جایگاه زکات| ۱
زکات در ادیان پیشین آسمانی
زکات مخصوص اسلام نیست بلکه در ادیان پیشین نیز بوده است.
زکات و نماز از مشترکات همهی ادیان آسمانی است.
حضرت عیسی(ع) در گهواره به سخن آمد و گفت: «اَوصَانِی بِالصَّلَوةِ وَ الزَّکاةِ»[1] خداوند مرا به نماز و زکات سفارش نموده است.
حضرت موسی(ع) خطاب به بنیاسرائیل فرمود: «اَقِیمُوا الصَّلوة وَ آتُوا الزَّکَاة»[2] نماز به پا دارید و زکات دهید.
قرآن دربارهی حضرت اسماعیل(ع) میفرماید: «کَانَ یَأمُر أهلهُ بِالصَّلَوةِ وَ الزَّکَاة»[3] او خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد.
دربارهی عموم پیامبران نیز آمده است:
«وَ جَعَلنَاهُم اَئمَّة یَهدُونَ بِأمرِنَا وَ أوحَینَا اِلَیهِم فِعل الخَیرَات وَ اَقَام الصَّلَوة وَ اِیتَاء الزَّکَاة»[4] آنان به فرمان ما مردم را هدایت میکردند و ما انجام کارهای نیک و به پا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم.
بر اساسِ آیهی «وَ مَا أُمِرُوا اِلاّ لِیَعبُدُوا الله ... وَ یُقِیمُوا الصَّلَوة وَ یُؤتُوا الزَّکَاة وَ ذَلکَ دِین القَیِّمَة»[5] نیز، در تمام ادیان آسمانی، قرین و همتای نماز، زکات بوده است.
مرحوم علاّمه طباطبایی در مبحثی پیرامون زکات میفرماید: هر چند قوانین اجتماعی به صورت کاملی که اسلام آورده، سابقه نداشته، لکن اصل آن ابتکار اسلام نبوده است. زیرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمییافت. لذا در آیینهای آسمانی قبل از اسلام و قوانین روم قدیم، جسته و گریخته چیزهایی دربارهی اداره اجتماع دیده میشود و میتوان گفت که هیچ قومی در هیچ عصری نبوده، مگر آنکه در آن حقوقی مالی برای اداره جامعه رعایت میشده است. زیرا جامعه هر جور که بود در قیام و رشدش نیازمند هزینهی مالی بوده است.[6]
زکات در اسلام
واژهی زکات سی و دو مرتبه در قرآن کریم آمده است؛ که بر اساس آن.
پرداخت زکات، نشانه ایمان به خدا و روز قیامت است. «مَن آمَنَ بِاللهِ وَ الیَومِ الاخرِ وَ اقَام الصَّلَوة وَ آتی الزَّکَاة...»[7]
راه پذیرش توبه و آمرزش گناهان، اقامه نماز و ادای زکات است. «فَاِن تَابُوا وَ اَقَامُوا الصَّلَوة وَ آتُوا الزَّکاة فَاِخوَانکُم فِی الدِّینِ»[8]
برپایی نماز و زکات، نشانه حکومت صالحان است. «الَّذِینَ اِن مَکَّناهُم فِی الاَرضِ اقَامُوا الصَّلوة وَ آتُوا الزَّکَاة»[9]
نشانه مردان الهی، تجارت و داد و ستد، همراه با انجام نماز و ادای زکات است. «رِجَالٌ لَا تُلهِیهِم تِجارَة وَ لَا بِیَعٌ عَن ذِکرِ اللهِ و اِقَامِ الصَّلوةِ وَ اِیتَاءِ الزَّکاة»[10]
انکار زکات، برابر با کفر است. «الَّذینَ لَا یُؤتُونَ الزَّکاة وَ هُم بِالآخِرَةِ هُم کَافِرُونَ»[11]
در سورههای مکّی فراوانی به مسألهی زکات اشاره شده است، از جمله سورههای اعراف آیهی ۱۵۶، نمل آیهی ۳، لقمان آیهی ۴، فصّلت آیهی ۷. برخی مفسّران این آیات را مخصوص زکات مستحب میدانند[12] و برخی دیگر میگویند: حکم زکات در مکه نازل شد، امّا به علت کمی مسلمانان، پول زکات جمع نمیشد و مردم خودشان زکات را میپرداختند.[13] امّا پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، مسألهی گرفتن زکات و واریز کردن آن به بیتالمال و تمرکز آن توسط حاکم اسلامی با نزول آیهی «خُذ مِن أموالِهِم صَدقَة»[14] مطرح شد.
این آیه در ماه رمضان سال دوم هجری در مدینه نازل شده و پیامبر دستور داد تا ندا دهند که خداوند زکات را همچون نماز واجب ساخت. پس از یک سال نیز فرمان داد که مسلمانان زکاتشان را بپردازند.[15]
در واقع پس از تشکیل حکومت اسلامی و تأسیس بیتالمال، زکات تحت برنامهی مشخصی قرار گرفت و نصابها و مقدارهای معیّنی برای آن قرار داده شد.[16]
برخی بر این باورند که پس از مأموریّت پیامبر(ص) به اخذ زکات، مصارف زکات به طور دقیق در آیهی ۶۰ سورهی توبه بیان گردید و جای تعجب نیست که تشریع اصل زکات در آیهی ۱۰۳ سوره توبه باشد و ذکر مصارف آن در آیهی ۶۰، زیرا میدانیم آیات قرآن به فرمان پیامبر(ص) هر کدام در محل مناسبی قرار داده شده است.[17]
تفاوت زکات در اسلام با ادیان دیگر
با بررسی آیات و روایات درمییابیم که زکات در اسلام مانند زکات در دیگر ادیان الهی نیست که صرفاً یک وصیّت و سفارش اخلاقی و موعظه باشد تا مردم به برّ و نیکی رغبت پیدا کنند و از بخل و امساک بپرهیزند، بلکه فریضهای الهی است و بیاعتنایی به آن فسق است و منکر آن، کافر محسوب میشود.
در اسلام، موارد و شرایط زکات و کیفیّت ادای آن به طور دقیق مشخص شده و مسئولیّت اخذ آن بر عهده دولت اسلامی است و کسانی که از پرداخت زکات امتناع ورزند، بازخواست میشوند و میتوان با متمرّدین آن در صورتی که منجر به انکار ضروری دین گردد، مقابله کرد.[18]
اهمیّت زکات
علمای اسلام زکات را از ضروریات دین و منکر آن را کافر دانستهاند.
روزی امام صادق(ع) آداب و نحوهی گرفتن زکات را که در نامهی ۲۵ نهج البلاغه نیز آمده است، از قول حضرت علی(ع) نقل فرمود. سپس گریه کرد و فرمود: به خدا سوگند حرمتها را شکستند و به کتاب خدا و سنّت پیامبرش عمل نکردند.[19]
زکات، درمان دردهای اقتصادی جامعه است و همانگونه که اگر برای عضوی از بدن کسی ناراحتی پیش بیاید او را از حرکت میاندازد، در جامعه نیز اگر گروهی با مشکلات روبرو شوند، حرکت آن جامعه فلج میشود و زکات برای حلّ مشکلات جامعه است.
امام رضا(ع) فرمود: خداوند به من نعمتهایی داده است که دائماً نگران آن هستم تا حقوقی را که خداوند نسبت به آنها بر من واجب کرده است، پرداخت کنم. سؤال شد: شما نیز با آن مقام بزرگی که دارید به خاطر تأخیر زکات از خدا میترسید؟ فرمود: بله.[20]
رسول خدا(ص) سوگند یاد کرد که جز مشرک، کسی در مورد پرداخت زکات خیانت نمیکند.[21]
و نیز فرمود: یا علی! ده گروه از امت من کافر میشوند که یکی از گروهها کسانی هستند که زکات نمیپردازند.
در آخرین خطبهی خود نیز فرمود:
ای مردم! زکات اموال خود را بپردازید. پس هر کس زکات نپردازد، برای او نه نمازی است و نه حجّی و نه جهادی.[22]
در روایات متعددی زکات به عنوان یکی از پایههای دین اسلام شمرده شده است و فرمودهاند: بنای اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، حج، زکات، روزه و ولایت.[23]
در روایات میخوانیم: زکات، نشانه بینقص بودن و کمال اسلام و ایمان است. «تَمَامُ اِسلامِکُم اَداءُ الزَّکَاةِ»[24]، «... سَبْعَةٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ... وَ اَدَّی الزَّکَاة مَالهُ»[25]
پیامبر اسلام(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: علامت و نشانهی مؤمنان و شیعیان ما سه چیز است:
نماز، روزه و زکات.[26]
خودآزمایی
1- واژهی زکات چند مرتبه در قرآن کریم آمده است؟ و پرداخت زکات، نشانه چیست؟
2- تفاوت زکات در اسلام با ادیان دیگر را بیان کنید.
3- پیامبر اسلام(ص)، علامت و نشانهی مؤمنان و شیعیان را چه چیزهایی بیان کردند؟
پینوشتها
[1]. سورهی مریم، آیهی ۳۱.
[2]. سورهی بقره، آیهی ۴۳.
[3]. سورهی مریم، آیهی ۵۵.
[4]. سورهی انبیاء، آیهی ۷۳.
[5]. سورهی بیّنه، آیهی ۵.
[6]. تفسیرالمیزان، ج ۹، ص ۴۰۸.
[7]. سورهی توبه، آیهی ۱۸.
[8]. سورهی توبه، آیهی ۱۱.
[9]. سورهی حج، آیهی ۴۱.
[10]. سورهی نور، آیهی ۳۷.
[11]. سورهی فصّلت، آیهی ۷.
[12]. تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۹.
[13]. تفسیر نور، ذیل آیهی ۶۰ سورهی توبه.
[14]. تفسیر نور، ج ۵، ص ۸۷.
[15]. تفسیر نور، ج ۵، ص ۱۳۷.
[16]. تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۹۷.
[17]. تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۹.
[18]. فقه الزکاة، دکتر یوسف القرضاوی، ج ۱، ص ۸۵ـ۸۶.
[19]. وافی، ج ۱۰، ص ۱۵۶.
[20]. جامع الأحادیث، ج ۹، ص ۴۲.
[21]. بحار، ج ۹۶، ص ۲۹.
[22]. مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۵۰۷.
[23]. کافی، ج ۲، ص ۱۸ و وسائل، ج۱، ص ۱۳.
[24]. کنزالعمّال، ج۶، ص۹۶.
[25]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۴۵.
[26]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محسن قرائتی