کد مطلب: ۶۶۰۵
تعداد بازدید: ۱۸۸
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۷
عدالت در اسلام | ۱۱
حکومت آن است که حضرت امیر به ابن ‏عباس می‏گوید که «به قدر این کفشِ بی‏‌قیمت هم پیش من نیست»[12] آن‏که هست؛ اقامه عدل است، آن چیزی که حضرت امیر ـ ‏سلام الله علیه ـ و اولاد او می‏‌توانستند درصورتی‏که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن‏طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، این‏ها هستند، لکن فرصت نیافتند.

فصل سوّم: عدالت و  حکومت | ۳


انتظار مردم از دین اجتماعی


چرا مردم از حکومت دینی که نمادی از دین اجتماعی است توقع عدالت گستری دارند؟ آیا چنین انتظاری بی‏جاست؟ انصاف آن است که آموزه‏‌های قرآنی و سیره نبوی و علوی همین را ایجاب می‏‌کند.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم به صراحت دستور عدل و قسط می‏‌دهد؛ مثلاً از طرفی معیار کرامت انسانی را تقوا می‏داند:

«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ»؛[1] همانا گرامی‌‏ترین شما در نزد خدا با تقوا‏ترین شماست و در آیه دیگر می‏‌فرماید:

«اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»؛[2] عدالت بورزید که رفتار عادلانه به تقوا نزدیک‏تر است. از طرفی معیار داوری و حاکمیت را عدل می‏داند و می‏‌فرماید: «هنگامی که بین مردم داوری می‏کنید به عدل، داوری نمایید».[3]
خطاب به پیامبر اکرم می‏گوید:

«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ»؛[4] بگو پروردگارم به قسط و عدل استوار فرموده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: «خداوند! مرا به زینت و زیور اهل تقوا بیارای، در گسترش عدالت فرا گیر».[5]
در روایتی از پیامبر(ص) آمده که مجموعه تقوا در این آیه است که می‏‌فرماید: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به ذوی‏القربی امر می‏کند و از فحشا و منکر و ظلم و ستم نهی می‏کند. خداوند به شما اندرز می‏‌دهد، شاید متذکر شوید».[6]
اهمیت این انتظار از آن‏جاست که ملت همین آیه را در بیش‏تر خطبه‏‌های نماز جمعه از امامان جمعه می‌‏شنیدند و با مضمونش مأنوس بوده و هستند.
آمیخته‌‏بودن بسیاری از معارف اسلام با موضوع عدل و قسط، در سراسر اثر پیش‏رو هویداست، ازاین‏رو، از نقل آیات و احادیث و سیره پیشوایان در این‏جا خودداری می‏‌شود. هدف ما این است که متذکر شویم خواسته ملت از مسئولان و مؤمنان این است که اهل عدل و احسان باشند.


راز تأکید بر توجه به مؤمنان محروم


تاریخ و آمار نشان می‏‌دهد که شرایع آسمانی همواره در میان مستضعفان جوانه زده و در آغوش آنان رشد یافته است.
از طرفی مشرکان و کافران عمدتاً از اشراف و مرفهان بی‏درد بوده و هستند و شریعت را محدودکننده بولهوسی‏‌های خویش پنداشته و می‏پندارند و در دین، برای خود برتری و امتیازی ندیده و نمی‏بینند. ازاین‏رو، به بهانه‌‏گیری و مانع ‏تراشی در راه دین می‏پردازند. قرآن کریم، وضعیت این دو گروه را چنین نمایش می‏‌دهد:
ـ «قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛[7] تکذیب‌کنندگان پیامبر خدا گفتند آیا به تو ایمان آوریم؛ درحالی‏که فرومایه‏‌ترین مردم از تو پیروی کرده‌‏اند؟!
ـ «... وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ»؛[8] نمی ‏بینیم کسی را که از تو پیروی کند، مگر فرومایگان که فرومایگی آنان با یک نظر معلوم می‏‌شود.
ـ «... لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ...»؛[9] کافران در اعتراض به بعثت پیامبر اسلام گفتند: چرا گنجی بر او نازل نشد و فرشته‌‏ای همراهش نیامد؟
این آیات نشان می‏‌دهد که فقرا و افراد معمولی جامعه، هوادار حق بودند و پیامبران نیز همراه همین افراد بودند و برای مردم طلا و نقره و اسباب خوش‏گذرانی و شهوات نفسانی نیاوردند و متاعشان پاکی و خدا پرستی و تواضع و نداشتن غرور و تکبر و دوری از ظلم و زور بود.
از آن‌سو کافران از طبقه اشراف بودند و در پی چپاول، خوش‏گذرانی یا فخرفروشی و دین، خواسته آنان را تأمین نمی‏‌کرد.
قرآن می‏‌فرماید:

«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ...»؛[10] برای مردم شهوات، داشتن زنان و فرزندان و کیسه‏‌های آکنده از طلا و نقره، آراسته شده است.
مخالفان پیامبر خدا(ص) چنین بهانه می‏گرفتند:
«فَلَوْلا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ»؛[11] چرا بر دست او دست‏بندهای طلا افکنده نمی‏‌شود یا فرشتگان همراهی‏اش نمی‏کنند؟!
سیره پیامبر(ص) نزدیکی به مؤمنان و فقرا بود، به آنان افتخار و با آنان معاشرت می‏‌کرد؛ مؤمنانی که دنیا نداشتند مانند عمار، مقداد، سلمان، ابوذر، بلال حبشی و صهیب رومی.
و اما اغنیا همانند ابولهب، ابوجهل و ابوسفیان در راه پیامبر خدا(ص) خار می‏ریختند، آزار می‏رساندند و جنگ راه می‏انداختند.


ایجاد امید به پیاده‌شدن عدل علی(ع)


در دوران مبارزات، امام خمینی و شاگردانش، نوید برپایی حکومت برای ایجاد عدالت و زنده‌شدن احکام اسلام می‏‌دادند. اینک نمونه‏ای از سخنان ایشان را مرور می‌کنیم:
حکومت آن است که حضرت امیر به ابن ‏عباس می‏گوید که «به قدر این کفشِ بی‏‌قیمت هم پیش من نیست»[12] آن‏که هست؛ اقامه عدل است، آن چیزی که حضرت امیر ـ ‏سلام الله علیه ـ و اولاد او می‏‌توانستند درصورتی‏که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن‏طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، این‏ها هستند، لکن فرصت نیافتند.[13]
شهیدمطهری نیز می‏گوید:
«در مورد وضع آینده انقلاب اسلامی خودمان، یکی از اساسی‏‌ترین مسائل، همین مسئله عدالت اجتماعی است. در این مورد این سؤال اساسی مطرح است که از عدالت اجتماعی اسلام، چه برداشتی داریم...».[14]
«در جامعه‏‌ای که عدالت وجود نداشته باشد هزاران هزار بیمار روانی به وجود می‏آیند، محرومیت‏ها، ایجاد عقده‏‌های روانی می‏‌کند و عقده‏‌های روانی تولید انفجار؛ یعنی اگر جامعه به تعبیر علی(ع) به دو گروه گرسنه گرسنه و سیرِ سیر تقسیم شود، وضع به همین منوال باقی نمی‏‌ماند، بلکه صدها تالی فاسد به همراه خواهد آورد. یک گروه، گرفتار بیماری‏هایی نظیر تفرعن، خودبزرگ‌بینی و... می‏شوند و گروه دیگر دچار ناراحتی‏های ناشی از محرومیت».[15]
امام در آستانه رفراندوم برای تشکیل جمهوری اسلامی به طلاب حوزه فرمودند:
مردم ما مسلمانند، اسلام را می‏‌خواهند؛ شما معرفی کنید اسلام را، معرفی کنید معرفی کنید حکومت اسلامی را، معرفی کنید احکام اسلام را. به آن‏ها بفهمانید که اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید، بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که فقرای شما در رفاه باشند، بخواهید که اغنیا به شما ظلم نکنند؛ بخواهید که دولت‏ها به شما ظلم نکنند، بخواهید که پاسبان‏ها دیگر نتوانند به شما ظلم کنند، ارتش نتواند به شما ظلم کند، اگر یک همچون [حکومتی] را بخواهید، رأی بدهید به جمهوری اسلامی تا این‏که ان‏شاءالله اسلام و احکام اسلام پیاده بشود.[16]
آن‏هایی که نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب این است که اسلام را درک نکرده‌‏اند. حکومت اسلامی تاکنون در کار نبوده؛ حکومت اسلامی در صدر اسلام بوده و هیچ وحشتی هم در زمان حکومت علی ‏بن ‏ابی‏طالب(ع) نبود و مردم در امان بودند.
این حکومت‏های فعلی است که مردم را به وحشت انداخته و هیچ‏گونه امنیتی در آن نیست و مردم را دسته ‏دسته می‏کشند. ذائقه تلخی که می‏‌گویید، از این حکومت‏هاست، نه حکومت اسلامی که رفتاری عادلانه و منصفانه دارد.[17]


راز ایثارها و نثارها


ملت مسلمان ایران برای برپایی نظامی که محتوایش اسلامی و عادلانه باشد، نه این‏که متظاهر به اسلام و عدالت باشد، بهترین جوانان، فرصت‏ها و ثروت‏هایشان را تقدیم دین کردند. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی با رأی قاطع ملت، حضرت امام راحل این‏گونه به ملت پیام دادند:
مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنج‏های طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید؛ حکومتی که در آن جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‏شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می‏تابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‏بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست، همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می‌‏رسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیت‏های مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست.[18]


خودآزمایی


1- قرآن معیار داوری و حاکمیت را چه می‏داند؟
2- آیاتی مانند «... لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ کَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ...»؛ چه چیزی را نشان می‌دهد؟

 

پی نوشت ها


[1]. حجرات، آیه12.
[2]. مائده، آیه7.
[3]. ر.ک: نساء، آیه58: «وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ».
[4]. اعراف، آیه29؛ نیز ر.ک: ص، آیه26 و مائده، آیه42 و... .
[5]. صحیفه سجادیه، دعای 20: «و البسنی زینة المتقین فی بسط العدل».
[6]. عروسی‏حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج3، ص78 ذیل همین آیه 90 از سوره نحل: «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ».
[7]. شعراء، آیه111.
[8]. هود، آیه27.
[9]. هود‏، آیه12.
[10]. آل‏عمران، آیه14.
[11]. زخرف، آیه52.
[12]. ر.ک: نهج‏البلاغه، خطبه 33.
[13]. صحیفه امام، ج20، ص211، سخنرانی در جمع مسئولان نظام، 28/8/57.
[14]. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، ص149.
[15]. همان، ص173.
[16]. صحیفه امام، ج6، ص328، در تاریخ 15/12/57.
[17]. همان، ج5، ص348.
[18]. همان، ج6، ص452 ـ 454.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: