کد مطلب: ۳۹۳۰
تعداد بازدید: ۷۳۸
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۹
امر به معروف و نهی از منکر| ۲۳
قرآن کریم ویژگی امر به معروف و نهی از منکرِ رسول گرامی اش را در صدر سیره عملی آن بزرگوار یاد می کند. این نکته بسیار مهمّی است و اهمیّت آن تا اندازه ای است که در همین آیه، ویژگی دیگر آن حضرت که مقام تشریع و قانون گذاری ایشان است، پس از امر به معروف و نهی از منکر ذکر گردیده...
پیش از این به چهار مورد از آیاتی که در رابطه با وجوب امر به معروف و نهی از منکر بدان ها استناد شده است، اشاره کردیم و اینک به آیه پنجم پرداخته و به همین مقدار بسنده می کنیم تا از اطناب در این باب خودداری نموده و به مباحث و موضوعات بعدی بپردازیم.
 


آیه پنجم
 


«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». همان ها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى ‏كنند، پيامبرى كه صفاتش را در تورات و انجيلى كه نزدشان است مى ‏يابند، آن ها را به معروف دستور مى‏ دهد، و از منكر باز مي دارد، أشياء پاكيزه را براى آن ها حلال مى ‏شمرد و ناپاكي ها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آن ها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى ‏دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند.[1]
همان طور که از آیه شریفه پیداست، قرآن کریم ویژگی امر به معروف و نهی از منکرِ رسول گرامی اش را در صدر سیره عملی آن بزرگوار یاد می کند. این نکته بسیار مهمّی است و اهمیّت آن تا اندازه ای است که در همین آیه، ویژگی دیگر آن حضرت که مقام تشریع و قانون گذاری ایشان است، پس از امر به معروف و نهی از منکر ذکر گردیده و این در حالی است که می دانیم قرآن کریم که کلام خدا و منزّه از هر گونه تحریف است، در تمام زوایای آن نکته و حکمت و معارف بلندی وجود دارد که باب تدبّر و تحقیق را تا قیامت بر روی دانشمندان موحّد باز گذارده است. بر همین اساس تقدّم صفت امر به معروف و نهی از منکرِ رسول خدا صلّی الله علیه و آله بر ویژگی تشریع ایشان که همان تحلیل طیّبات و تحریم خبائث است، قطعاً بدون دلیل و نکته نیست و دست کم دلالت بر اهمّیّت و جایگاه والای آن دارد.
بنا بر این شاید بتوان برای وجوب این فریضه الهی مبتنی بر همین آیه شریفه، این گونه استدلال کرد که مقام تشریع و ابلاغ احکام الهی بر رسول گرامی اسلام، واجبِ مسلّم و قطعی بوده و اصولاً یکی از حکمت های اصلی ارسال انبیاء علیهم السّلام همین مسئله می باشد. امّا با وجود اهمّیّت و نقش اصلی این وظیفه در رسالت نبی مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله، مشاهده می کنیم که وظیفه دیگر آن بزرگوار که امر به معروف و نهی از منکر است، بر این وظیفه (تشریع و ابلاغ احکام) مقدّم شده است. نتیجه آن که امر به معروف و نهی از منکر نیز در اهمّیّت کم تر از ابلاغ وحی و احکام الهی نیست. این در حالی است که با توجّه به ادله فراوان قرآنی، روایی و عقلی می دانیم، گرچه مقام تشریع و ابلاغ احکام الهی منحصر در آن بزرگوار است ولی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر انحصار در آن حضرت نداشته و از احکام اختصاصی ایشان نمی باشد. لذا به حکم اسوه بودن رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای تمام مؤمنین از زن و مرد، می توان دریافت که امر به معروف و نهی از منکر همان طور که وظیفه واجب و مهمی بر عهده رسول الله بوده، بر تمام امّت اسلام نیز تکلیف واجب و پُر اهمّیّتی می باشد که از لحاظ رتبه بر سایر وظائف تقدّم دارد و به همین دلیل است که در لسان روایات از آن با تعبیراتی همچون «اسمی الفرائض و اشرفها» یعنی برترین فریضه و شریف ترینشان، و یا «فریضة تقام بها الفرائض» یعنی فریضه ای که به واسطه آن سایر فرائض اقامه می شود، یاد شده است.
در واقع می توان گفت در آیه مذکور، سیاق خبری (که خبر از ویژگی امر به معروف و نهی از منکر رسول خدا می دهد) در مقام انشاء است یعنی خداوند متعال با این بیان دارد به مؤمنین دستور (وجوبی) می دهد که همچون نبی اکرم صلّی الله علیه و آله مقیّد به انجام این فریضه باشند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار ننمایند.
 


ادلّه روایی وجوب امر به معروف و نهی از منکر
 


روایاتی که دلالت بر وجوب و اهمّیّت این فریضه الهی می کند آن قدر فراوان است که جایی برای تردید باقی نمی گذارد. مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه ذیل چندین باب مختلف، صدها حدیث پیرامون امر به معروف و نهی از منکر آورده است که تعدادی زیادی از این احادیث به طور صریح یا ضمنی بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر دلالت می کند. بررسی تک تک این روایات بر عهده مجامع علمی و حوزوی است و زمان فراوانی را می طلبد، لذا ما در این مختصر از باب نمونه و تبرّک، تنها به ذکر تعداد اندکی از این روایات بسنده می کنیم.
1- از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام روایت شده است که فرمودند: «وَيْلٌ لِقَوْمٍ لَا يَدِينُونَ اللَّهَ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ». وای بر قومی که به سبب (ترکِ) امر به معروف و نهی از منکر، طاعت الهی را به جای نمی آورند.[2]
2- امام باقر علیه السّلام می فرمایند: «بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ يَعِيبُونَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ». چه بد قومی هستند کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را عیب می دانند و از آن ایراد می گیرند.[3]
روایت اوّل به مذمّت کسانی پرداخته است که امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند و ترک این فریضه را نافرمانی از خداوند متعال می داند، بنا بر این در واقع امر به معروف و نهی از منکر فریضه و واجبی است که ترک آن موجب نافرمانی خداوند متعال می شود، امّا در حدیث دوّم، امام علیه السّلام به نکوهش کسانی می پردازند که نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند، بلکه از آن ایراد گرفته و آن را عملی ناپسند و ناصحیح قلمداد می کنند. گویی امام باقر علیه السّلام روزگاری را می نگریستند که در آن امر به معروف و نهی از منکر، از سوی گروهی از مردم، ضدّ ارزش و دخالت در امور دیگران تلقّی می شود و آمرین به معروف و ناهیان از منکر نیز مورد توهین و تهمت این دسته قرار می گیرند، امّا از سوی دیگر گناه و نافرمانی حق تعالی نزد آن ها ارزش و امتیاز و گناهکاران نیز انسان های با فرهنگ و با ارزش محسوب می شوند. درست مانند جامعه امروزِ ما، که در موارد زیادی با امر به معروف و نهی از منکر و آمرین و ناهیان آن این گونه برخورد می شود. این مذمّت و نکوهشی که در روایت نسبت به تارکین این فریضه است، نشان از وجوب و اهمیّت این فریضه در جامعه دارد که به تبع آن ترکش بسیار قبیح و ناروا خواهد بود.
3- از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَقِيلَ لَهُ وَ يَكُونُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً». چگونه خواهید بود زمانی که زنانتان فاسد شوند و جوانانتان فاسق گردند و امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟ به ایشان عرض شد: چنین روزگاری خواهد آمد ای رسول خدا؟! حضرت فرمودند: بله و بدتر از آن (خواهد آمد). چگونه خواهید بود زمانی که امر به منکر کرده و نهی از معروف نمایید؟ عرض شد: ای رسول خدا! آیا روزی چنین خواهد شد؟! حضرت فرمودند: بله و بدتر از آن (خواهد آمد). چگونه خواهید بود زمانی که معروف را منکر و منکر را معروف بدانید؟[4]
این روایت به خوبی نشان می دهد که در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر چگونه فساد و گناه در جامعه سیر صعودی گرفته و شکل بدتر و خطرناک تری به خود می گیرد. اگر در همان آغاز گناه، با امر به معروف و نهی از منکر با آن مقابله کرد، جلوی پیشرفت گناه گرفته می شود و جامعه به سمت سلامت تغییر جهت خواهد داد، امّا اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، آن وقت جامعه وارد مرحله خطرناک تری از گناه می شود و آن این که چنان گناهان در سطح جامعه رواج پیدا می کنند و عادی می شوند که عوض آن که امر به معروف و نهی از منکر کنند، امر به گناه می کنند و از انجام معروف ها نهی می نمایند. امّا اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، قضیه به همین جا خاتمه پیدا نکرده و جامعه وارد مرحله جدیدی می شود که اساساً معروف ها و منکرها جای خود را با هم عوض می کنند. این مرحله از نهایت تباهی و افول یک جامعه حکایت می کند و افراد این محیط آلوده، راهی به سمت خیر و سعادت نخواهند یافت.
4- امام صادق علیه السّلام به نقل از پدر و اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهَى عَنْ مُنْكَرٍ أَوْ دَلَّ عَلَى خَيْرٍ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ». هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند یا به سوی خیری راهنمایی و اشاره کند، در انجام آن خیر شریک است، و هر کسی امر به بدی نماید یا به سوی بدی راهنمایی و اشاره نماید، در آن بدی شریک خواهد بود.[5]
شاید علّت این که آمر به معروف و ناهی از منکر شریک در عمل خیر (انجام کار خوب و یا ترک کار ناپسند) است، این باشد که اگر امر به معروف و نهی از منکر این فرد نبود، عمل خیر یا ترک گناه انجام نمی گرفت و لذا انجام این خیر یا ترک این گناه، محصول و نتیجه این امر و نهی به ضمیمه اراده و عمل خود شخص می باشد، نتیجتاً هر دوی آن ها در انجام و تحقّق آن با هم شریک هستند. به همین نسبت اگر انسان از انجام این فریضه خودداری کند، به همان میزان در ارتکاب گناه با فرد گناهکار نیز شریک خواهد بود حتّی اگر به صراحت با او در ارتکاب گناه همکاری نکند، چراکه مانع نشدن از گناه و بی تفاوتی نسبت به آن، به نوعی دلالت و همیاری در ارتکاب گناه است.
5- امام صادق علیه السّلام می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَإِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَمْ يُقَرِّبَا أَجَلًا وَ لَمْ يُبَاعِدَا رِزْقاً». ای مردم! امر به معروف و نهی از منکر کنید که همانا امر به معروف و نهی از منکر هیچ مرگی را نزدیک نکرده و هیچ رزقی را دور نمی سازد.[6]
همان طور که از روایت پیداست، امام علیه السّلام دستور به «امر به معروف و نهی از منکر» می دهند. چنان چه پیش از بیان شد، در علم اصول ثابت شده که صیغه امر دلالت بر وجوب دارد، بنا بر این با تکیه بر این روایت نیز وجوب این فریضه از منظر روایات ثابت می گردد. در روایت دیگری آمده است: «لَا يَحِلُّ لِعَيْنٍ مُؤْمِنَةٍ تَرَى اللَّهَ يُعْصَى فَتَطْرِفَ حَتَّى تُغَيِّرَهُ». برای هیچ چشم مؤمنی حلال نیست که نافرمانی از خدا را ببیند و (در مقابل این معصیت) پلک روی هم بگذارد (بی تفاوت باشد و چشم پوشی کند)، (بلکه) باید (تلاش کند تا) فرد را از گناه منصرف سازد.[7]
 


خودآزمایی
 


1- با استناد به آیه 157 سوره اعراف، وجوب امر به معروف و نهی از منکر را تبیین کنید؟
2- روایتی در باب وجوب امر به معروف و نهی از منکر بیان نموده و آن را توضیح دهید؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1] سوره اعراف/ آیه 157 (ترجمه مکارم).
[2] وسائل الشيعة ج ‏16 ص 117.
[3] همان.
[4] همان ص 122.
[5] همان ص 124.
[6] همان ص 125.
[7] همان ص 126.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: