ عصر(عج) را از خود خشنود سازد که حقیقتاً اگر کمک و مدد آن حضرت نباشد انجام این امور غیر مقدور است.
و از همه این امور دشوارتر برای یک نفر مرجع، لطمات و صدماتی است که از طرف معاندین و مخربین به اسلام و جامعه مسلمین وارد میشود که باید در مقام دفع و رفع برآید.
نه فقط یک نفر مرجع اینطور است، سایر علمای شهرستانها و ناطقین و مبلّغین و حتّی یک آخوند ده کوچک به حسب خود وظایفی را انجام میدهد و یک عمر با صحّت عمل و درستی، خدمتگذاری میکند که کسان دیگر با حقوق و مواجب بسیار انجام نمیدهند.
باری، غرض این است که این آقایانی که به اهل علم اعتراض دارند و آنها را در امر به معروف مسامحهکار میدانند و منتظرند که بدون همکاری آنها اهل علم نتایج مهمی از اقدامات خود بگیرند، در اشتباهاند. اینها خودشان آنقدر مضایقه دارند که از یک معصیتهای بیلذت مانند تراشیدن ریش و یا انگشتر طلا در دست کردن (برای مرد) و یا استعمال ظروف طلا و نقره، چشمپوشی نمیکنند، آنوقت به این و آن اعتراض دارند و غصه اسلام و مسلمانی را میخورند.
البته نمیخواهم عرض کنم که کسی حقّ اعتراض به اهل علم را ندارد، زیرا این فصل را برای همین جهت باز کردیم که معلوم شود هر کس حقّ امر به معروف دارد و در فصل آینده معلوم میشود که همه کس را از عالم و جاهل باید امر به معروف و نهی از منکر کرد.
1- چرا آن کسانی که در امر به معروف و تکالیفی که از این قبیل است کوتاهی نموده و به انتظار نتیجهی اقدام دیگران و علما مینشینند، اشتباه میکنند؟
2- چرا کسانی که برای اصلاح و راهنمایی و تکمیل جامعه اقدام مینمایند همواره باید خلوص نیت داشته باشند و برای رضای خدا این کار را انجام دهند؟
[1]. نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، حکمت ۱۶۵، ج۶، ص۱۱۶۹.
[2]. طوسی، تهذیبالاحکام، ج۱، ص۸۳. «همانا عملها بستگی به نیتها دارد».
[3]. انعام، ۱۶۲.
[4]. غافر، ۱۹. «او چشمهایی را که به خیانت میگردد و آنچه را سینهها پنهان میدارند، میداند».
[5]. سبزواری، جامعالاخبار، ص۱۱۹؛ دیلمی، ارشادالقلوب، ج۱، ص۱۸۴؛ ابن ابیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج۱، ص۱۲۹، ۳۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۸، ح۳۶.
[6]. عصر، ۳. «و یکدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه نمودهاند».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی