فصل سوّم: عدالت و حکومت | ۳
چرا مردم از حکومت دینی که نمادی از دین اجتماعی است توقع عدالت گستری دارند؟ آیا چنین انتظاری بیجاست؟ انصاف آن است که آموزههای قرآنی و سیره نبوی و علوی همین را ایجاب میکند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم به صراحت دستور عدل و قسط میدهد؛ مثلاً از طرفی معیار کرامت انسانی را تقوا میداند:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ»؛[1] همانا گرامیترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست و در آیه دیگر میفرماید:
«اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»؛[2] عدالت بورزید که رفتار عادلانه به تقوا نزدیکتر است. از طرفی معیار داوری و حاکمیت را عدل میداند و میفرماید: «هنگامی که بین مردم داوری میکنید به عدل، داوری نمایید».[3]
خطاب به پیامبر اکرم میگوید:
«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ»؛[4] بگو پروردگارم به قسط و عدل استوار فرموده است. امام سجاد(ع) میفرماید: «خداوند! مرا به زینت و زیور اهل تقوا بیارای، در گسترش عدالت فرا گیر».[5]
در روایتی از پیامبر(ص) آمده که مجموعه تقوا در این آیه است که میفرماید: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به ذویالقربی امر میکند و از فحشا و منکر و ظلم و ستم نهی میکند. خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکر شوید».[6]
اهمیت این انتظار از آنجاست که ملت همین آیه را در بیشتر خطبههای نماز جمعه از امامان جمعه میشنیدند و با مضمونش مأنوس بوده و هستند.
آمیختهبودن بسیاری از معارف اسلام با موضوع عدل و قسط، در سراسر اثر پیشرو هویداست، ازاینرو، از نقل آیات و احادیث و سیره پیشوایان در اینجا خودداری میشود. هدف ما این است که متذکر شویم خواسته ملت از مسئولان و مؤمنان این است که اهل عدل و احسان باشند.
تاریخ و آمار نشان میدهد که شرایع آسمانی همواره در میان مستضعفان جوانه زده و در آغوش آنان رشد یافته است.
از طرفی مشرکان و کافران عمدتاً از اشراف و مرفهان بیدرد بوده و هستند و شریعت را محدودکننده بولهوسیهای خویش پنداشته و میپندارند و در دین، برای خود برتری و امتیازی ندیده و نمیبینند. ازاینرو، به بهانهگیری و مانع تراشی در راه دین میپردازند. قرآن کریم، وضعیت این دو گروه را چنین نمایش میدهد:
ـ «قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛[7] تکذیبکنندگان پیامبر خدا گفتند آیا به تو ایمان آوریم؛ درحالیکه فرومایهترین مردم از تو پیروی کردهاند؟!
ـ «... وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ»؛[8] نمی بینیم کسی را که از تو پیروی کند، مگر فرومایگان که فرومایگی آنان با یک نظر معلوم میشود.
ـ «... لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ...»؛[9] کافران در اعتراض به بعثت پیامبر اسلام گفتند: چرا گنجی بر او نازل نشد و فرشتهای همراهش نیامد؟
این آیات نشان میدهد که فقرا و افراد معمولی جامعه، هوادار حق بودند و پیامبران نیز همراه همین افراد بودند و برای مردم طلا و نقره و اسباب خوشگذرانی و شهوات نفسانی نیاوردند و متاعشان پاکی و خدا پرستی و تواضع و نداشتن غرور و تکبر و دوری از ظلم و زور بود.
از آنسو کافران از طبقه اشراف بودند و در پی چپاول، خوشگذرانی یا فخرفروشی و دین، خواسته آنان را تأمین نمیکرد.
قرآن میفرماید:
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ...»؛[10] برای مردم شهوات، داشتن زنان و فرزندان و کیسههای آکنده از طلا و نقره، آراسته شده است.
مخالفان پیامبر خدا(ص) چنین بهانه میگرفتند:
«فَلَوْلا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ»؛[11] چرا بر دست او دستبندهای طلا افکنده نمیشود یا فرشتگان همراهیاش نمیکنند؟!
سیره پیامبر(ص) نزدیکی به مؤمنان و فقرا بود، به آنان افتخار و با آنان معاشرت میکرد؛ مؤمنانی که دنیا نداشتند مانند عمار، مقداد، سلمان، ابوذر، بلال حبشی و صهیب رومی.
و اما اغنیا همانند ابولهب، ابوجهل و ابوسفیان در راه پیامبر خدا(ص) خار میریختند، آزار میرساندند و جنگ راه میانداختند.
در دوران مبارزات، امام خمینی و شاگردانش، نوید برپایی حکومت برای ایجاد عدالت و زندهشدن احکام اسلام میدادند. اینک نمونهای از سخنان ایشان را مرور میکنیم:
حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس میگوید که «به قدر این کفشِ بیقیمت هم پیش من نیست»[12] آنکه هست؛ اقامه عدل است، آن چیزی که حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ و اولاد او میتوانستند درصورتیکه فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آنطوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند.[13]
شهیدمطهری نیز میگوید:
«در مورد وضع آینده انقلاب اسلامی خودمان، یکی از اساسیترین مسائل، همین مسئله عدالت اجتماعی است. در این مورد این سؤال اساسی مطرح است که از عدالت اجتماعی اسلام، چه برداشتی داریم...».[14]
«در جامعهای که عدالت وجود نداشته باشد هزاران هزار بیمار روانی به وجود میآیند، محرومیتها، ایجاد عقدههای روانی میکند و عقدههای روانی تولید انفجار؛ یعنی اگر جامعه به تعبیر علی(ع) به دو گروه گرسنه گرسنه و سیرِ سیر تقسیم شود، وضع به همین منوال باقی نمیماند، بلکه صدها تالی فاسد به همراه خواهد آورد. یک گروه، گرفتار بیماریهایی نظیر تفرعن، خودبزرگبینی و... میشوند و گروه دیگر دچار ناراحتیهای ناشی از محرومیت».[15]
امام در آستانه رفراندوم برای تشکیل جمهوری اسلامی به طلاب حوزه فرمودند:
مردم ما مسلمانند، اسلام را میخواهند؛ شما معرفی کنید اسلام را، معرفی کنید معرفی کنید حکومت اسلامی را، معرفی کنید احکام اسلام را. به آنها بفهمانید که اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید، بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که فقرای شما در رفاه باشند، بخواهید که اغنیا به شما ظلم نکنند؛ بخواهید که دولتها به شما ظلم نکنند، بخواهید که پاسبانها دیگر نتوانند به شما ظلم کنند، ارتش نتواند به شما ظلم کند، اگر یک همچون [حکومتی] را بخواهید، رأی بدهید به جمهوری اسلامی تا اینکه انشاءالله اسلام و احکام اسلام پیاده بشود.[16]
آنهایی که نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب این است که اسلام را درک نکردهاند. حکومت اسلامی تاکنون در کار نبوده؛ حکومت اسلامی در صدر اسلام بوده و هیچ وحشتی هم در زمان حکومت علی بن ابیطالب(ع) نبود و مردم در امان بودند.
این حکومتهای فعلی است که مردم را به وحشت انداخته و هیچگونه امنیتی در آن نیست و مردم را دسته دسته میکشند. ذائقه تلخی که میگویید، از این حکومتهاست، نه حکومت اسلامی که رفتاری عادلانه و منصفانه دارد.[17]
ملت مسلمان ایران برای برپایی نظامی که محتوایش اسلامی و عادلانه باشد، نه اینکه متظاهر به اسلام و عدالت باشد، بهترین جوانان، فرصتها و ثروتهایشان را تقدیم دین کردند. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی با رأی قاطع ملت، حضرت امام راحل اینگونه به ملت پیام دادند:
مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید؛ حکومتی که در آن جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور میتابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان میبارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست، همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود میرسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست.[18]
1- قرآن معیار داوری و حاکمیت را چه میداند؟
2- آیاتی مانند «... لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ...»؛ چه چیزی را نشان میدهد؟
[1]. حجرات، آیه12.
[2]. مائده، آیه7.
[3]. ر.ک: نساء، آیه58: «وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ».
[4]. اعراف، آیه29؛ نیز ر.ک: ص، آیه26 و مائده، آیه42 و... .
[5]. صحیفه سجادیه، دعای 20: «و البسنی زینة المتقین فی بسط العدل».
[6]. عروسیحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج3، ص78 ذیل همین آیه 90 از سوره نحل: «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ».
[7]. شعراء، آیه111.
[8]. هود، آیه27.
[9]. هود، آیه12.
[10]. آلعمران، آیه14.
[11]. زخرف، آیه52.
[12]. ر.ک: نهجالبلاغه، خطبه 33.
[13]. صحیفه امام، ج20، ص211، سخنرانی در جمع مسئولان نظام، 28/8/57.
[14]. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، ص149.
[15]. همان، ص173.
[16]. صحیفه امام، ج6، ص328، در تاریخ 15/12/57.
[17]. همان، ج5، ص348.
[18]. همان، ج6، ص452 ـ 454.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت