کد مطلب: ۳۵۵۲
تعداد بازدید: ۷۴۰
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
نگاهی بر زندگی امام کاظم(ع)| ۱۶
امام کاظم(ع) به کنار رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان بلند کرد و لب‌هایش را تکان داد (که معلوم بود دعا می‌کند) سپس برخاست، گاو را صدا زد و با نوک عصا یا پنجه‌ی پا به آن گاو مرده زد، ناگهان آن گاو برخاست و راست ایستاد

نمونه‌­هایی از گفتار و رفتار امام کاظم(ع) | ۱
 

ده نمونه از گفتار امام کاظم(ع)
 

1- «مَنْ اِسْتَوی یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ کانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ، وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْ الزِّیادَةَ فِی نَفْسِهِ فَهُوَ فِی النُّقْصانِ، وَ مَنْ کانَ اِلَی النُّقْصانِ، فَالْمَوْتِ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ:
کسی دو روز او (از نظر معنوی) یکسان باشد، او ضرر کرده است و کسی که روز دوّمش از روز قبلش بدتر باشد، او ملعون است، و کسی که در زندگی خود افزایش کمال را نشناسد، در (سراشیبی) نقصان و کمبود است و کسی که چنین باشد، مرگ برای او بهتر از زندگی است.»[1]
2- «اَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَیِ الْمِیزانِ، کُلَّما زِیدَ فِی اِیْمانِهِ زِیدَ فِی بَلائِه:
مؤمن همچون دو کفّه‌ی ترازو است، هر قدر در کفّه‌ی ایمان او بیفزاید در کفّه‌ی بلا (و آزمایشات) او می‌افزاید.»[2]
3- «مَنْ عَقَلَ قَنَعَ بِما یَکْفِیهِ، وَ مَنْ قَنَعَ بِما یَکْفِیِهِ اِسْتَغْنی:
کسی عاقل باشد، به آنچه از مال که زندگیش را کفایت کند، قناعت می‌نماید و کسی که به همین اندازه قناعت کند، از دیگران بی نیاز است.»[3]
4- «قَلِیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعالِمِ مَقْبُولٌ مُضاعَفٌ، وَ کَثِیرُ الْعَمَلِ مِنْ اَهْلِ الْهَوی وَ الْجَهْلِ مَرْدودٌ:
عمل اندک از انسان عالِم و آگاه، چند برابر پذیرفته شود و عمل بسیار از هواپرستان و نادانان پذیرفته نشود.»[4]
5- سندی بن شاهک زندانبان آن زندانی که امام کاظم(ع) در آن بود، هنگام شهادت امام به آن حضرت عرض کرد: اجازه دهید من شما را از (مال خود) کفن کنم، امام کاظم(ع) به او فرمود:
«اِنّا اَهْلُ بَیْتٍ حَجُّ صَرُورَتِنا، وَ مُهُورُ نِسائِنا وَ اَکْفانِنا مِنْ ظُهُورِ اَمْوالِنا:
ما از خاندانی هستیم، که هزینه‌ی نخستین حجّ، مهریه‌ی زنان و کفن‌های ما باید از پاکترین اموال ما باشد.»[5]
6- «عَوْنُکَ لِلضَّعِیفِ مِنْ اَفْضَلِ الصَّدَقَهِ:
کمک تو به ناتوان، از بهترین صدقه‌هاست.»[6]
7- «مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللهُ عَنْهُ عَذابَ یَوْمِ الْقِیامَةِ:
آن کس که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب قیامت را از او باز دارد.»[7]
8- «مَنْ بَذَّرَ وَ اَسْرَفَ زالَتْ عَنْهُ النَّعْمَةَ:
کسی که بریز و بپاش و اسراف کند، نعمت از او از بین می‌رود.»[8]
9- «ما مِنْ شَیْءٍ تَراهُ عَیْناکَ اِلّا وَ فِیه مَوْعِظَةٌ:
هیچ چیزی را چشمانت نمی‌نگرد مگر این که در آن، پند و اندرز نهفته است.»[9]
10- «مَنْ حَسُنَ بَرُّهُ باِخْوانِهِ وَ اَهْلِهِ مُدَّ فِی عُمْرِهِ:
هر که به برادران و افراد خاندانش نیکی کند، عمرش دراز گردد.»[10]
 

نمونه‌هایی از شیوه‌های رفتاری امام کاظم(ع)

 

عبادت و نهایت خضوع امام کاظم(ع) در پیشگاه خدا
 

امام کاظم(ع) همچون پدر و اجداد پاکش، قبل از هر چیز بنده‌ی خالص خدا بود و شیوه‌ی بندگی در تمام رفتار و گفتار و حرکات او آشکارا دیده می‌شد. مناجات‌ها، دعاها، سجده‌ها، راز و نیازها و نمازهای او آن چنان در نهایت خضوع و در سطح بسیار عالی عرفان انجام می‌شد که هر بیننده و شنونده را دگرگون می‌کرد، چنان که کنیز هارون را در زندان، آن چنان دگرگون کرد که در حالت عبادت و مناجات جان سپرد. (چنانکه قلاً ذکر شد)
دانشمند معروف اهل تسنّن خطیب بغدادی می‌نویسد: «از این رو به موسی بن جعفر «عبد صالح» می‌گویند که کوشش فراوان در عبادت و اظهار بندگی در پیشگاه خدا داشت.»
در فرازی از صلوات‌نامه امام کاظم(ع) در شأن عبادات، گریه‌ها و سجده‌های طولانی آن حضرت چنین آمده:
«اَلَّذِی یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ اِلَی السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الْاِسْتغْفارِ، حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدَّموعِ الْغَرِیزَةِ، وَ الْمُناجاةِ الْکَثیرَهِ، وَ الضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ:
آن امامی که شب تا سحر بیدار بود و پیوسته استغفار می‌کرد، همدم سجده‌ی طولانی و سرشکهای فراوان و مناجات بسیار و زارهای پشت سر هم بود.»[11]
 

سجده‌های طولانی
 

روایت شده: آن حضرت نماز شب را می‌خواند و آن را به نماز صبح متّصل می‌کرد سپس تا طلوع خورشید به تعقیب نماز اشتغال داشت و بعد به سجده می‌رفت و سر از سجده برنمی‌داشت تا نزدیک ظهر فرا می‌رسید و بسیار دعا می‌کرد به خصوص این دعا را بسیار تکرار می‌کرد:
«اَللّهُمَّ اِنَّی اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ:
خدایا! از درگاهت استراحت هنگام مرگ و عفو هنگام حسابرسی را درخواست می‌کنم.»
روایت شده: آن حضرت روزی وارد مسجد رسول خدا(ص) در مدینه شد، در اوّل شب به سجده رفت، شنیده شد که در سجده می‌گفت:
«عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ، فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوَ مِنْ عِنْدکَ، یا اَهْلَ التَّقْوی وَ یا اهْلَ الْمَغْفِرَةِ:
گناه از بنده‌ات بزرگ شد پس عفو از پیشگاهت نیکو و زیبا خواهد گردید، ای سزاوار پرهیزکاری و آمرزش.»
این دعا را مکرّر گفت، تا صبح شد.[12]
نیز روایت شده: امام کاظم(ع) آنقدر از خوف خدا می‌گریست که محاسنش از اشک چشمش خیس می‌شد و هنگامی که آیات قرآن را می‌خواند، محزون می‌شد و گریه می‌کرد و شنونده‌ها آنچنان تحت تأثیر تلاوت قرآن آن حضرت می‌شدند که بی‌اختیار گریه می‌کردند.[13]
 

سجده‌ی شکر و استغفار بسیار امام کاظم(ع)
 

هشام بن احمد می‌گوید: همراه امام کاظم(ع) بودم، آن حضرت سوار بر مرکب بود و با هم در خارج شهر مدینه حرکت می‌کردیم، ناگاه دیدم آن حضرت از پشت مرکب، زانو خم کرد و پیاده شد به سجده افتاد و سجده‌ی طولانی انجام داد سپس سر بلند کرد.
از آن حضرت پرسیدم: «قربانت گردم چرا سجده طولانی نمودی؟»
امام کاظم: هنگام حرکت به یاد نعمتی افتادم که خداوند به من عطا فرموده است و خواستم خدا را به خاطر آن نعمت سجده کنم (و در حال سجده از او تشکر و سپاس نمایم.)[14]
از شگفتی‌ها اینکه امام کاظم(ع) فرمود:
«اِنَّی اَسْتَغْفِرُاللهَ فِی کُلَّ یَوْمٍ خَمْسَةَ آلافِ مَرَّةٍ:
من هر روز پنج هزار بار در پیشگاه خدا، استغفار و طلب آمرزش می‌کنم.»[15]
 

کرامتی از امام کاظم(ع) و توجّه او به بینوایان
 

امام کاظم(ع) در مِنا (نزدیک مکّه) بود، بانویی را دید که گریه می‌کند و بچه‌هایش نیز که در کنارش هستند گریه می‌کنند به خاطر آن که گاوی شیرده داشتند و آن گاو مرده بود.
امام کاظم(ع) نزد آن بانو رفت و فرمود: «ای کنیز خدا، چرا گریه می‌کنی؟»
بانو گفت: «ای بنده‌ی خدا، من دارای چند کودک یتیم هستم و تنها در زندگی یک گاو داشتم که زندگی من و بچّه‌هایم به وسیله‌ی آن گاو تأمین می‌شد، اکنون آن گاو مرده و دست من و بچّه‌هایم از همه چیز کوتاه شده است و بیچاره شده‌ایم.»
امام کاظم: ای کنیز خدا، آیا می‌خواهی آن گاو را برای تو زنده کنم؟
به دل بانو افتاد که در پاسخ گفت: آری.
امام کاظم(ع) به کنار رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان بلند کرد و لب‌هایش را تکان داد (که معلوم بود دعا می‌کند) سپس برخاست، گاو را صدا زد و با نوک عصا یا پنجه‌ی پا به آن گاو مرده زد، ناگهان آن گاو برخاست و راست ایستاد، وقتی که زن آن منظره را دید، جیغ کشید و فریاد می‌زد:
«عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ:
سوگند به خدای کعبه این مرد، عیسی بن مریم(ع) است.»
امام کاظم(ع) به میان مردم رفت و از آنجا گذشت.[16]
 

خودآزمایی
 

1- با توجه به گفتار امام کاظم(ع)، بهترین صدقه‌ها چیست؟
2- خطیب بغدادی دلیل لقب «عبد صالح» موسی بن جعفر را چه می‌داند؟
3- هشام بن احمد، دلیل سجده طولانی امام کاظم(ع) را چه بیان کرد؟ 
 

پی‌نوشت‌ها


[1] اعیان الشّیعه، ط ارشاد، ج2، ص9.
[2] همان مدرک، ص11.
[3] اصول کافی، ج1، ص18.
[4] همان مدرک، ص17.
[5] تحف العقول، ص484.
[6] همان مدرک، ص485.
[7] وسائل الشّیعه، ج11، ص289.
[8] بحار، ج78، ص327.
[9] همان مدرک، ص319.
[10] تحف العقول، ص453.
[11] مفاتیح الجنان، حالات امام کاظم(ع).
[12] مناقب آل ابیطالب، ج4، ص318- امامان(ع) با اینکه هرگز گناه نمی‌کردند اقرار آنها به گناه، در دعای فوق و دعاهای دیگر را می‌توان از جهات مختلف توجیه کرد: الف: حسنات نیکان، گناهان مقرّبان است، زیرا کوچکترین عدم توجّه مقرّربان از خدا در نزد آنها گناه است.
ب: اعتراف آنها به گناه، کنایه از کوچک بودن مقامشان در برابر عظمت خدا است و یک نوع تذلّل و کوچک شمردن است.
ج: این گونه دعا کردن معصومین(ع)، به عنوان یاد دادن شیوه‌ی دعا کردن به بندگان است.
د: گناه در این موارد، به معنی فقر ذاتی است که در علم کلام به عنوان «امکان ذاتی»  همه‌ی مخلوقات، یاد می‌شود.
ولی وجه اوّل و دوم مناسبتر به نظر می‌رسد.
[13] اعیان الشّیعه، ج2، ص7.
[14] اصول کافی، ج2، ص98.
[15] بحار، ج48، ص119.
[16] اصول کافی، ج1، ص484.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: