ابولبابه که از اصحاب رسول اکرم(ص) بود، به خاطر اولاد و اموالش به ررسول خدا خیانت كرد. هنگامی كه یهود بنی قریظه در مدینه تحت محاصره قرار گرفتند، بنا شد با رسول اكرم(ص) صلح كنند.
رسول خد(ص) فرمود: ما سعد بن معاذ را حَكَم قرار میدهیم، هر چه او نظر داد عمل میكنیم. آنها گفتند: ابولبابه را به نزد ما بفرستید تا با او مشورت كنیم. ابولبابه كه از اصحاب رسول خدا(ص) بود مال و خانوادهاش نزد یهود بنی قریظه بود. برای اینكه نظر آنها را جلب كند، تا به اموال و اولاد او لطمهای نرسانند، به رسول اكرم(ص) خیانت كرد. آنها از او سؤال كردند. آیا اگر ما راضی به حكمیّت سعدبن معاذ شویم به صلاح ماست؟ او با دست اشاره به گلویش كرد؛ یعنی؛ اگر تن به حكمیّت او بدهید، سرتان بریده میشود. با همین اشاره آنها را از اینكه با رسول اكرم(ص) به صلح بپردازند، منصرف كرد. وقتی از آنجا بیرون آمد، خودش گفت: تا قدم بیرون گذاشتم، فهمیدم به خدا و رسول او خیانت كردم، مرتكب گناه بزرگی شدهام. سپس گفت: دیگر نزد پیغمبر(ص) نمیروم. به مسجد رفت و خودش را به ستون مسجد بست. الآن نیز آن ستون معروف به ستون ابولبابه (ستون توبه) است. گفت: تا توبهام قبول نشود، خودم را از این ستون باز نمیكنم. چند روزی به این حال ماند. حتّی اعتصاب غذا هم كرد. از گرسنگی و تشنگی بیهوش هم شد. بعد آیهای برای قبول توبهاش نازل شد.
وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیئاً عَسَى اللهُ أَنْ یتُوبَ عَلَیهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛[۱]
توبهاش قبول شد، مردم آمدند و گفتند: توبهات قبول شده. گفت: تا خود رسول اکرم(ص) نیاید مرا باز نكند، من از اینجا كنار نمیروم. رسول اكرم(ص) آمدند و او را از ستون باز كردند.
خدا هم هشدار میدهد كه مراقب باشید؛ ابولبابه به خاطر اموال و اولادش این خیانت را كرد، شما مراقب باشید كه به احكام خدا و دین خدا خیانت نكنید. فرمانهای خدا نزد شما امانت است. نمازهای پنجگانه، روزهی ماه رمضان، تمام اعضاء و جوارح، قرآن، همه نزد شما امانت است. به امانت خدا خیانت نكنید.[۲]
[۱]ـ سورهی توبه، آیهی ۱۰۲.
[۲]ـ صفیر هدایت (انفال/۲۰).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت