حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) از امام جواد(ع) و ايشان از پدر بزرگوارشان امام ابوالحسن الرّضا(ع) و ايشان نيز از امام کاظم(ع) نقل فرمودهاند که عمروبن عُبید بصری (ظاهراً همان شخص معتزلی معروف باشد) بر امام ابی عبدالله جعفربن محمّدصادق(ع) وارد شد و پس از سلام نشست و اين آيه را تلاوت كرد:
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإثْمِ وَ الْفَواحِشَ...[1]
و سپس ساكت شد. امام(ع) فرمود: چه چيز موجب سكوتت شد؟ گفت: دوست دارم «کبائر» را از كتاب خدا بشناسم.[2]
آری ای عَمْرو، بزرگترین کبائر ۱ـ شرک به خدا است که خداوند عزّوجلّ میفرماید:
إنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ أنْ یُشْرَکَ بِهِ...[3]
خداوند شرک را نمیآمرزد ...
و فرموده است:
إنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأواهُ النَّارُ...[4]
خداوند، بهشت را حرام كرده بر كسی كه نسبت به او شرک بورزد و جای او آتش است...
۲ـ و پس از آن يأس از رحمت خدا است. زيرا خدا میگويد:
... إنَّهُ لا یَیْأسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ.[5]
از رَوح و رحمت خدا كسی جز كافران مأيوس نمیگردند...
۳ـ و سپس اَمن از مَكر خدا يعنی از انتقام نهانی و كيفر غافلگيرانهی خدا، آسودهخاطر بودن كه خدا میفرمايد:
... فَلا یَأمَنُ مَکْرَ اللهِ إلاّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ.[6]
از عذاب ناگهانی و پنهان خدا جز زيانكاران كسی خود را ايمن نمیبيند...
۴ـ و هم از جملهی كبائر است عقوق والدين چه آن كه خداوند شخص «عاق» را جبّار شقّی (یعنی ستمگری بدبخت) به شمار آورده است، در این گفتار خود (از زبان حضرت مسیح(ع) که به قوم خود میگفت):
وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیًّا.[7]
خداوند مرا نسبت به مادرم مهربان و خوشرفتار قرار داده و مرا ستمگری بدبخت قرار نداده است.
۵ـ و نیز از آن قبیل است قتلِ نفس و كشتن انسانی كه خدا كشتن او را جز تحت عنوانی از عناوين حقّه، تحريم فرموده است، زيرا میفرمايد:
وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها...[8]
هر كس شخص باايمانی را از روی عمد به قتل برساند، كيفر او جهنّم است در حالی كه هميشه در آن خواهد ماند...
۶ـ و دیگر قَذْفِ مُحْصَنات يعنی زنان پاكدامن را به خلاف عفاف متّهم نمودن كه خدا میفرمايد:
إنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ.[9]
آنان كه به زنان پاكدامن نسبت زنا میدهند، در حالتی كه آنها زنان باايمان و بیخبر از آن نسبت میباشند، در دنيا و آخرت طرد و لعن شده [از رحمت حق] بوده و برای آنان شكنجه و عذابی بزرگ است.
۷ـ و دیگری خوردن مال يتيم است كه خدا میفرمايد:
إنَّ الَّذِینَ یَأکُلُونَ أمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إنَّما یَأکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً.[10]
كسانی كه اموال يتيمان را به ستم میخورند، هر آينه در شكم خويش آتش میخورند و به زودی به آتشی شعلهور در میآيند.
۸ـ و دیگری فرار از ميدان جهاد زيرا خدا میفرمايد:
وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ دُبُرَهُ إلاّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أوْ مُتَحَیِّزاً إلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ.[11]
هر كس در آن هنگام [موقع رو به رو شدن با كفّار در ميدان نبرد] به آنها پشت كند [مگر در صورتی كه هدفش كنارهگيری از میدان به منظور حملهی مجدّد و یا به قصد پيوستن به گروهی [از مجاهدان] بوده باشد، [چنين كسی] گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و مأوای او جهنّم است و چه بد جایگاهی است [جهنّم].
۹ـ و دیگری رباخواری چه آنكه خدا میفرمايد:
الَّذِینَ یَأکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إلاّ کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ...[12]
كسانی كه ربا میخورند، بر نمیخيزند مگر مانند كسی كه بر اثر تماسّ شيطان ديوانه شده [و نمیتواند تعادل خود را حفظ كند، گاهی زمين میخورد و گاهی به پا میخيزد]...
و میفرمايد:
فَإنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...[13]
اگر [چنين] نكنيد [دست از رباخواری برنداريد] بدانيد كه خدا و رسولش به جنگ با شما خواهند برخاست...
۱۰ـ و دیگر سِحْر زيرا خدا میفرمايد:
...وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ...[14]
... به طور مسلّم میدانستند كه هر كس خريدار اينگونه متاع [سحر حرام] باشد، بهرهای در آخرت نخواهد داشت...
۱۱ـ و زنا چه آنكه خدا میفرمايد:
... وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أثاماً * یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً.[15]
كسی كه چنين كاری [شرک و قتل و زنا] مرتکب شود، دچار کیفری [شدید] خواهد شد. عذاب او در روز قیامت دو چندان میگردد و با ذلّت و خواری در عذاب مخلّد[16] میشود.
۱۲ـ و یمین غَموس يعنی قسم و سوگند دروغ كه آدمی را در گناه و سپس در عذاب فرو میبرد. زيرا خدا میفرمايد:
إنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً اُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ...[17]
كسانی كه پيمان الهی و سوگندهای خود را [به نام مقدّس او] با بهای اندکی معامله می کنند، بهرهای در آخرت نخواهند داشت...
۱۳ـ و غُلُول (یعنی خیانت) که خدا فرموده است:
... وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ...[18]
هر كس خيانت كند، در روز قيامت آنچه را كه در آن خيانت كرده است [بر دوش خود يا به همراه خود به عنوان سند خيانت] به صحنهی محشر میآورد.
۱۴ـ و مَنع زكات واجب چه آن كه خدا میفرمايد:
یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ...[19]
در روزی که آنها را [گنجینههای زکات داده نشده را] در آتش جهنّم به صورت سوزان و گدازان در میآورند و آنگاه با آنها پيشانیها و پهلوها و پشتهای آنان [ذخيرهکنندگان مانعالزّکات] را داغ میکنند.
۱۵ـ و شهادت دروغ
۱۶ـ و كتمان شهادت زيرا خداوند میفرمايد:
... وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ...[20]
... هر كس آن را [شهادت را] كتمان كند، قلبش گناهكار است ...
۱۷ـ و شرابخواری كه خدا آن را برابر بتپرستی به حساب آورده است.
۱۸ـ و ترک نماز از روی عمد و ترک هر چه خدا آن را واجب دانسته است. چه آنكه رسول خدا(ص) میفرمايد:
مَنْ تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّداً، فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ.
هر كس از روی عمد، ترک نماز نمايد، از پيمان و امان خدا و رسولش تهیدست و بینصيب گشته است.
۱۹ـ و «پیمانشکنی» و 20ـ «قطع رحم» كه خدا میفرمايد:
... اُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ.[21]
... آنان [كه پيوندهايی را كه خدا دستور برقراری آنها را داده است قطع میكنند] برای آنهاست لعنت و بدیِ [مجازاتِ] سرای آخرت.
در اين موقع (كه بيان امام صادق(ع) به اینجا رسید) عَمروبن عُبید از محضر امام(ع) بيرون آمد در حالی كه از گريه میناليد و میگفت: هر كه به رأی خود در تفسير قرآن، چيزی گفت و با شما خاندان وحی و نبوّت در فضل و دانش به ستيزگی ايستاد، به هلاكت افتاد.
آوردهاند یکی از مدّعیان حبّ خدا وقتی در حال سُکْر محبّت(!) ترنّم به این شعر نمود و گفت:
وَ لَیسَ فِی سِواکَ حُبٌّ / فَکَیفَما شِئتَ فَاخْتَبِرْنی
جز تو [ای خدا] محبّت چیزی در دلم نیست و غیر تو محبوبی ندارم! حال، به هرگونه كه خواهی مرا بيازمای.
پس مشیّت حضرت «محبوب» به آزمایش وی تعلّق گرفت و آن مدعّی حبّ و عشق به خدا مبتلا به بیماری حَصْر بول گرديد. بيچاره از شدّت درد به خود میپيچيد و فرياد میكشيد و از خدا عافيت طلب میكرد و از آن ادّعا كه كرده بود اظهار پشيمانی مینمود. بر در مكتب خانهها میچرخيد و از بچّه مكتبیها تقاضای دعا میكرد و میگفت:
اُدْعُوا لِعَمِّکُمُ الْکَذّاب.
برای این عموی دروغگوی خود دعا کنید.[22]
آری: «لقمهی هر مرغکی انجیر نیست»!
1- «کبائر» را (از كتاب خدا) نام ببرید.
[1]ـ سورهی نجم، آیهی 32. کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت پرهیز میکنند.
[2]ـ تفسیر المیزان، ج 4، ص 354 و تفسیر «مجمعالبیان»، ذیل آیهی 31 سورهی نساء و کافی، ج 2، ص 286 و عیون اخبارالرّضا، ج 1، ص 285، با تفاوت اندک و ما از تفسیر «المیزان» استفاده کردیم.
[3]ـ سورهی نساء، آیهی 48 و 116.
[4]ـ سورهی مائده، آیهی 72.
[5]ـ سورهی یوسف، آیهی 87.
[6]ـ سورهی اعراف، آیهی 99.
[7]ـ سورهی مریم، آیهی 32.
[8]ـ سورهی نساء، آیهی 93.
[9]ـ سورهی نور، آیهی 23.
[10]ـ سورهی نساء، آیهی 10.
[11]ـ سورهی انفال، آیهی 16.
[12]ـ سورهی بقره، آیهی 275.
[13]ـ همان، آیهی 279.
[14]ـ سورهی بقره، آیهی 102.
[15]ـ سورهی فرقان، آیات 68 و 69.
[16]ـ محتمل است مراد از خلود دربارهی قاتل و زانی طول مدّت باشد.
[17]ـ سورهی آل عمران، آیهی 77.
[18]ـ سورهی آل عمران، آیهی 161.
[19]ـ سورهی توبه، آیهی 35.
[20]ـ سورهی بقره، آیهی 283.
[21]ـ سورهی رعد، آیهی 25.
[22]ـ جامعالسّعادات، ج 3، ص 273.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت